انهار
انهار
مطالب خواندنی

غسل میت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
.
غسل میت؛ آیت الله مظاهری مدظله
*غسل مادر و بچه فوت شده
سؤال: زنی‌ در حال‌ وضع‌ حمل‌، در حالی‌ که‌ مقداری‌ از بدن‌ بچّه‌ از بطن‌ مادر خارج‌ شده‌، فوت‌ می‌کند آیا در این‌ صورت‌ واجب‌ است‌ هم‌ به‌ نیّت‌ مادر و هم‌ به‌ نیّت‌ بچّه‌ غسل‌ داده‌ شود یا غسل‌ میّت‌ به‌ نیّت‌ مادر از هر دو کفایت‌ می کند؟
پاسخ: یک‌ غسل‌ به‌ نیّت‌ هر دو کفایت‌ می‌کند.
*غسل میت بدون صورت و سر
سؤال: شخصی‌ در اثر تصادف‌ سر و صورتش‌ از بین‌ رفته‌، غسل‌ لازم‌ است‌ یا تیمم؟
پاسخ: اگر صورت‌ مجروح‌ دارد و ممکن‌ باشد که‌ روی‌ زخم‌ها را ـ و لو نجس‌ ـ تیمّم‌ داد، باید انجام‌ شود و در غیر این‌ صورت‌ غسل‌ و تیمّم‌ هر دو ساقط‌ است‌، ولی‌ اگر سر و صورت‌ دارد، و لو مجروح‌، و امکان‌ شستن‌ دارد، باید شستشو داده‌ شود و سپس‌ غسل‌ داده‌ شود.
*رعایت نشدن ترتیب غسل بر میت دفن شده
سؤال: اگر در غسل‌ میّت‌ ترتیب‌ رعایت‌ نشود و غسل‌ کافور را بر سدر مقدّم‌ بدارند، آیا واجب‌ است‌ نبش‌ قبر نموده‌ و میّت‌ را به‌ ترتیب‌ غسل‌ دهند یا نه؟
پاسخ: نبش‌ قبر جایز نیست‌.
*کافی نبودن آب برای چند آب
سؤال: در صورتی‌ که‌ سدر و کافور باشد و آب‌ موجود، بیشتر از یک‌ غسل‌ را کفایت‌ نکند، وظیفه‌ چیست؟
پاسخ: غسل‌ با آب‌ خالص‌ مقدم‌ است‌.
*غسل اشرار کشته شده
سؤال: اشخاص‌ شروری‌ که‌ در درگیری‌ کشته‌ می‌شوند، آیا غسل‌ و تکفین‌ برای‌ آنها لازم‌ است‌ یا نه؟
پاسخ: غسل‌ مسلمان‌ واجب‌ است‌ گر چه‌ بسیار شرور باشد و یا محکوم‌ به‌ اعدام‌ شده‌ باشد، بلکه‌ غسل‌ مسلمانی‌ که‌ شیعه‌ نباشد نیز واجب‌ است‌.
*غسل میت با دستگاه
سؤال: حکم‌ غسل‌ میّت‌ به‌ وسیله دستگاه‌ چگونه‌ است‌؟ چون‌ با توجّه‌ به‌ تراکم‌ جمعیّت‌، همه‌ روزه‌ عدّه کثیری‌ فوت‌ می‌کنند و با محدودیّتی‌ که‌ غسّالخانه‌ دارد گاهی‌ سبب‌ می‌شود جنازه‌ها چند روز در نوبت‌ برای‌ غسل‌ نگهداری‌ شوند، اگر دستگاهی‌ ساخته‌ شود که‌ خود دستگاه‌ همه کارهای‌ غسل‌ را انجام‌ دهد و یا این‌ که‌ با زدن‌ کلید برق‌ برای‌ هر قسمت‌ از بدن‌ میّت‌، دستگاه‌ کارها را انجام‌ بدهد، آیا این‌ نحوه‌ غسل‌ کفایت‌ از غسل‌ میّت‌ می‌کند یا نه؟
پاسخ: بهترین‌ راه‌ این‌ است‌ که‌ میت‌ را اوّلاً با دستگاه‌ تمیز کنند و بعد از شستشو، توسّط‌ یک‌ شخص‌ مسلمان‌، به‌ طور متعارف‌ غسل‌ داده‌ شود.
*دفن بچه ای که صورتش به پشت است
سؤال: بچّه‌ای‌ متولّد شده‌ که‌ صورتش‌ کاملاً به‌ طرف‌ پشت‌ است‌، کیفیّت‌ دفن‌ او چگونه‌ است؟
پاسخ: در دفن‌ باید مراعات‌ بدن‌ بشود نه‌ صورت‌.
*از بین بردن بدن میت
سؤال: آیا از بین‌ بردن‌ بدن‌ میّت‌ به‌ وسیله پودر و اسید جایز است‌ یا نه؟
پاسخ: جایز نیست‌ گرچه‌ اولیاء او راضی‌ باشند
*اموات زیر آوار مانده
سؤال: احتراماً مستدعی‌ است‌ مرقوم‌ فرمایید چنانچه‌ زلزله‌ای‌ ویرانگر رخ‌ دهد، در ارتباط‌ با دفن‌ قربانیان‌ این‌ گونه‌ حوادث‌ و مسائلی‌ که‌ ذیلاً مطرح‌ می‌گردد چگونه‌ باید عمل‌ نمود؟
1) جنازه‌ هایی‌ که‌ در زلزله‌ از زیر آوار خارج‌ می‌شود، آیا هر کدام‌ را جداگانه‌ باید غسل‌ داد و کفن‌ و دفن‌ نمود؟
2) اگر ولی‌ّ میّت‌ برای‌ اجازه‌ دادن‌، حضور نداشته‌ باشد یا دسترسی‌ به‌ او امکان‌ نداشته‌ باشد یا این‌ که‌ میّت‌ ولی‌ّ نداشته‌ باشد، مؤمنین‌ چه‌ وظیفه‌ای‌ دارند؟
3) چنانچه‌ آب‌ برای‌ غسل‌ دادن‌، نباشد وظیفه‌ چیست‌؟ و اگر سدر و کافور نباشد، چگونه‌ باید عمل‌ کرد؟ و در صورت‌ لزوم‌ تیمّم‌، چند تیمّم‌ لازم‌ است‌؟
4) اگر اموات‌ زیاد باشند و امکان‌ غسل‌ دادن‌ و کفن‌ کردن‌، به‌ خاطر ضیق‌ وقت‌، نباشد، چه‌ وظیفه‌ای‌ داریم‌؟
5) در صورت‌ نبودن‌ زن‌ برای‌ غسل‌ دادن‌ جنازه زن‌، وظیفه‌ چیست‌؟
6) اگر عضوی‌ از بدن‌ پیدا شود و معلوم‌ نباشد متعلّق‌ به‌ جنازه مرد است‌ یا جنازه زن‌، در این‌ صورت‌ چه‌ باید کرد؟
7) اگر تطهیر بدن‌ میّت‌ مشکل‌ باشد و پس‌ از تطهیر، مجدّداً از بدن‌ خون‌ خارج‌ شود، چه‌ وظیفه‌ای‌ داریم‌؟ و اگر خون‌ بند نیاید چه‌ بایدئ کرد؟
8) جسدی‌ را پس‌ از چند روز پیدا کرده‌اند و متعفّن‌ شده‌، به‌ طوری‌ که‌ غسل‌ دادن‌ آن‌ موجب‌ اذیت‌ غسل‌ دهنده‌ یا مستلزم‌ متلاشی‌ شدن‌ جسد است‌، در این‌ صورت‌ وظیفه مؤمنین‌ چیست‌؟
9) در مواردی‌ که‌ باید میّت‌ را تیمّم‌ بدهند، اگر مواضع‌ تیمّم‌ از بین‌ رفته‌ باشد، وظیفه‌ چیست‌؟
10) در موردی‌ که‌ تیمّم‌ واجب‌ است‌، اگر مواضع‌ تیمّم‌ نجس‌ و خون‌ آلود باشد و امکان‌ تطهیر نباشد یا نتوان‌ از خارج‌ شدن‌ خون‌ جلوگیری‌ کرد، وظیفه مؤمنین‌ را بیان‌ فرمایید.
11) اگر بعد از غسل‌ و قبل‌ از دفن‌، بدن‌ یا کفن‌ میّت‌ به‌ واسطه خون‌ یا بول‌ خود میّت‌ نجس‌ شد، چه‌ تکلیفی‌ داریم‌؟
12) اگر در اثناء غسل‌، خون‌ خارج‌ شد، آیا باید غسل‌ها را اعاده‌ نمود؟
13) در مواردی‌ که‌ تیمّم‌ میّت‌ لازم‌ است‌، چگونه‌ باید میّت‌ را تیمّم‌ داد؟
14) آیا می‌شود بر چند میّت‌، یک‌ نماز خواند؟ چگونه‌؟
15) قطعاتی‌ از بدن‌ میّت‌ پیدا شده‌ است‌، برای‌ غسل‌ و حنوط‌ وظیفه‌  چیست؟
 
پاسخ: 1) اگر ممکن‌ باشد هر کدام‌ از آنها غسل‌ و کفن‌ و دفن‌ دارد.
2) اجازه‌ ساقط‌ می‌شود.
3) در صورت‌ فقدان‌ سدر و کافور، باید با آب‌ خالص‌ سه‌ غسل‌ داد و اگر آب‌ نباشد، سه‌ تیمّم‌ باید داد.
4) اگر ممکن‌ است‌ تیمّم‌ می‌دهند و گر نه‌، آنها را بدون‌ تیمّم‌ دفن‌ می‌کنند و اگر ممکن‌ است‌ همه آنها را کفن‌ می‌کنند و اگر ممکن‌ نیست‌ با همان‌ لباسشان‌ دفن‌ می‌کنند.
5) آنها را بدون‌ غسل‌ دفن‌ می‌کنند.
6) آن‌ را بدون‌ غسل‌ دفن‌ کنند.
7) با همان‌ حالت‌ نجس‌ او را دفن‌ کنند.
8) باید بدون‌ غسل‌ و کفن‌ او را دفن‌ کنند.
9) تیمّم‌ ساقط‌ است‌.
10) او را بدون‌ تیمّم‌ دفن‌ می‌کنند.
11) اگر ممکن‌ است‌ تطهیر می‌کنند و الاّ او را دفن‌ می‌کنند.
12) محل‌ را تطهیر کنند کفایت‌ می‌کندو اگر ممکن‌ نیست‌ با همان‌ نجاست‌ دفن‌ کنند.
13) اگر ممکن‌ باشد با دست‌ میّت‌، و گر نه‌ با دست‌ دیگری‌ نظیر زنده‌ تیمّم‌ می‌دهند.
14) اشکال‌ ندارد.
15) نظیر اصل‌ بدن‌ است‌ اگر ممکن‌ باشد غسل‌، و گر نه‌ در پارچه‌ می‌گذارند و دفن‌ می‌کنند.
 *نماز میت برای میت شرور
سؤال: اشخاص‌ شرور یا لاابالی‌ یا اشخاصی‌ که‌ خودکشی‌ می‌کنند، بعد از تکبیر چهارم‌، گفتن‌ «اللهم‌ انّا لا نعلم‌ منه‌ الاّ خیراً» جایز است‌ یانه؟
پاسخ: به‌ طوری‌ که‌ برای‌ عموم‌، نماز می‌خوانند، باید برای‌ او هم‌ نماز خوانده‌ شود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -