انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی بهجت (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

احياى مراتع استفاده شده

سؤال: آيا جايز است مراتع و چراگاه ها را كه چندين سال مورد استفاده قرار گرفته است، احيا كرد؟

جواب:  اگر حريم روستايى باشد يا مالكى دارد كه از آن اعراض نكرده است، احياى آن جايز نيست.

آب چاه

سؤال:  بعد از چند سال زحمت، آبى از چاه براى زراعت بيرون آورده ام، آيا اين آب جزو انفال است يا متعلّق به خودم؟

جواب:  اگر قصد تملّك كرديد، متعلّق به خودتان است.

حريم خانه ها

سؤال:  كسانى كه در دامنه ى كوه يا تپّه خانه مى سازند، آيا حق دارند از احياى زمين ه اى بالاتر از خانه ى خودشان در دامنه ى كوه يا تپّه ـ به عنوان حريم ـ ممانعت كنند؟

جواب:  حريم خانه مقدارى از زمين است كه نوعا در بهره مندى و استفاده از آن خانه مورد احتياج است.

ادّعاى وقفيّت اراضى موات

سؤال: آيا اراضى موات ـ كه هيچ گونه فعّاليت كشاورزى و احيا و عمران بر روى آن صورت نگرفته و اكنون در اختيار هيأت واگذارى زمين است ـ ، مى تواند وقف باشد و فردى ادّعاى وقفيّت آن را بنمايد؟

جواب:  اراضى موات كه سابقه ى ملكيت ندارند، قابل وقف نيستند و اختلاف موضوعى بايد در محاكم شرعيّه، حلّ و فصل شود.

ملكيّت حريم ملك

سؤال: حريم ملك از آن كيست؟

جواب:  قول مشهورتر بين فقها، آن است كه حريم ملك به تبعيّت از خود ملك، متعلق به صاحب حريم ملك است.

ميزان از بين رفتن عمران

سؤال: آيا اگر مالكِ زمين؛ آن را تا سه سال زراعت و عمران نكرد، ديگران مى توانند تصرّف كنند؟

جواب:  حكم مالكيت باقى است، مگر يقين به رضايت مالك باشد.

فروش موات سنگ چين شده

سؤال:  آيا زمين مواتى را كه سنگ چين شده، مى توان فروخت؟

جواب:  فروش زمين موات صحيح نيست، هر چند سنگ چين شده باشد و تحجير (سنگ چين كردن) در صورتى حقّ مى آورد كه به قصد احيا باشد و انتقال اين حق به ديگرى با صلح و مانند آن مانعى ندارد.

آبادى حريم بدون اذن

سؤال: اگر شخصى يا گروهى در حريم ملكى بدون اجازه ى صاحب حريم، سنگ چينى و ديواركشى يا آبادى ايجاد كنند و از طرف ديگر صاحبان حريم در ابتدا با وجود اطّلاع و عدم رضايت، مانع نشوند؛ امّا بعدا مخالفت خود را اظهار كنند، آيا در اين صورت تحجيركننده و آبادكننده مالك مى شود يا نه؟

جواب:  حريم، قابل تحجير يا احيا نيست و با ديواركشى و سنگ چين كردن متعلَّق حقّ تحجيركننده (سنگ چين كننده) نمى شود و احياى آن، موجب ملكيّت احياكننده نمى گردد.

چشمه سارها

سؤال:  حق تقدّم استفاده از آب چشمه هايى كه به صورت سنتى و بدون قرارداد مكتوب مورد استفاده قرار مى گيرند چيست؟

جواب:  چشمه ها هم فى الجمله مى توانند مالك شرعى يا مالكينى داشته باشند و شرط آن مكتوب بودن نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -