انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی تبریزی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال ١٢٠١ : منزلى را اجاره و رهن مى‌دهد، مثلاً يك ميليون تومان رهن و مبلغى هم اجارۀ هر ماه مى‌گيرد، آيا صحيح است؟

جواب: باسمه تعالى؛ اگر منزل را در مدت معيّنى به مبلغ معيّن اجاره دهند و در ضمن عقد اجاره، موجر شرط كند كه مستأجر مبلغى را به وى قرض بدهد، مانعى ندارد؛ ولى اگر پول را به صاحب خانه قرض بدهد به شرط آنكه خانه را به وى به مبلغ معيّنى اجاره دهد يا بدون اجاره استفاده كند، جايز نيست؛ و رهن پولى كه در آن تصرف مى‌شود و مصرف بدهكار مى‌شود، صحيح نيست، و الله العالم.

سؤال  ١٢١٨ : مغازه‌اى به صد هزار تومان از صاحبش رهن مى‌كنم، بعد معادل ماهى چهار هزار تومان به او اجاره مى‌دهم، آيا چنين عملى درست است؟

جواب: باسمه تعالى؛ صد هزار تومانى را كه داديد، قرض محسوب مى‌شود، و پولى كه به عنوان سود از اين طريق گرفته مى‌شود، جايز نيست؛ و اگر بخواهيد صد هزار تومان را به او بدهيد و ماهى چهار هزار تومان از او به وجه شرعى بگيريد، بايد با صد هزار تومان سهمى از مغازۀ او را به بيع شرط بخريد، به اين معنى كه هر وقت پول شما را داد حقّ فسخ داشته باشد، و بعد آن سهم را به خود او به ماهى چهار هزار تومان اجاره بدهيد، و الله العالم.

ج2:

سؤال  ١٠٩۵: آيا عقد رهن از طرف راهن و مرتهن لازم است يا فقط از طرف راهن؟

جواب: بسمه تعالى -فقط از طرف راهن لازم است، و اللّه العالم.

سؤال ١١٣۶ :شخصى مى‌خواهد خانه‌اى را اجاره كند ولى صاحب خانه مى‌گويد كه رهن مى‌خواهم و اين شخص پول كافى به مقدار رهن ندارد. لذا آن خانه را مثلا بنگاهى يا شخصى كه داراى پول است از مرتهن اجاره كرده و رهن را مى‌پردازد و بعد از آن خانه را با شرايطى كه خودش تعيين مى‌كند به شخص مزبور اجاره مى‌دهد بفرماييد اين مسأله جايز است؟

جواب: بسمه تعالى -كسى كه خانه‌اى را به مبلغى اجاره كرده-چه در ضمن اجاره شرط قرض شده باشد يا بدون شرط قرض باشد-نمى‌تواند آن خانه را به بيشتر از مبلغ مزبور اجاره دهد مگر اينكه در آن خانه اصلاحاتى انجام داده باشد، و اللّه العالم.

سؤال ١١٧٣:اخيرا مرسوم است كه بابت رهن پولى پيش گرفته و اجارۀ كمترى مى‌گيرند، آيا اشكال شرعى ندارد؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه صاحبخانه خانه را به مدت معين و با اجرت معيّن اجاره بدهد و در ضمن اجاره شرط كند كه مستأجر فلان مقدار به او قرض بدهد و پس از انقضاء مدت اجاره پس بگيرد به طورى كه اجاره اصل در معامله باشد و قرض، شرط در ضمن اجاره نه بالعكس، معاملۀ مزبور مانعى ندارد، و اللّه العالم

سؤال ١١٧۵ :رهن و اجاره‌هايى كه امروزه مرسوم است مثلا صاحبخانه چهارصد هزار تومان ابتدا از مستأجر گرفته و پس از آن هر ماهى نيز پانزده هزار تومان به عنوان اجاره مى‌گيرد چه حكمى دارد؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه صاحبخانه خانه را به مدت معين و با اجرت معين-هر چند اجرتى كه كمتر از اجرت متعارف است-به شخص اجاره بدهد و در ضمن اجاره شرط كند كه مستأجر فلان مبلغ به او قرض بدهد و پس از انقضاى مدت اجاره پس بگيرد بطورى كه اجاره اصل در معامله باشد و قرض شرط در ضمن اجاره، معاملۀ مزبور مانعى نداردو اگر اجاره در ضمن قرض، شرط شود، قرض مزبور ربوى و حرام است و اجاره هم صحيح نيست، و اللّه العالم

سؤال 1177: بنده يك منزلى را به مبلغ  ٨۵٠  هزار تومان مدت يك سال رهن كردم  ۵٠  هزار تومان هم به صاحب خانه قرض دادم و صاحبخانه در هر ماه  ۵٠٠  تومان كرايه خانه مى‌گيرد بفرماييد كه اين جورى كه عرض شد رهن اين منزل برايم صحيح است يا نه؟ اگر چنانچه صحيح نباشد شما بفرماييد.

جواب: بسمه تعالى -آنچه به اسم رهن در اجاره خانه‌ها عنوان مى‌شود حقيقتا رهن نيست بلكه قرض پول مى‌باشد و چنانچه به اين صورت معامله كنند كه صاحبخانه، خانه را به مدت معين و با اجرت معين اجاره بدهد و در ضمن اجاره شرط كند كه مستأجر فلان مبلغ را به او قرض بدهد و پس از انقضاء مدت اجاره پس بگيرد، بطورى كه اجاره اصل در معامله باشد و قرض شرط در ضمن اجاره، معاملۀ مزبور مانعى ندارد. امّا اگر مستأجر قرض بدهد به شرط اينكه در خانۀ قرض‌گيرنده به صورت مجانى سكونت كند يا قرض‌گيرنده خانه‌اش را به مبلغى كمتر از اجرت متعارف به او اجاره دهد معاملۀ مزبور قرض ربوى و حرام است، و اللّه العالم


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -