انهار
انهار
مطالب خواندنی

راههای شناخت مجتهد و اعلم (م 3)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
آیات عظام: امام خمینی، خوئی، اراکی، گلپایگانی، فاضل لنکرانی، بهجت، تبریزی، وحید خراسانی، سیستانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، شبیری زنجانی، نوری همدانی، سبحانی، مظاهری: مجتهد و اعلم(1) را از چند راه مي توان شناخت:
اول: آن كه خود انسان يقين كند ،مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد(2)؛
دوم: آن كه دو نفر عالم عادل كه مي توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند مجتهد بودن يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند،به شرط آن كه دو نفر عالم عادل ديگر با گفتۀ آنان مخالفت ننمايند(3)؛
سوم: آن كه عدّه اي از اهل علم(4) كه مي توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند، و از گفتۀ آنان اطمينان پيدا مي شود مجتهد بودن يا اعلم بودن كسي را تصديق كنند(5).
(1) آیةالله العظمی شبیری زنجانی: مجتهد و اعلم و واجد ساير شرايط تقليد
(2) آیةالله العظمی فاضل لنکرانی: اوّل خود انسان يقين يا اطمينان پيداكند، مانند اينكه انسان خود از اهل خبره باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.
       آیةالله العظمی وحیدخراسانی: اول: آن كه خود انسان يقين كند، مثل آن که در مرتبه ای از علم باشد که بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.
      آیةالله العظمی شبیری زنجانی: اوّل: آنكه خود انسان از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم و واجد ساير شرايط را بشناسد و به آن يقين يا اطمينان حاصل كند .در تشخيص مجتهد و اعلم، لازم نيست خود انسان مجتهد باشد.
(3) آیةالله العظمی خوئی: و ظاهر اين است كه اجتهاد يا اعلميّت كسي به گفتۀ يك نفر كه مورد وثوق باشد نيز ثابت مي شود.
      آیةالله العظمی وحید خراسانی: و اقوی ثبوت اجتهاد واعلمیت به گفته ثقه خبیر است در صورتی که ظن برخلاف گفته او نباشد.
      آیةالله العظمی سيستاني: بلكه اجتهاد يا اعلميّت كسي به گفتۀ يك نفر از اهل خبره و اطلاع كه مورد وثوق انسان باشد نيز ثابت مي شود.
      آیةالله العظمی تبريزي: {و} در صورت اختلاف ،خبره بودن هر كدام بيشتر باشد قول او مقدّم است .بلكه به گفتۀ يك نفر عالم خبرۀ مورد وثوق نيز اجتهاد يا اعلميّت ثابت مي شود.
     آیةالله العظمی مكارم شیرازی: دوم: دو نفر عادل از اهل علم به او خبر دهند ،به شرط اينكه دو نفر عالم ديگر بر خلاف گفتۀ آنها شهادت ندهند.
     آیةالله العظمی شبیری زنجانی: دوم : آن كه از راهي براي خود انسان يا براي نوع مردم در اين شرايط اطمينان حاصل شود،مثلاٌ عده اي از اهل علم كه مي توانند مجتهد و اعلم و واجد شرايط را تشخيص دهند ،واجد شرايط بودن كسي را تصديق كنند و از گفته آنان براي شخص انسان يا نوع مردم اطمينان پيدا شود.
     آیةالله العظمی شبیری زبحانی: دوم: آن که یک عالم عادل؛ که می تواند مجتهد و اعلم را تشخیص دهد، مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کند، به شرط آن که یک نفرعالم عادل دیگر با گفتۀ او مخالفت ننماید. اجتهاد و اعلمیّت به گفتۀ یک نفرکه مورد وثوق باشدنیز ثابت می شود.
     آیةالله العظمی مظاهری: دوم: یک نفر عالم ثقه که می تواند مجتهد و اعلم را تشخیص دهد مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کند.
(4) آیةالله العظمی سیستانی: سوم: آنكه انسان از راههاي عقلائي به اجتهاد يا اعلميّت فردي اطمينان پيدا كند مثل آنكه عدّه اي از اهل علم...
(5) آیةالله العظمی بهجت: بلکه از هر راهي كه انسان اطمينان به اعلم بودن كسي پيدا كند بنا بر أظهر مي تواند به همان اكتفاء نمايد.
      آیةالله العظمی مكارم شیرازی: سوّم : آنچنان در ميان اهل علم و محافل علمي مشهور باشد كه انسان يقين پيدا كند او اعلم است .
      آیةالله العظمی سبحانی: سوم: آنکه در محافل علمی ، مجتهد یا اعلم بودن او معروف و مشهور باشد و از گفتار آنان برای انسان اطمینان حاصل شود.
      آیةالله العظمی فاضل لنکرانی: سوّم : اجتهاد و اعلم بودن شخصي به حدّي شايع باشد كه از آن شيوع و شهرت، براي انسان علم يا اطمينان حاصل شود.
     آیةالله العظمی شبیری زنجانی: سوم : آن كه دو مرد عالم عادل كه مي توانند واجد شرايط تقليد را تشخيص دهند ،بدان گواهي دهند به شرط آن كه دو مرد عالم عادل ديگر با نظرآنان مخالفت ننمايند.و بنا براحتياط واجب اگر يك نفر عالم عادل گواهي دهد بايد احتياط كرد و چنانچه دو مرد عالم عادل يا بيشتر، به واجد شرايط تقليد بودن كسي شهادت دهند لازم نيست انسان تحقيق كند كه آيا دو مرد عالم عادل ديگر بر خلاف نظر آنها شهادت مي دهند يا خير.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -