انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی تبریزی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1815 ـ زن بـارداري كـه بچه پنج ماهه در شكم داشت ، تصادف كرده هر دو جان دادند و به خاك سپرده شدند ، آيا بچه از مادرارث مي برد ؟

جواب: بسمه تعالي بچه ـ در فرض سؤال ـ ارث مي برد ، واللّه العالم .

سؤال 1816 ـ در مـنـهـاج در احـكـام خيار تعليقه نداريد و اختيارفرموده ايد عدم محروميت زن از ارث خياري كه متعلق است به چيزي كه زن در آن محروم است ، مانند زمين ، آيا مرادحضرت عالي اين اسـت خـيـاري كـه زن ارث مـي برد مانند خياراجنبي است يا مانند خيار مالك است كه حق رد و استردادزمين به خود دارد بمقدار حق خود ؟

جواب: بسمه تعالي خيار زن اگر چه مانند خيار ورثه است ، در اصل جعل و لكن متفاوت است .

در اثر اعمال ، كه اگر در فروش زمين اعمال نمودچيزي از زمين به او برنمي گردد .

و اگر در خريد آن اعمال نمود از ثمن معامله مقداري به او منتقل مي شود ، واللّه العالم .

سؤال 1817 ـ ارث مادرم در نزد برادرانش است و در جهت گرفتن آن تلاشهايي قانوني صورت گرفته ، ولي تا به حال بي نتيجه مانده است ، آيا مادرم حق تقاص از اموال برادرانش دارد يا نه ؟

جواب: بسمه تعالي در فـرض مزبور مادرتان مي تواند به مقدار سهم ارث خود ، از مال برادرها تقاص كند ، يعني از مال آنها ـ اگر به دستش آمد ـ به مقدار حق ارث خود بردارد ، واللّه العالم .

سؤال 1818 ـ اگر انسان در زماني كه بچه بود از باغ كسي مقداري ميوه خورد بعد از وفات صاحب باغ ، آيـا اگـر وارث او را از خودراضي كند كفايت مي كند يا اگر وارثان مقدارشان زياد باشد ،بايد همه آنها را از خود راضي كند ؟

جواب: بسمه تعالي در صـورت تـمـكـن بـايـد همه وراث را راضي كند ، و يا سهم آنها رابدهد .

و اگر به بعضي از آنها دسترسي ندارد و مكان فرستادن سهمشان به آنها نيست ، بايد با اذن حاكم شرع از جانب آنهاصدقه بدهد ، واللّه العالم .

سؤال 1819 ـ اگـر مـردي بالغ و عاقل به زور يكي از محارم خود را ازاله بكارت كند و يا با زن محرم غير بـاكـره نزديكي نمايد آيا فرزندزنا از هر دو ارث مي برد ؟ و آيا دختر حق مطالبه مهر خود را اززاني دارد ؟

جواب: بسمه تعالي در هـر دو صورت ، مولود از هيچ يك ارث نمي برد و در صورت عنف ، كسي كه با او زنا شده است ، چه باكره و چه غير باكره ،حق مطالبه مهر المثل را دارد ، واللّه العالم .

سؤال 1820 ـ اگـر مـردي زنـي را صـيـغـه عمري خود نمايد ، آيا اين زن ازمردش ارث مي برد ؟ آيا زن صيغه اي ، پيش از پايان مدت ،حق تقاضاي فسخ مانده مدت صيغه را دارد ؟

جواب: بسمه تعالي اگـر در ضمن عقد نكاح شرط ارث شده است در اين صورت ارث مي برد و اگر شرط ارث نشده ، ارث بـردن در فرض سؤال مشكل است .و احتياط اين است كه مصالحه شود .و در بخشش مدت واجراي طلاق ، بايد رعايت احتياط شود ، واللّه العالم .

سؤال 1821 ـ در حـادثـه اي زن و شوهر و تنها فرزند ذكورشان جان باختند .از خانم متوفي پدر و مادر ( جـد و جـده كـودك ) و ازخانواده شوهر فقط برادرانش در قيد حيات هستند .آيا پدر ومادر خانم متوفي ، علاوه بر مهريه دخترشان ، چيزي از دارايي دختر و سهم نوه خود ، ارث مي برند ؟

جواب: بسمه تعالي در فـرض مـزبـور ، آنـچه را كه نوه دختري از پدر و مادر خود ارث مي برد .به جد و جده مادري او مـي رسـد .و امـوالـي را كـه آن نـوه قـبـل از اين حادثه داشت ، به پدر و مادر او مي رسد كه سهم الارث پـدر از اموال آن نوه به برادرهاي او ـ كه عموهاي نوه باشند آمي رسد .و سهم الارث مادر از امـوال آن نـوه ، بـه پدر و مادرش كه جد و جده نوه باشند ، مي رسد .و آنچه را كه زن متوفي قبل ازايـن حـادثـه مـالك آن بود ـ از مهريه و غير آن ـ 14 آن به عنوان ارث به شوهرش مي رسد .و 34 ديـگـر بـه پـدر و مـادر آن زن ( جـد و جـده آن نوه ) مي رسد ، البته مقداري از آن به عنوان ارث خودشان ، ومقداري به عنوان ارث آن نوه كه از طريق نوه به آنها مي رسد ،واللّه العالم .

سؤال 1822 ـ پـدري تـمـامـي مـا يملكش اعم از منقول و غير منقول را باوجه شرعي و عرفي به فرزند ذكورش واگذار نموده بمبلغ ‌خاصي مشروط بر اينكه فرزند از مال خودش به دختران ناقل مبلغي را بپردازد لكن تا حال منتقل اليه چيزي پرداخت ننموده آيا خواهرانش مي توانند ادعاي ارث پدر را بنمايند ؟

جواب: بسمه تعالي بر متصالح واجب است مبلغي را كه در ضمن صلح بر وي شرط شده است بپردازد .امواليكه پس از صـلـح مـذكور براي پدرحاصل شده است و تا زمان موت باقي بوده حكم تركه ميت رادارد ما بين وراث تقسيم مي شود ، واللّه العالم .

سؤال 1823 ـ نيمي از زمين را شوهر ، و نيم ديگر را همسرش خريده اند .اين دو فرزندي هم ندارند .زن زودتـر از مـردمـي مـيـرد ، و شـخصي خود را ورثه زن مي نامد در حالي كه نيمي از سهم زمين را شوهرش خريده ، آيا كسي مي تواند ارث ببرد ؟و ايا من مي توانم ان زمين را بخرم ؟

جواب: بسمه تعالي چـنـانـچه احراز شود كه زن در زمان موت وارث ديگري غير ازشوهر نداشت ، خريدن شما مانعي ندارد .و زمين ملك شمامي شود ، واللّه العالم .

سؤال 1824 ـ حقوق متوفي را به همه اعضاي خانواده مي دهند ، آياتصرف و تملك آنان به اندازه مساوي است ؟

جواب: بسمه تعالي تابع تعيين دهنده آن است ، واللّه العالم .

سؤال 1825 ـ به دليل كالبد شكافي و برداشتن عضوي از ميت ، ديه به خانواده پرداخت مي شود ، آيا آنان مي توانند آن را تقسيم كنند ؟

جواب: بسمه تعالي بين ورثه تقسيم نمي شود ، بلكه صرف در خيرات براي ميت مي شود ، واللّه العالم .

سؤال 1826 ـ زن طـلاق خـلـعـي مي گيرد .پيش از پايان عده مرد مي ميرد .در اين صورت زوجه ارث مي برد ؟

جواب: بسمه تعالي زوجه حق ارث ندارد ، واللّه العالم .

سؤال 1827 ـ بـه درخـواسـت پـدرم ، از پول خودم براي حج به نام او نام نوشتم  دو سال بعد پدرم فوت نـمـود .آيـا ارزش كنوني فيش حج جزء ما ترك ميت است ؟يا چون وصي پدر بوده و هستم و اصل پـول را بـه ايـشان تمليك نموده ام ، آيا استفاده از ارزش كنوني فيش حج منوط به اجازه و رضايت ساير ورثه مي باشد ؟

جواب: بسمه تعالي فـيش مزبور ما ترك ميت نيست .و اگر سازمان حج آن را به كسي كه صاحب پول بوده بدهد ، در صورتي كه شما پول را به پدر تمليك نكرده بوديد ، بلكه پول خود را داده بوديد كه پدرتان حج برود مـال شـمـا است .و اگر سازمان فيش را به كسي كه پول به نام او داده شد ، به او بدهد .مال تمام ورثه است ، واللّه العالم .

سؤال 1828 ـ وارث مرده اي ، دو برادر و يك همسر دايمي است .لطفانحوه تقسيم ارث آنها را بفرماييد ؟

جواب: بسمه تعالي ديـن ، مـانـند بدهي به مردم و خمس ما في الذمه و غيره ، از اصل مال خارج مي شود .و پس از آن وصـيـت به اندازه ثلث نافذ است و بيش از آن نياز به اجازه وارث دارد .پس از اخراج دين ووصيت بـقـيه تركه بين وارث تقسيم مي شود .به همسر دايمي يك چهارم بقيه تركه داده مي شود .و سه چـهـارم آن را دو بـرادربـه طـور مـساوي باهم تقسيم مي كنند ، توضيح اين كه زن اززمين ارث نـمـي برد .و از بنا و اشجار به طوري كه دو رساله نوشته شده ارث مي برد ، به رساله مراجعه شود ، واللّه العالم .

سؤال 1829 ـ پـدري امـوالـش را بـه فـرزندانش تقسيم مي كند و هر يكي ازپسران حصه خود را تصرف مـي كـنند .و از طرف پدر هيچ گونه اظهاري نسبت به تمليك و يا هبه و يا اباحه در تصرف نشده ،آيا اين تقسيم موجب ملكيت است ؟

جواب: بسمه تعالي چنانچه به اين عنوان به فرزندان داده كه بعد از مردن ملك آنهاشود ، تمليك نيست ، بلكه وصيت به تقسيم خاص است كه اثري ندارد و بايد تركه ميت به حسب سهام ارث تقسيم شود و اگر به اين عـنـوان داده كـه از الان در دسـت آنها باشد و به همين صورت بعد از مردن باقي بماند ، ظاهرش تمليك است ، ولي اگر پدر بعدادعا كند كه من تمليك نكرده ام ، قولش مسموع است ، واللّه العالم .

سؤال 1830 ـ شـخـصـي دو زن دارد يـكي از زن هايش پيش از شوهرش ازدنيا مي رود وي از هر دو زن فرزنداني دارد ، آيا فرزندان نخستين زن 18 حق مادري را از پدر ارث مي برند ؟

جواب: بسمه تعالي فرزندان زوجه اي كه قبل از زوج فوت نموده ، فقط سهم خود را ازپدر ارث مي برند ، واللّه العالم .

سؤال 1831 ـ آيا دختر از زمينهاي كشاورزي پدر ارث مي برد ؟

جواب: بسمه تعالي دخترا از زمين كشاورزي پدر ارث مي برد ، واللّه العالم .

سؤال 1832 ـ فـرزند يا همسر مرد در زنده بودنش از اموال او بردارند وبعد از مردن اين اموال جزء تركه ميت است ؟

جواب: بسمه تعالي پـولـهايي را كه زن و ساير ورثه در زمان زنده بودن شوهربرداتشته اند ، ملك آنها نمي شود .و همه ايـن اموال جزء تركه ميت است كه بايد بين ورثه تقسيم شود ، مگر اين كه ورثه تراضي كنند كه هر چه در دست هر كس هست باشد .و زن هم بايد بعد از فوت شوهر طلب خود را اثبات كند ، مگر اين كه ورثه به طلب اقرار كنند ، واللّه العالم .

سؤال 1833 ـ زنـي چـون بـچـه دار نمي شد ، از مرد بيگانه نطفه گرفته وبچه دار شده ، آيا بچه از زن و شوهرش ارث مي برد ؟

جواب: بسمه تعالي جـايـز نيست نطفه مرد اجنبي در رحم زن اجنبيه قرار گيرد ، ولي اگر اين كار شد ، اين زني كه نـطفه غير در رحم او واقع شده است ،مارد بچه است ، و لكن شوهر زن پدر اين بچه نيست .و اين بچه از اين شوهر ارث نمي برد و پدر اين بچه صاحب نطفه است ،واللّه العالم .

سؤال 1834 ـ مرده اي ، سه پسر دايي و يك پسر خاله دارد ، چگونه آنهاارث مي برند ؟

جواب: بسمه تعالي تـركه چهار قسمت مي شود ، و به هر يك از وراث يك سهم مي رسد .و اين در صورتي است كه پسر دايي ها و پسر خاله ازيك پدر و مادر باشند .و در غير اين صورت ، تفصيل آن دررساله موجود است ، واللّه العالم .

سؤال 1835 ـ فـردي هـسـتم غير از طبقه سوم ، وارثي ندارم ، آيا اموالم راوقف كنم يا براي آنها به ارث بگذارم ؟

جواب: بسمه تعالي امـلاكتان را مي توانيد به ارث بگذاريد و مي توانيد وقف كنيداختيار آن با شماست .و اگر احتمال مي دهيد ، بعد از شما به دست غير اهل بيفتد و آن را در غير رضاي خدا صرف كنند ، اولي اين است كـه وقـف كـنـيـد .بـه ايـن نحو كه املاكم را در جهت يا جهات خيريه مسلوبة المنفعه ، يعني به استثناي منافع مادام العمر ،وقف مي كنم ، واللّه العالم .

سؤال 1836 ـ شخصي به دليل تنگ دستي زمينهايش را رها كرده و به شهر مي رود ، اما خويشانش در آن زمينها كشت و كار مي كنند ،آيا تصرف بستگان و نسل بعدي آنان جايز است ؟

جواب: بسمه تعالي تـصرف و تملك اقربا و نسل بعدي آنان به واسطه ارث درصورت اعراض مالك اولي اشكال ندارد ، واللّه العالم .

سؤال 1837 ـ اگر پدر چندين دست لباس يا چند جلد قرآن عالي قيمت داشته باشد ، آيا پسر بزرگ همه را مي برد ؟

جواب: بسمه تعالي لباسهايي كه ميت آنها را مي پوشيد يا مهيا براي پوشيدن خصوص او بود به پسر بزرگ ميت مي رسد ، هر چند متعددباشد .و در غير لباس مثل مصحف چنانچه متعدد باشد ، احوط آن است كه در زايد بر يكي با ساير ورثه مصالحه شود ، واللّه العالم .

سؤال1838 ـ وارثان اموال پدر را ميان خود تقسيم كرده و هر يك درسهم خود تصرف مي كنند حدود شانزده ماه پس از آن يكي ازآنان ادعا مي كند راضي نيست ، آيا ادعاي او اثر دارد ؟

جواب: بسمه تعالي اگـر آن وارث سـهـم خود را بدون اكراه گرفته و در دستش بوده ،ادعاي بعدي وي اثر ندارد .و رضايت و طيب نفس معتبر نيست ،بلكه اكراه موجب بطلان قسمت است ، واللّه العالم

سؤال 1839 ـ پدري در زمان حياتش مقداري اموال به پسرانش مي بخشد و بر دخترانش چيزي نمي دهد .

بـعـد از مـرگ پـدرش قطعه زميني مانده كه زمين شهري تصاحب نموده و پولش راهم پرداخت نمود ، آيا اين پول بين وراث تقسيم مي شود ؟

جواب: بسمه تعالي اگـر مقدار زميني را كه پدر در زمان حيات ، از املاك خويش بخشيده است ، به قبض اولاد كبير رسيده باشد ، (( اگر اولادصغار باشند ، قبض لازم نيست )) .ملك ايشان است .و نسبت به مقداري كه باقي مانده بين تمام ورثه بر حسب سهام ارث تقسيم مي گردد ، واللّه العالم .

سؤال 1840 ـ ايا ديه مقتول جزء ما ترك و دارايي اوست ؟و ايضا تقسيم آن بين ورثه ، همچون قانون ارث است ؟

جواب: بسمه تعالي ديه جزء ما ترك مقتول است ، و مابين وراث به حسب طبقات وقانون ارث تقسيم مي شود ، ولي از آن ، خويشان مادري چه برادران و چه خواهران و اولاد ايشان و اجداد مادري و دايي هاارث نمي برند ، واللّه العالم

سؤال 1841 ـ آيا مهريه زن جزء تركه اوست ؟و اگر جزء تركه اوست ،شوهر مي تواند به نسبت سهم الارث خود از آن كسر ، و مانده مهريه را به ساير ورثه زن ( زوجه خود ) پرداخت نمايد ؟

جواب: بسمه تعالي مهريه زن جزء تركه است و شوهر از آن به نسبت سهم الارثش ارث مي برد ، واللّه العالم .

سؤال 1842 ـ زوج و يـا زوجـه اي بـه قـتل رسيده ، و آن دو وارث ديگري ندارند .

بفرماييد آيا : 1ـ ايشان اولـيـاي دم يكديگرند ؟

2ـ حق دريافت ديه را از قاتل دارند؟

و 3ـ آيا رضايت آنان در قتل يكي از آن دو مانع از قصاص قاتل خواهد بود ؟

جواب: بسمه تعالي 1 ـ زوج و زوجـه از حق قصاص ارث نمي برند ، 2 ـ حق دريافت ديه را در قتل عمد ، در مواردي كه ديـه گـرفـتـه شـده و در قـتـل خـطـايـي دارند ، به نسبت سهم الارثي كه دارند .3 ـ چنان كه گذشت حق قصاص ، به آنان ارتباطي ندارد ، واللّه العالم .

سؤال 1843 ـ آيا قاتل مقتول بلاوارث ( قتل عمد ) اعدام مي شود ياخير ؟و اگر اعدام نمي شود ، چرا ؟

جواب: بسمه تعالي به ولي امر رجوع مي شود ، واللّه العالم .

سؤال 1844 ـ اگر مرد يا زني كشته شوند ، و يكي از آن دو و چند فرزند ومادر يا پدر زنده باشند ، آيا مرد و زن اولياي خون يكديگرمي شوند ؟اگر اولياي هم نباشند رضايت آنان اثري دارد ؟

جواب: بسمه تعالي در قتل عمد ، از اولياي دم نيستند ، ولي در قتل خطايي از ديه ارث مي برند ، و در جايي كه به آنها ارتباطي ندارد ، رضايت آنها وعدم رضايت بي اثر است ، واللّه العالم

سؤال 1845 ـ تقسيم ارث بين سه فرزند و يك مادر ـ در صورتي كه وصيتي نباشد ـ چگونه است ؟

جواب: بسمه تعالي ارث مادر ميت يك ششم است .و همسر از زمين ارث نمي برد .واز قيمت بنا و ما بقي يك هشتم را ارث مـي بـرد .و باقي مانده بين فرزندان تقسيم مي شود .و هر پسر دو برابر يك دختر ارث مي برد ، واللّه العالم .

سؤال 1846 ـ آيـا پـسـر بـزرگ كـتابهاي نفيس پدر ، مانند بحار الانوار و جزآن ، همچنين وسيله نقليه موتوري اختصاصي او را به عنوان حبوه مي برد يا خير ؟

جواب: بسمه تعالي كتابهاي ديگر ميت از حبوه نيست .و وسيله نقليه موتوري هم چنانچه ماشين باشد ، از حوه نيست .و اگر موتور سيكلت باشد ،احوط در آن تصالح با ساير ورثه است ، واللّه العالم .

سؤال 1847 ـ وارث مـقتول غير از ديه يا قصاص ، آيا مي تواند مخارج مجلس ختم را از قاتل بگيرد يا اگر مقتول زن كسي بوده ،همسرش مي تواند مخارج ازدواجش را از قاتل بگيرد ؟

جواب: بسمه تعالي ديه را مي تواند بگيرد ، واللّه العالم .

سؤال 1848 ـ شخصي با فرزندش در سانحه رانندگي جان دادند ، كه اوپدر ، همسر و يك پسر دارد ، آيا با وجود پدر و پسر ، همسرش كه مادر فرزند است ، از ديه بچه اش ارث مي برد ؟

جواب: بسمه تعالي مادر از ديه فرزند و اموالي كه از پدرش به وي رسيده وهمچنين از ساير اموال فرزند ، ارث مي برد ، واللّه العالم .

سؤال 1849 ـ كسي كشته شده و ديه او را وارثان از قاتل گرفته اند .اكنون ديه مقتول در كجا و براي چه كسي خرج مي شود ، آيا زن ميت مي تواند از ديه ارث ببرد ؟

جواب: بسمه تعالي ديـه در حـكـم تـركـه مقتول است ، و تمام وراث از جمله زن او از آن با رعايت طبقات ارث ، ارث مـي بـرنـد ، ولـي كـسـانـي كه فاميل مادري مقتول هستند ، مانند دايي و خاله با برادر امي از آن ارث نمي برند ، واللّه العالم .

سؤال 1850 ـ اگـر در عـقد موقت ارث بردن را شرط كند ايا اين شرطجايز مي باشد و ايا در عقد دايمي شرط ارث را لغو كنند ،صحيح است ؟

جواب: بسمه تعالي شرط عدم ارث در نكاح دايم فاسد است ، و لكن مفسد نكاح نيست .و شرط ارث در متعه بنابر اظهر نافذ است ، واللّه العالم .

سؤال 1851 ـ اگـر مـيت پسر يا دختر نداشته باشد ، ولي نوه داشته باشد ،ايا زوج يا زوجه ثمنيه و ربعيه ببرند چون نوه هم اولاد است ياخير ؟

جواب: بسمه تعالي بلي در فرض مزبور زوجه ثمن و يا زوج ربع ارث مي برد ، واللّه العالم .

سؤال 1852 ـ خـانمي ارث پدري خود را در اختيار شوهرش مي گذارد ووي از درآمدن آن به همراه در آمـد خـويـش صرف زندگي مي كند .ايا زن مي تواند بدون اجازه شوهر اندكي از اين مال رادر راه خدا صدقه بدهد ؟

جواب: بسمه تعالي اگـر زن سهم خود را مطالبه كند و شوهر از پرداخت آن امتناع نمايد ، زن مي تواند به مقدار سهم خـود از مال شوهر تقاص كند ،ولي به غير ارحامش بدون اذن شوهر ، احتياط مستحب آن است كه صدقه ندهد ، واللّه العالم .

سؤال 1853 ـ كـسي كه مستمري بگير است .و يك ساختمان چهار طبقه كه يك طبقه آن را دست يك همسرش داده و ديگري هم اجاره است .اگر بين مادر و دو همسر ، (( كه از يك زن دو فرزنددختر ، و از زن ديگر دو فرزند پسر و يك دختر دارد )) تقسيم شود سهم ارث اينان چگونه است ؟

جواب: بسمه تعالي هـمـسرهاي ميت از عرصه بنا ارث نمي برند .18 قيمت بناي مسكوني ـ به نحوي كه حق بقاي در زمين بدون اجرت را داشته باشد ـ به دو همسر او مي رسد كه بالسويه بين آنها تقسيم مي گردد .و مـادامـي كـه سـهـم دو هـمـسر از بنا داده نشد18 اجاره آن بنا به نحوي كه ذكر شد به دو همسر مي رسد .و بقيه بنا و اجاره آن بين مادر ميت و فرزندان او تقسيم مي شود .16 از بقيه به مادرميت مـي رسد .و 56 بقيه بين فرزندان ميت تقسيم مي شود .

چون فرض شده است ميت 3 دختر و يك پـسـر دارد آن 56 را به پنج قسمت مي كنند ، هر دختر يكي از آن پنج قسمت را مي گيرد و به پسر دوتـا از آن پـنـج قـسمت مي رسد .و اما مستمري كه از اداره دولتي و نيز شهريه اموات ـ كه داده مـي شود ـ تابع نظر دهنده است ، چنانچه آنها را به كساني مي دهند كه احتياج داشته باشند ، فق ط به آنها صرف مي شود ، واللّه العالم .

سؤال 1854 ـ آيـا اجـازه هست كه شخص در حياتش تمام اموالش را به غير ورثه اش ببخشد و براي ورثه هيچ گونه ارثي نگذارد ؟

جواب: بسمه تعالي تمليك تمام اموالش در حال حيات به ديگري صحيح است ، ولي شرعا عمل خوبي حساب نمي شود ، واللّه العالم .

سؤال 1855 ـ آيـا هـمـسر اجازه دارد در سوگواري شوهر متوفاي خود ازتركه او براي خريد لباس سياه صرف بنمايد ؟

جواب: بسمه تعالي تـصرف در مال متوفي قبل از تقسيم يا بدون رضايت وراث جايزنيست ، و اگر صغير هستند ، ولي شرعي يا قيم بايد اجازه تصرف بدهد .و اگر بدون تقسيم يا اذن تصرف كرد ، ضامن است و بايد بعد از تقسيم ، از سهم الارث كم شود ، واللّه العالم .

سؤال 1856 ـ زمين كشاورزي كه پدرم روي آن كار مي كرد ، از آن ارباب بود و من آن را از پدرم خريدم .اينك پس از فوت او ،خواهرانم مدعي ارث هستند ، آيا حقي دارند ؟

جواب: بسمه تعالي در فـرض مـزبور ، نسبت به ملكيت زمين ، دختران ميت حقي ندارند ، ولي حق اولويت در زمين ، چنانچه قبل از موت پدر و دروقتي كه پسر ان زمين را مي خريد متعارف بوده ، به مقداري كه خريد و فروش مي شود به حسب سهام بين ورثه ميت تقسيم مي گردد ، واللّه العالم .

سؤال 1857 ـ دو خواهرم حق ارث خود را با بنده به هشتاد هزار تومان مصالحه نموده اند پس از مدتي به بهانه ترقي ملك ، مدعي هستند كه ما مصالحه نمي كنيم ، آيا حق به هم زدن آن رادارند ؟

جواب: بسمه تعالي در فـرض مـزبور كه دو خواهر ارثيه خود را با برادر مصالحه كرده اند ، و چنانچه برادر هشتاد هزار تومان را در همان زمان اداكرد و به قدري تاءخير نينداخته كه ترقي فاحش پيدا شود ،خواهرها حق بهم زدن مصالحه را ندارند ، واللّه العالم

سؤال 1858 ـ ميان چند وارث بر سر تقسيم يك خانه اختلاف است .يكي از آنها به خريد رضايت مي دهد و نه به فروش يا تقسيم ان ، حتي به بهايي افزوده تر ، چه بايد كرد ؟

جواب: بسمه تعالي با فرض امتناع يكي از وراث از تقسيم سهم خود و يا فروش آن به قيمت مناسب ، در فرضي كه قابل تـقـسيم باشد ، ساير وراث به اذن حاكم شرع سهام را تقسيم مي كنند و سهم او را مي دهند .واگر قابل تقسيم نيست ، به اذن حاكم شرع سهم او را مي فروشند ،و لو خريدار خودشان باشند ، و ثمن آن را به وي مي دهند .و پس از آن تصرف در آن خانه جايز است ، واللّه العالم .

سؤال 1859 ـ پـس از مـرگ پـدرم كه از تركه او ارث مي بردم ، شوهرم راواداشتم تا حق خودم را از ديگر وارثان بگيرد .بعدها فهميدم او با دريافت هزار تومان حق العرف ، نه حق ارث ، با آنان صلح كرده .و من اين كار او را نپذيرفتم .آيا صلحي كه در نبود وبي امضاي من كرده درست است ؟نيز آن مدت كه حق من دردست ديگران بود ، حق اجرة المثل دارم ؟

جواب: بسمه تعالي چنانچه شوهرتان را فقط وكيل در مطالبه و دريافت سهم الارث نموده بوديد و به او وكالت مطلق كـه شـامـل صلح در غياب شماهم باشد نداده بوديد ، صلح مذكور بدون اجازه شما نفوذي ندارد ، ولـي اگر او را وكيل مطلق قرار داده بوديد ، صلح انجام شده نافذ است .و شما حق مطالبه بعد از آن را نـداريـد .و اگـرشوهر ادعا كند كه وكيل مطلق بوده و شما انكار داريد ، بايد اووكيل مطلق بـودن را اثـبـات كـنـد .و در فرض بطلان صلح نسبت به زمينهايي كه حق الارث شما است ، حق مطالبه اجرة المثل راداريد ، واللّه العالم .

سؤال 1860 ـ شخصي كه خواهر و برادر و فرزند داشت در حيات اوفرزندانش از بين رفتند .

آيا ارث او به برادر و خواهرمي رسد ؟

جواب: بسمه تعالي فرض مذكور ، از مصاديق ارث غير محتسب است ، واللّه العالم .

سؤال 1861 ـ اشخاصي كه در شركتهاي غير دولتي و يا كارخانه هاي شخصي مشغول كار هستند ، پس از مرگشان شركت مبلغي وجه نقد به ورثه آنان مي دهند ، آيا اين وجه داخل در تركه ميت است ؟

جواب: بسمه تعالي اگر از اول مقداري از حقوق كم مي شود براي چنين روزي ، حكم تركه دارد .و اگر ارفاقا به ورثه داده مي شود ، تابع نظر دهنده است ، واللّه العالم .

سؤال 1862 ـ پـدري فـوت كند و هيچ يك از فرزندان او عاقل نباشند ،ولي فرزندان چه كسي است ؟آيا ارث پدر به متصدي امورمي رسد ؟

جواب: بسمه تعالي اگر پدر براي او قيم تعيين نكرده باشد ، به حاكم شرع مراجعه مي كنند تا براي او قيم تعيين كند و در هر صورت سهم آن فرزند غير عاقل به خود او مي رسد ، واللّه العالم .

سؤال 1863 ـ شخصي مرده و اولاد ندارد ، ولي عمارتي دارد كه اجاره داده سهم چه كسي است ؟

جواب: بسمه تعالي در فرض مزبور كه ميت اولاد ندارد ، ربع آن مقدار از مال الاجاره كه در مقابل عمارت بدون حياط واقع مي شود سهم زوجه است ،واللّه العالم .

سؤال 1864 ـ قـطـعه زميني در دست آبا و اجداد من بوده و آنها را كشت مي كردند .اكنون آن زمين به ورثـه رسـيده است ، و همان كشت و كار را دارند آيا اين تصرف دليل مالكيت ما هست ؟و آياكسي بدون دليل و فقط به عنوان منابع طبيعي مي تواند از ورثه بگيرد ؟

جواب: بسمه تعالي تصرف به نحو مذكور طريق ثبوت مالكيت است ، واللّه العالم .

سؤال 1865 ـ كسي باغي را به زور گرفته و در تصرف خود داشته ،سپس او مرده فرزندان او سند ثبتي نيز به نام خويش گرفته اند .و بخشي را نيز فروخته اند ، آيا حق ورثه از بين مي رود ؟

جواب: بسمه تعالي هـمـه وراث غـاصـب بـايد رضايت همه ورثه صاحب باغ را به دست آورند .و الا مديون و گنهكار هستند كساني كه متصرف هستندتصرفشان عدواني است ، واللّه العالم .

سؤال 1866 ـ يكي از وارثان بدون اجازه ديگران در زميني استفاده شخصي مي نمايد ، ديگران به اين كار راضـي نـيـستند ، آيا منافع بايد تقسيم شود ؟و به علاوه مي توانند مصالحه كنند ، مثلا 5سال شما داشـتـه باش و ما هم به نوبه خود به اندازه حق مان داشته باشيم ، اگر تراضي حاصل نشد ورثه اي كه مانع ازاستفاده شده اند ، مسئول هستند ؟

جواب: بسمه تعالي اگـر مـيـت وصـي تـعيين كرده ، امر ثلث به او مربوط است و اگروصي ندارد به حاكم شرع بايد مـراجـعـه كـنند .و هر چه صلاح دانست همان بايد عمل شود .و اگر زمين را وقف بر وراث كرده ،موقوف عليهم بايد با هم تراضي كنند ، واللّه العالم .

سؤال 1867 ـ زميني در دست ما است كه وارثان آن يك نفر مسلمان ودو برادر و يك خواهر هستند ، كه در ابـتـدا پـدرشان مسلمان ومادرشان بهايي بود .اكنون يكي از برادران مسلمان شد .تقسيم ارث چگونه است ؟

جواب: بسمه تعالي اگـر در زمـان فـوت پـدر ، آن دو بـرادر و يك خواهر بهايي بوده اند ،زمين به برادر مسلمان ارث مـي رسـد ، و او فـعـلا مـالـك شـرعـي زمـين است .و اگر مسلمان بوده اند و بعد بهايي شده اند حـصـه ايـشـان بـه وارث مسلمان آنها ـ اگر چه زنده اند ـ مي رسد .و ايشان مالك شرعي آن حصه مـي بـاشـند و زارع بايد با مالك يا مالكين شرعي زمين قرارداد ببندد و زارع در صورت قدرت بايد حصه مالك شرعي زمين را به همان وارث مسلمان بدهد ، و لو اين كه آن وارث همان برادر مسلمان باشد ، واللّه العالم .

سؤال 1868 ـ كساني مثل خواهر و عمه كه حق خود را ـ چه منقول و چه غير منقول ـ مي دانند كه ثابت اسـت ، هنگام حيات خواستارحق خود نمي شوند .پس از مرگ انان ايا وارث حق داردخواستار خود شود ؟

جواب: بسمه تعالي وارث حق دعوي دارد ، واللّه العالم .

سؤال 1869 ـ تنها وارث مرده اي در زندان است ، آيا براي نماز خواندن و غيره بايد از او اجازه گرفت ؟

جواب: بسمه تعالي اگر استيذان از وارث ممكن باشد بايد براي تجهيز ميت از او اذن گرفت و در صورت عدم امكان ، چنانچه تجهيز ميت متوقف برتصرف در اموال وي باشد بايد از حاكم شرع يا وكيل او استيذان كنند ، واللّه العالم .

سؤال 1870 ـ همسر دايمي مردي زرتشتي بودم .چهار دختر از او دارم .پس از مرگ او ، زني مسلمان كه دو فـرزند دارد ، با ارائه صيغه نامه اي رسمي كه در آن شوهرم را بدون همسر معرفي كرده ،ادعاي هـمسري او را دارد ، آيا من و فرزندانم كه پس از مرگ اومسلمان شده ايم ، حق ارث از دارايي او را داريم يا نه ؟

جواب: بسمه تعالي چنانچه محرز شود كه زن مسلمان كه صيغه شخص متوفي شده به عنوان اين كه متوفي مسلمان است ، زن او شده ـ كما اين كه مفروض در صيغه نامه چنين است ـ اولاد آن زن كه به حسب فرض از متوفي هستند ، وارث شخص متوفي مي باشند .و شما ودخترانتان هم اگر قبل از تقسيم اموال متوفي مسلمان شديد ، باآن دو فرزند در ارث متوفي شريك هستيد ، و يك هشتم از غيراراضي به شـمـا مـي رسد .و ما بقي بين اولاد متوفي ـ چهار دختري كه از شما دارد و دو فرزندي كه از زن صيغه شده دارد ـ به طوري كه به پسر دو برابر دختر برسد ، تقسيم مي شود ، واللّه العالم .

سؤال 1871 ـ شـخـصي در حال حياتش به يكي از وارثان چيزي مي بخشد ، و شرط مي كند : بعد از فوت من حق ارث نداشته باشي ، آيا اين نوع عمل كرد شرعي است ؟

جواب: بسمه تعالي شـرط بـه نـحو مزبور نافذ نيست و اگر چنين شرط كند كه وارث سهم خود را از ارث بعد از موت مورث به ساير ورثه ببخشد ، اين شرط صحيح و نافذ است ، واللّه العالم .

سؤال 1872 ـ شـخـصـي زميني را به مدت يك ماه به خيار فسخ خريد وده روز پس از آن مرد .نامبرده فرزند ندارد ، ولي همسر دارد .اگر معامله فسخ نشود ، همسر ارث نمي برد ، آيا اين اجازه هست كه همسر خيار فسخ نمايد تا از پولي كه در دست فروشنده است ارث ببرد ؟يا خيار فسخ به دست ورثه ديگراست ؟

جواب: بسمه تعالي زن از خـيـار فسخ ارث مي برد ، ولي خياري كه به ورثه منتقل شده حق واحد است و ورثه فقط در صورت توافق با هم ،مي توانند فسخ كنند ، واللّه العالم .

سؤال 1873 ـ آقايي زمين را به نام فرزندش قباله مي كند ـ به شرط اين كه وقتي كارهاي بانكي را انجام داد ، دوبـاره بـه پدر برگرداند ـ آن گاه وصيت مي كند اگر برگردانيد ، در بقيه اموال هم ارث بـبـرد ،اگـر برنگردانيد ، آن زمين حق ارث او باشد .اصلاحات ارضي شد و زمين به دست ديگري افتاد ، حال تكليف چيست ؟

جواب: بسمه تعالي چنانچه پدر زمين مزبور را به پسر بخشيده و شرط كرد كه بعدبه او برگرداند ، شرط مزبور باطل اسـت .و پسر از ما ترك ميت ارث مي برد .و چنانچه به پسر نبخشيده و فقط به اسم او قباله كرده ، پـسـر مي بايست بعد از برطرف شدن گرفتاري ، زمين را به قباله پدر برگرداند .و اگر به خاطر كـوتـاهي در اين امر ، بعد ازمرگ پدر ، زمين از دست او گرفته شد ، بقيه وراث مي توانند درازاي حق الارث آنها كه در آن زمين از بين رفته ، سهم آن پسر رادر اموال ديگر ميت به تقاص بردارند ، ولـي اگـر پسر كوتاهي نكرده ، او هم مثل بقيه وراث مي تواند سهم خود را از ماترك ميت بردارد ، واللّه العالم .

سؤال 1874 ـ دانشجوياني مسلمان براي تحصيل به خارج مي روند .اينان با بعضي از كساني كه مسلمان نـيـسـتند و با شرايط آنان ازدواج مي كنند .صاحب فرزند هم مي شوند ، چگونه است وموضوع ارث چگونه است ؟

جواب: بسمه تعالي مـرد مسلمان مي تواند با زني كه از اهل كتاب است ازدواج كند .ولي نكاح زن مسلمان با مرد كافر مـطـلـقـا چـه كتابي باشد و چه غير كتابي ـ باطل است ، و بايد از هم جدا شوند .و چنانچه ازروي شبهه بوده ، فرزندان ارث مي برند ، واللّه العالم .


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -