انهار
انهار
مطالب خواندنی

قمه‌زنی از مصادیق فعل ضرری و حرام است

بزرگ نمایی کوچک نمایی
آیت‌الله محسن اراکی، دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در جلسه درس «فقه الشعائر» که شب‌های دهه اول محرم در قم برگزار می‌شود، با اشاره به اینکه برای تعظیم شعائر دو دسته احکام عام و خاص وجود دارد، گفت:
حکم اول در احکام عامه وجوب تعظیم شعائر است و حد اعلای تعظیم واجب، تعظیمی است که ترکش، استخفاف احکام الهی باشد.
حکم دوم این است که تعظیم شعائر نباید به وسیله فعل حرام صورت بگیرد، این مسأله چهار دلیل دارد که از آن‌ها قاعده «لایطاع الله من حیث یعصى»، اطاعت خدا با عصیان ممکن نیست استفاده می‌شود.
با «فعل ضرری» نمی‌توان تعظیم شعائر کرد
آیت‌الله اراکی با اشاره به اینکه از جمله مصادیق محرمه‌ای که با آن نمی‌توان تعظیم شعائر کرد «فعل ضرری» است، ابراز داشت: گاهی امر شارع به خصوص فعل ضرری مثل انفاق و جهاد تعلق می‌گیرد، در این صورت در این فعل، مصلحتی اقوی وجود دارد که آن فعل را از ضرری بودن خارج می‌کند. عموم افعال شرعی از این قبیل است یعنی ممکن است در ظاهر ضرری باشد لکن مصلحت قوی‌تری در آن نهفته است که این ضرر در مقابل آن، ناچیز است و اصلاً به حساب نمی‌آید.
وی افزود: کمترین ضرری که در الزامات قانونی وجود دارد «تحدید آزادی» است، لکن به خاطر مصالحی که در آن وجود دارد آن ضرر نه تنها به شمار نمی‌آید، بلکه خود این فعل «ذات المصلحت» می‌شود.
رئیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بیان داشت: با توجه به آنچه بیان شد وقتی می‌گوییم فعل ضرری یعنی فعلی که فی نفسه هیچ منفعتی بر آن بار نمی‌شود مثل اتلاف مال، از این رو اتلاف مال، متعلق نهی شارع و حرام است، بنابراین با آن نمی‌توان تعظیم شعائر کرد.
دلایل حرمت «فعل ضرری»
وی در ادامه به دلایل حرمت فعل ضرری اشاره کرد و گفت: در این باره روایات زیادی وجود دارد که از آن‌ها می‌توان حرمت فعل ضرری را استنباط کرد، مانند روایت چهارم از باب 38 وسایل الشیعه از ابواب آداب الحمام که در آن از امام سـؤال می‌شود، آیا کسی که در حمام از داروی نظافت استفاده کرده می‌تواند خود را با آرد (سفیدآب) دلاکی کند؟ امام پاسـخ می‌دهند: بله، سائل می‌پرسد آیا این کار اسراف نیست؟ امام پاسـخ می‌دهند در چیزی که موجب اصلاح بدن می‌شود اسراف نیست و «انما الاسراف فیما اتلف المال و مضره بالبدن»، از این جمله استفاده می‌شود هر چیزی که اتلاف مال یا اضرار به بدن باشد، اسراف و حرام است.
آیت‌الله اراکی اظهار داشت: حرمت فعل ضرری را فرازهایی از روایت تحف العقول در باب اطعمه و اشربه نیز می‌توان استنباط کرد، مانند عبارت «و ما کان مضره علی الانسان فی اکله حرام»، این روایت هر چند مرسله است لکن از لحاظ مضمون مطابق قواعد است و از لحاظ اشتهار هم به وسیله بزرگان روایت شده است، برای همین قابل استناد است.
جایگاه قاعده «لاضرر» در باب قمه‌زنی
وی ادامه داد: به این روایات، قاعده «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» هم اضافه می‌شود که هم صحت سند دارد و هم متن آن مسلم است. شیخ انصاری معتقد است این قاعده، «نفی حکم به لسان نفی موضوع» است؛ یعنی شرع فعل ضرری را تشریع نکرده است، نتیجه اینکه حکم اولیه فعل ضرری حرمت است، برای همین با فعل ضرری نمی‌توان تعظیم شعائر کرد.
رئیس مجمع جهانی تقریب مذاهب با اشاره به اینکه تشخیص ضرری بودن یک فعل - با توجه به این که از موضوعات است- بر عهده عرف است، گفت: جرح و ایجاد زخم بر بدن از مهم‌ترین مصادیق ضرر است؛ شاید در ضرری بودن «ایجاد حمره» (قرمزی) تردید باشد، ولی ایجاد زخم در بدن بی گمان ضرر است، چون هر چیزی که نیازمند مداوا باشد ضرر است و برای همین، عقلا از آن پرهیز می‌کنند.
وی ادامه داد: در مسأله قمه‌زنی چون ادله شرعی دال بر حرمت آن است، بنابراین موضوع از باب تعظیم شعائر خارج می‌شود، چون آن عملی که ترکش شعار است ممکن نیست، فعلش از شعائر باشد، فعل حرام ترکش از شعائر است، برای همین نمی‌تواند فعلش شعار باشد.
قمه‌زنی، نشانه «بد بودن» نیست
وی قمه‌زنی را نشانه بد بودن کسانی که این کار را انجام می‌دهند، ندانست و گفت: این‌ها یا از روی تقلید از مرجع تقلیدی که حکم خطئی دارد این کار را انجام می‌دهند یا از روی یک اعتقاد بی‌مبنا، به هر حال اگر از روی اخلاص این کار را انجام دهند و واقعاً از خود بی خود شوند، بعید نیست که مورد عنایت هم قرار گیرند، لکن برخی از این‌ها با اخلاص این کار را انجام نمی‌دهند، بلکه از روی لجاجت و ریا و تظاهر عمل می‌کنند.
منشأ تبلیغات ضد شیعی
آیت‌الله اراکی با اشاره به اینکه جریان عاشورا یک فاجعه عظیمی است که فکر کردن درباره آن و درک آن واقعه انسان را از خود بی‌خود می‌کند، افزود: به کسانی که می‌خواهند کارهایی مثل قمه‌زنی را منشأ تبلیغات ضد شیعی کنند، می‌گوییم شما ابعاد فاجعه عاشورا را پی نبرده‌اید، اگر شما هم وارد جریان سیدالشهدا(ع) می‌شدید و ابعاد آن را درک می‌کردید، از این قبیل امور در جوامع شما هم پدید می‌آمد، علت اینکه این کار صورت می‌گیرد، منضبط به انضباط شرعی نیست، و عظمت آن حادثه را نفهمیده‌اند.
وی با اشاره به عظمت واقعه عاشورا بیان داشت: پیدایش یک جریان غیر قابل کنترل در یک موج اجتماعی عظیم یک امر طبیعی است، در فوتبال هم گاهی عواطف اجتماعی یک عده را از مرز اعتدال خارج می‌کند ولی این بدین معنا نیست کسانی در مکان‌های ورزشی و استادیوم‌ها جمع می‌شوند انسان‌های غیر عاقلی هستند.
آیت‌الله اراکی تأکید کرد: اینکه در یک چنین فستیوال، جمع عظیم انسانی و مراسماتی چنین جریانات غیر قابل کنترلی رخ دهد چیز خلاف تصور و غیرمنتظره‌ای نیست، هرچند باید این تک رفتارهای غیر منضبط با شرع را کنترل کرد.
وی واقعه کربلا را بی‌نظیر دانست و گفت: اینکه در یک حادثه ده‌ها انسان، یک مجموعه رفتارهای الگوی در حد اعلای زیبایی از خود بروز دهند واقعاً امر بی‌نظیری است که در طول تاریخ رخ نداده است.
آیت‌الله اراکی در پایان گفت: حادثه عاشورا یک جنگ عادی نیست و بحث بر سر این نیست که حضرت اباعبدالله به عنوان یک رهبر سیاسی بر علیه عده‌ای قیام کرد و به نتیجه‌ای ختم شد. آنچه سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا انجام داد، عصاره همه جریان فضیلت‌محور و فضیلت‌مدار تاریخ بشریت است، قهرمان این حادثه، همه قهرمانان جریان انبیاست که امام حسین جلوه‌ای از آن‌ها است، برای همین در زیات وارث می‌گوییم: «السلام علیک یا وارث آدم صفوة الله، السلام علیک یا وارث نوح نبی الله، السلام علیک یا وارث ابراهیم خلیل الله».

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -