انهار
انهار
مطالب خواندنی

احرامِ زن حائض

بزرگ نمایی کوچک نمایی
استفتائات غسل حیض (آیت الله العظمی بهجت قدس سره)
احرامِ زن حائض
ترس از نرسیدن به وقوفین براى حائض
سؤال1084. هر گاه خانمى به جهت عارض شدن حیض بترسد که اگر منتظر بماند تا پاک شود و طواف عمره را به جاى آورد و وقت وقوف به عرفات بگذرد چه کند؟
پاسخ:  در این صورت اگر براى عمره تمتع محرم شده عدول مى کند از نیّت احرام به احرام حج افراد واگر محرم نشده احتیاطا به وظیفه حج افراد در احرام از میقات یا منزل (هر کدام نزدیک تر به مکه باشد) عمل مى کند وگرنه از مکه محرم مى شود.
صحت احرام حائض و زائو
سؤال1085. آیا خانم هاى حائض و زائو مى توانند محرم شوند؟
پاسخ:  در صحت احرام، طهارت از حدث اصغر و اکبر شرط نیست و کسى که محدث به حدث اصغر یا حدث اکبر باشد، احرام وى صحیح است. به عبارت واضح تر احرام شخص بى وضو یا جنب یا زن حائض و نفساء اشکالى ندارد. بنابراین جنب و حائض و نفساء مى توانند احرام ببندند.
جواز تلبیه حائض
سؤال1086. آیا در حال حیض و نفاس مى توان تلبیه هارا گفت؟
پاسخ:  گفتن تلبیه ها و تکرار آن هنگام بر خواستن از خواب، بعد از هر نماز واجب و مستحب، وقت رسیدن به سواره، هنگام بالا رفتن از تل یا سرازیر شدن از آن، وقت سوار شدن یا پیاده شدن واوقات سحر حتى در حال حیض و نفاس مستحب است.
حائض قبل از احرام وارد حرم شده
سؤال1087. هر گاه زن حائض از روى جهل به حکم وندانستن مسأله از میقات احرام نبسته و داخل حرم شد، چه وظیفه اى دارد؟
پاسخ:  بر او لازم است مانند دیگران در صورتى که نتواند به میقات برگردد، به خارج حرم رفته واز آن جا احرام ببندد؛ بلکه احتیاط این است که تا آن جا که ممکن است از حرم دور شود واحرام ببندد به شرطى که این عمل مستلزم فوت حج نباشد و در صورتى که انجام این عمل برایش ممکن نباشد، با دیگران یکسان خواهد بود، یعنى مانند دیگران از حرم محرم شود.
غسل حیض و نفاس براى طواف
سؤال1088. پس از پاکى از حیض و نفاس آیا براى طواف، غسل واجب است و اگر نتواند غسل نماید چه وظیفه اى دارد؟
پاسخ:  بر زن حائض و نفساء (زائو) بعد از گذشتن ایام حیض و نفاس واجب است که براى طواف غسل کنند، و در صورت معذور بودن از غسل و مایوس شدن از توانایى بر غسل، واجب است با تیمم طواف کنند. ودر صورت معذور بودن از تیمم، تا آخر زمان تمکن از مباشرت نایب گرفتن متعین است واحوط آن است که خود نیز طواف کند.
حیض پس از احرام با گنجایش وقت عمره
سؤال1089. هر گاه زن هنگام بستن احرام براى عمره تمتع یا پس از بستن احرام، خون حیض ببیند و وقت به جا آوردن اعمال عمره را داشته باشد چه وظیفه اى دارد؟
پاسخ:  بایستى صبر کند تا پاک شود و غسل نموده و اعمال عمره را به جا آورد.
حیض پیش از احرام با نداشتن وقت عمره
سؤال1090. هرگاه زن پیش از بستن احرام براى عمره تمتع یا پس از بستن احرام، خون حیض ببیند و وقت به جا آوردن اعمال عمره را نداشته باشد چه وظیفه اى دارد؟
پاسخ:  در این صورت، حج تمتعش بدل به حج افراد شده وبر او واجب است در صورت تمکن بعد از فراغت از حج، عمره مفرده به جا آورد.
حیض پس از احرام با نداشتن وقت عمره
سؤال1091. هرگاه زن بعد از بستن احرام براى عمره تمتع خون حیض ببیند و وقت به جا آوردن اعمال عمره را نداشته باشد، چه وظیفه اى دارد؟
پاسخ:  در این صورت مى تواند حج افراد را به جا آورد و بعد از فراغت، عمره مفرده به جا آورد مانند صورت اوّل، و این کفایت مى کند از آن چه بر او واجب بوده است از حج تمتع.
حیض در اثناى طواف
سؤال1092. اگر زن در اثناى طواف حائض شود چه حکمى دارد؟
پاسخ:مشهور بین فقها این است که اگر حائض شدن پیش از تمام شدن چهار شوط باشد، طوافش باطل مى شود و چنان چه بعد از آن باشد، آن چه به جا آورده صحیح است، و واجب است بعد از پاکى و غسل نمودن، باقیمانده را به جا آورد. و احوط در هر دو صورت این است که بعد از پاکى یک طواف کامل به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد، به این معنى که چنین نیّت کند که اگر یک طواف کامل بر من واجب است، که این طواف است و اگر به جا آوردن کمبود طواف سابق بر من واجب است، هر مقدار از این طواف کمبود او را تکمیل کند بکند و باقیمانده، زیادى باشد. و این در صورتى است که وقت این کار را داشته باشد و در غیر این صورت سعى و تقصیر نموده وبراى حج محرم شود و لازم است پس از بازگشت از منى و قبل از طواف حج، قضاى طواف عمره را به نحوى که گفته شد به جا آورد.
حیض بین طواف و نماز طواف
سؤال1093. هر گاه زن پس از طواف و پیش از نماز آن، یعنى بین طواف و نمازش، حیض شود چه حکمى دارد؟
پاسخ:  طوافش صحیح است و نماز طواف را پس از پاکى و غسل به جا آورد. و چنان چه وقت نداشت، سعى وتقصیر را به جا آورده و نماز طواف را پیش از طواف حج قضا نماید.
پس از طواف و نماز نمى داند حیض بوده یا نه
 سؤال1094. هر گاه زنى پس از طواف ونمازش احساس نمود که حیض شده، ولى نمى داند که پیش از طواف حیض شده یا پیش از نماز یا در اثناى نماز یا بعد از نماز، در این صورت چه وظیفه اى دارد؟
پاسخ:  در این صورت، بنابر صحت طواف و نماز بگذارد.
پس از طواف و نماز متوجه حیض شده
سؤال1095. هر گاه زنى پس از طواف ونمازش احساس نمود که حیض شده و بداند که حیض قبل از نماز حادث شده و وقتش هم تنگ است، در این صورت چه وظیفه اى دارد؟
پاسخ:  سعى و تقصیر نموده و نماز را تا پس از پاکى تأخیر بیندازد و عمره اش صحیح است.
به جا نیاوردن عمدى عمره تا حیض شدن
سؤال1096. هر گاه زنى به مکه رسید و مى توانست اعمال عمره را به جا آورد ولى با علم وعمد به جا نیاورد تا حیض شد و وقت هم تنگ شد چه وظیفه اى دارد؟
پاسخ:  ظاهرا عمره اش فاسد است. و احتیاط این است که عدول به حج افراد نموده و حج خود را در سال بعد اعاده نماید.
تقدیم طواف بر وقوفین
سؤال1097. خانمى به حج تمتع رفته و مى ترسد حیض شود آیا مى تواند طواف و نماز طواف حج را قبل از وقوف در عرفات و مشعر انجام دهد؟
پاسخ:  تقدیم طواف چه طواف حج باشد چه طواف نساء ـ على المشهور الاظهر ـ و نماز و سعى بر وقوفین در حج تمتع جایز نیست؛ مگر براى پیرمردان یا زنى که بیم حیض شدن دارد، که این دو مى توانند طواف حج ونمازش را قبل از وقوفین به جا آورند و احوط نیز در صورت امکان، اعاده آن هاست در ایام تشریق یا بعد از آن تا آخر ماه ذى الحجة، و اگر ممکن نشد، استنابه نماید على الاحوط واگر مى داند که اعاده آن تا آخر ماه ممکن نمى شود، پس احوط، جمع بین تقدیم و استنابه است.
نیابت طواف حائض
سؤال1098. خانمى که حیض ببیند یا زائو شود، ونتواند تا پاک شدن خود در مکه بماند که طواف کند چه وظیفه اى دارد؟
پاسخ:  لازم است براى طواف ونماز نایب بگیرد وپس از طواف نایب، شخصا سعى کند.
ترک طواف نساء حائض
سؤال1099. خانمى که حائض شود و قافله تا وقت پاکى او منتظرش نشود، آیا مى تواند طواف نساء را ترک نموده و با قافله خود همراه شود؟
پاسخ:  بلى مى تواند طواف نساء را ترک کند. ودر این صورت احتیاط این است که براى طواف نساء ونمازش نایب بگیرد. وچنان چه مشغول طواف بوده وپس از به جا آوردن نصف آن حیض شود، مى تواند باقى را ترک وبا قافله برود. واحتیاط در این صورت، آن است که براى باقى مانده طواف و نمازش نایب بگیرد

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -