انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی سبحانی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

واگذارى زمين به صورت مصالحه

سؤال: زمينى از طرف فردى به صورت مصالحه، به فرد روحانى واگذار شد تا با صلاحديد او و با توجه به نياز شهرستان، جهت تأسيس مراكز دينى مذهبى يا آموزشى و فرهنگى مورد استفاده قرار گيرد. آيا اين زمين پس از وفات يافتن آن روحانى به ورثه ى ايشان مى رسد؟

جواب:بسمه تعالى: ظاهر صلح نامه اين است كه اين ملك به هدف فرهنگى، در اختيار ايشان قرار گرفته است. پس ملك شخصى او نبوده، بلكه ملك شخصيت روحانى او بوده است و لازم بود كه آن مرحوم در حال حيات خود به اين هدف جامه عمل مى پوشاند. اكنون ورثه   ى او بايد اين ملك را با اذن حاكم شرع در مسير آن هدف قرار داده و مركزى بسازند و اگر قدرت اين كار را ندارند، با هم توافق كنند تا با نظر حاكم شرع، هدف عملى گردد. به هر حال، اين زمين، ملك شخصى كسى قرار نمى گيرد. والله العالم

صلح بدون عوض

سؤال: پدر منزلش را به فرزندانش بلاعوض و مجانى صلح نمود و كليه خيارات را ساقط كرد آيا صلح صحيح است؟

جواب:بسمه تعالى: صلح ياد شده صحيح و لازم است و در صلح عوض لازم نيست هرگاه نتيجه آن هبه باشد نيز لازم است . والله العالم

شخصى نبودن معوض در صلح

سؤال: اگر معوض در صلح مشخص نباشد آيا صلح صحيح است؟

جواب:بسمه تعالى: اگر به هنگام، صلح شخص مصالح خصوصيات معوض تا حدودى آشنا شده باشد در صحت صلح كافى است ولى اگر از هر نظر مجهول باشد صلح باطل است . والله العالم

مصالحه و مشخص نبودن مدت

سؤال: پدرى از دنيا رفته فرزندان با زن پدر صحبت كرده اند كه سهم ارث و مهريه را نگيرد و در برابر آن تا پايان عمر در منزل موروثى زندگى كند آيا اين مصالحه كه مدت آن معلوم نيست صحيح است؟

جواب:بسمه تعالى: جهل در مصالحه مضر نيست و اصولاً يكى از موارد مهم استفاده از قرارداد مصالحه همين موارد است كه در غير مصالحه جايز نيست . والله العالم

صلح بدون رعايت شرايط قبول

سؤال: پدرم در زمان حيات خود به منظور اختصاص تمامى اموال به 4 نفر اولاد پسر و محروم ساختن اولاد دختر صلح نامه اى تنظيم و نزد همسرش به امانت گذارده است در حالى كه هيچ يك از افراد به هنگام تنظيم حضور نداشته اند و اثرى از قبول آنان در مقابل ايجاب نيست البته دو نفر از اولاد پسر به هنگام فوت پدر صغيربوده اند؟

جواب:بسمه تعالى: صلح نامه ياد شده نسبت به سهم اولاد صغير محكوم به صحت است چون پدر ولايت داشته و قبض تحقق پديرفته است اما نسبت به اولاد ذكور بالغ چون از طرف آنها وكالت نداشته صلح او بدون قبول اولاد بالغ صحيح نيست . والله العالم

تاًخير در قبول

سؤال: شخصى محكوم به قصاص نفس شده است و 15 روز قبل از قصاص صلح نامه اى تنظيم و تمامى اموال را به مادرش صلح مى نايد و پس از اجراى قصاص صلح نامه به دست مادر رسيده است و آن را امضاء كرده است آيا صلح نامه صحيح و قابل إجرا است؟

جواب:بسمه تعالى: هرگاه مادر قبل از قصاص از مصالحه نامه اطلاع داشته و آن را پذيرفته باشد و لو پس از قصاص امضاء كند اموال از آن مادر است و در غير اين صورت اموال براى همه ورثه است . والله العالم

صلح در زمين و عدم مالكيت آن

سؤال: صلح بر زمينى كه مالكيت آن محرز نبوده و در تصرف ديگرى باشد جايز است يا خير؟

جواب:بسمه تعالى: در صورتى كه واقعاً مالك باشد و پس از صلح قادر به تحويل آن باشد معامله اشكال ندارد ولى در صورتى كه قادر به تحويل نباشد صحت معامله محلّ اشكال است . والله العالم

شرط بر فسخ معامله

سؤال: در باب مصالحه هرگاه شرط كند تا زمانى كه حيات دارم حق بر هم زدن مورد مصالحه را داشته باشم آيا چنين شرطى به جهت جهل مدت عمر صحيح است؟

جواب:بسمه تعالى: صحيح است . والله العالم

صلح در حال بيمارى متصل به مرگ

سؤال: اگر كسى زمينى را در زمان حيات به ديگرى صلح نمايد آياورثه مى توانند آن زمين را بفروشند؟

جواب:بسمه تعالى: هرگاه صلح نامه در حال صحت و سلامت بوده و از هر نظرى نافذ باشد بايد طبق صلحنامه عمل كرد و اگر در حال بيمارى متصل به مرگ انجام گرفته، به مقدار ثلث تركه ميت نافذ و اضافه بر آن نياز به اجازه ورثه دارد . والله العالم

 

صلح و فوت قبل از قبض

سؤال: كسى تمامى اموال خود را به مكان مقدسى صلح نموده و قبل از قبض دادن مرده است آيا صلح وى صحيح است؟

جواب:بسمه تعالى: هرگاه در حال صحت و سلامت مزاج اين كار را انجام دهد يعنى تمام اموال خود را به عنوان صلح منتقل كند و متولى مكان ياد شده قبول كند صلح او صحيح است هرچند پيش از فوت به قبض طرف نداده باشد ولى بايد توجه نمود كه اين نوع صلحها كار پسنديده نيست و محروم كردن وراث نكوهش شده است . والله العالم

 

صلح با فرزندان با قيد حق بقاء نقل و انتقال

سؤال: منزلم را به صورت صلح بلاعوض به شكل مساوى بين فرزندانم تقسيم كرده ام اتخاذ هرگونه تصرف و نقل و انتقال را در صلح نامه براى خود محفوظ داشته ام، آيا مى توانم آن مقدار كه به نام يكى از فرزندانم كرده ام را بازپس گرفته و به نام يكى ديگر از فرزندانم بنمايم؟

جواب:بسمه تعالى: اگر مقصود از اين جمله« با حفظ هرگونه حق تصرف و نقل و انتقال و اختيارات كامل . . .» اين باشد كه در اين صلح حق فسخ را براى خود محفوظ داشته است مى تواند صلح را به هم بزند به شرط اين كه هبه نباشد . والله العالم

صلح اموال به فردى از گروه گمراه

سؤال: آيا فرد مسلمان مى تواند اموالش را با فردى از فرقه ضالّه صلح كند؟

جواب:بسمه تعالى: هرگاه سبب تقويت فرقه ضالّه نامبرده شود خوددارى كند . والله العالم

واگذارى چراگاه

سؤال: اگر محدوده زمينى را كه براى چرا مى باشد با مبلغى به ديگرى واگذار كند آيا گرفتن آن پول جايز است؟

جواب:بسمه تعالى: هرگاه چراگاه ملك او باشد مى تواند ملك خود را بفروشد و اگر حق اولويت داشته باشد مى تواند حق اولويت را به مبلغى مصالحه كند . والله العالم

تخليه اموال مستأجر

سؤال: اگر مستأجر مبلغ اجاره را نپردازد و مدت اجاره تمام شود آيا موجر مى تواند اموال مستأجر را از ملكش تخليه كند؟

جواب:بسمه تعالى: پس از پايان مدت اجاره بايد مستأجر محل را تخليه كند و اگر تخليه نكرد، مالك اخطار كند اگر به اخطار گوش نكرد به اذن حاكم مى تواند اموال مستأجر را به جاى أمن ببرد و اگر هنگام تخليه خسارتى بر اموال مستأجر وارد شود و خسارت لازمه تخليه نباشد مالك محل ضامن است و براى تعطيلى كسب او مالك ضامن چيزى نمى باشد . والله العالم

پياده كردن مسافر قبل از مقصد

سؤال: بنده سوار ماشين شدم و مقصدى را به راننده اعلام نمودم بعد از حركت و طى مسافتى به هر علت پيش از رسيدن به مقصد ياد شده مرا پياده كرد آيا مى تواند به نسبت مسافتى را كه بنده را سوار كرده از من پول بگيرد؟

جواب:بسمه تعالى: اگر وجه مزبور در برابر اين است كه شما را به مقصد خاصى برساند حق پياده كردن در اثناى راه را ندارد زيرا عملاً قراردادى بسته شده است بايد به آن عمل شود و اگر پياده كرد حق مطالبه وجه را ندارد.والله العالم


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -