انهار
انهار
مطالب خواندنی

آغاز قیام ابن طباطبا در کوفه (199 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
پس از آن كه مأمون عباسی به سرداري طاهر بن حسين بر برادر خود امين پيروز گرديد و عراق و ساير بلاد اسلامي را در سيطره خويش درآورد، بنا به توصيه وزير و كارگزار اصلي خلافت خويش يعني فضل بن سهل دست طاهر بن حسين را از مناطق فتح شده كوتاه و تمامي آن نواحي را به حسن بن سهل برادر فضل بن سهل واگذار نمود.
اين أمر، مردم كوفه به ويژه شيعيان را نسبت به صداقت و راستگويي مأمون بدگمان كرد و آنان به تدريج نسبت به مأمون و عامل وي در عراق بي‌اعتنايي و سيدي از سادات حسني به نام ابن طباطبا را پيشواي خويش قرار داده و آماده قيام گرديدند.
ابن طباطبا كه نام و نسبش: محمد بن ابراهيم بن اسماعيل بن ابراهيم بن الحسن (مثني) بن الحسن (مجتبي) بن علي بن ابي‌طالب صلوات الله عليهم اجمعين است، در روز پنج‌شنبه دهم جمادی الثانی سال 199 قمري قيامش را آغاز و آشكار نمود.
وي مردم را به "الرضي من آل محمد صلی اله علیه و آله" و عمل به كتاب (قرآن مجيد) و سنت نبوي دعوت نمود و عده كثيري به او پيوسته و وي را ياري نمودند. از جمله كساني كه به او پيوسته و در اين حركت اعتراضي بسيار جدي و پرتلاش بود، فردي است به نام سري بن منصور شيباني معروف به ابوالسرايا. پس از آشكارشدن قيام ابن طباطبا مردم كوفه از وي استقبال و گروه گروه با او بيعت كردند.
سليمان بن منصور دوانقي كه از سوي حسن بن سهل در كوفه حكومت داشت، ناگزير به فرار از اين شهر شد و از اين طريق، دست هواداران ابن طباطبا و ابوالسرايا را بازگذاشت. حسن بن سهل از سليمان بن منصور ناراحت و وي را سرزنش كرد و لشكري به استعداد ده هزار مرد جنگي به فرماندهي زاهر بن زهير به سوي كوفه گسيل داشت تا قيام ابن طباطبا را سركوب و از گسترش آن جلوگيري نمايد.
آنان در بيرون شهر كوفه در آخر جمادي الثاني با هواداران ابن طباطبا به نبرد پرداختند و پس از جنگ و گريز زياد و كشته و زخمي شدن تعداد زيادي از طرفين سرانجام سربازان زاهر بن زهير متحمل شكست سنگين و عقب‌نشيني گرديدند و سپاهيان ابن طباطبا آنان را تعقيب و از اموال و ابزارشان بسيار غنيمت گرفتند.
يك روز پس از عقب‌نشيني ذلت‌بار سپاهيان حسن بن سهل و پيروزي هواداران ابن طباطبا به سرداري ابوالسرايا، پيشواي انقلابيون كوفه، يعني ابن طباطبا به طور ناگهاني درگذشت. گويند ابوالسرايا وي را مخفيانه و مرموزانه مسموم و از اين طريق وي را از سر راه خويش برداشت تا خود به آرزو و آمالش برسد.
پس از درگذشت ابن طباطبا كودك كم سن و سال ديگري از سادات حسيني را كه نامش محمد بن محمد بن يحيي بن زيد بن علي بن الحسين بن علي بن ابي‌طالب صلوات الله عليهم اجمعين بود به پيشوايي خود برگزيدند ولي فرماندهي و رهبري واقعي آنان را ابوالسرايا بدست گرفته بود و از آن پس داعيان و هواداران خود را به شهرهاي اطراف فرستاد و مردم را به بيعت فراخواند.{1}
پانویس
{1} البداية والنهاية (ابن كثير)، ج 10، ص 266؛ تاريخ الطبري، ج 7، ص 117.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -