انهار
انهار
مطالب خواندنی

مواردی که می شود نماز واجب را شکست

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله 1159- شكستن نماز واجب از روي اختيار حرام است1 ولي براي حفظ مال2 و جلوگيري از ضرر مالي يا بدني مانعي ندارد3.
1- خوئي، تبريزي: بنابراحتياط واجب حرام است...
سيستاني: بنابراحتياط واجب جايز نيست...
مظاهری:  ولی برای جلوگیری از ضرر مالی یا بدنی  یا عرضی مانعی ندارد بلکه واجب است ولی شکستن نماز برای مالی که اهمیت ندارد واجب نیست بلکه مکروه است .
2- فاضل: حفظ جان و مال...
3- بهجت: و همچنين شكستن نماز مستحبّي از روي اختيار، مانعي ندارد.
سيستاني: بلكه برای هر غرضي – ديني يا دنيوي – كه مورد اهتمام نمازگزار است مانعي ندارد.
زنجانی: و شکستن نماز مستحب در حال اختیار هم جایز است.
*****
امام خامنه ای: مساله ۳۴۴- قطع نمازِ واجب بدون عذر جایز نیست.
امام خامنه ای: مساله ۳۴۵- اگر حفظ جان یا مالی که نگهداری آن واجب است، بدون قطع نماز ممکن نباشد، باید نماز را رها کرد و به طور کلی برای جلوگیری از مخاطرات جانی و مالی که قابل توجه و اهتمام نمازگزار است، شکستن نماز جایز است.
مكارم: مسأله 1041- شکستن نماز واجب عمداً بنابر احتياط جايز نيست، ولى براى جلوگيرى کردن از ضرر قابل توجّه مالى يا بدنى مانعى ندارد، مثلاً اگر جان نمازگزار يا کسى که حفظ جان او واجب است به خطر بيفتد و بدون شکستن نماز رفع خطر ممکن نباشد بايد نماز را شکست، همچنين براى حفظ مالى که نگهدارى آن لازم است، امّا براى مالى که اهمّيّت چندانى ندارد، مکروه است.
جوادی آملی: مسأله 1205- شكستن نماز واجب از روی اختيار و بی عذر حرام است و شكستن آن سهواً يا در حالت عذر حرام نيست؛ ولی برای هر هدف مهم و مشروع فردی يا اجتماعی، دينی يا دنيايی ـ مانند حفظ جان، بدن، مال، آبروی خود يا مؤمن ديگر و حراست از حکم شرعی ـ مانعی ندارد.
مسأله 1160- اگر حفظ جان خود انسان يا كسي كه حفظ جان او واجب است يا حفظ مالي كه نگهداري آن واجب مي باشد، بدون شكستن نماز ممكن نباشد بايد نماز را بشكند1 ولي شكستن نماز براي مالي كه اهميت ندارد مكروه است.
1- خوئي، تبريزي، سيستاني، بهجت، صافي، زنجاني، وحید: [پایان مسأله]
امام خامنه ای، مکارم، مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله ۱۱۵۹.
*****
جوادی آملی: مسأله 1206- اگر حفظ جان خود شخص يا كسی كه حفظ جان او واجب است يا حفظ مالی كه نگهداری آن واجب است يا حفظ حكمی از احكام شرع، بدون شكستن نماز ممكن نباشد، شكستن آن به عنوان مقدمه واجب لازم است؛ ولی شكستن نماز برای غرض‌هايی كه چندان مهم نيستند ـ مانند مالی كه اهمیت ندارد ـ مكروه است.
مسأله 1161- اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبكار طلب خود را1 از او مطالبه كند، چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد، بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شكستن نماز، دادن طلب او ممكن نيست2 بايد نماز را بشكند و طلب او را بدهد، بعد نماز را بخواند.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای،  بهجت و مظاهری نيست
1- زنجاني: كه زمانش رسيده...
2- سبحانی: طلبکار باید صبر کند تا نماز تمام شود مگر صبر کردن برای او مایه زحمت باشد.
*****
مكارم: مسأله 1042 - هرگاه مشغول نماز باشد و طلبكاري طلب خود را مطالبه كند چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد و صورت نماز به هم نخورد ، بهتر است در همان حال بپردازد، ولي اگر بدون شكستن نماز ممكن نيست، صبر كند تا نماز تمام شود و اين مقدار تأخير، منافات با فوريت اداي دين ندارد مگر اين كه ضرورت خاصي داشته باشد، مثل اين كه همراهان و همسفران طلبكار مي روند و او به زحمت مي افتد.
جوادی آملی: مسأله 1207- ادای دِين طلبكار پس از رسيدن وقت آن، واجب فوری است، مگر با اذن طلبكار. اگر وقت نماز وسيع است و نمازگزار در آغاز نماز است و طلبكارِ محتاجِ به مال خود، بر ادا اصرار دارد، چنانچه نمازگزار بتواند در بين نماز، بی آنكه از حال نماز خواندن خارج شود، طلب او را بپردازد، بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شكستن نماز، پرداختن طلب او ممكن نيست، بدهكار بايد نماز را قطع و دين طلبكار را ادا كند و اگر در پايان نماز يا وقت نماز تنگ است و ادای دين در حال نماز ممكن نيست، بدهكار میتواند نماز را قطع كند، هرچند قطع آن بر وی واجب نيست.
مسأله 1162- اگر در بين نماز بفهمند كه مسجد نجس است1، چنانچه وقت تنگ باشد، بايد نماز را تمام كند2 و اگر وقت وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را به هم نمي زند، بايد در بین نماز، تطهیر کند بعد بقیه نماز را بخواند و اگر نماز را به هم می زند 3 باید نماز را بشكند و مسجد را تطهير نمايد بعد نماز را بخواند.
اين مسأله در رساله آيات عظام: امام خامنه ای و  بهجت نيست
1- اراكي: بايد نماز را تمام كند و بعد از آن مسجد را تطهير نمايد و نبايد نماز را قطع كند مگر آن كه وقت وسعت داشته باشد و طوري است كه بعد از نماز قدرت بر تطهير آن ندارد كه واجب است نماز را قطع كند و مسجد را تطهير نمايد و بعد از آن نماز را اعاده نمايد.
مكارم: و تطهير مسجد نماز را به هم نزند، باید آن را تطهير كند، در غير اينصورت بعد از نماز اقدام به تطهير مسجد نمايد و احتياط ان است كه نماز خود را طولاني نكند.
2- مظاهری: و اگر وقت وسعت دارد می تواند نماز را بشکند و مسجد را تطهیر کند [و] اگر قبل از نماز بفهمد که مسجد نجس است ، اگر وقت وسعت دارد باید مسجد را تطهیر کند و بعد نماز بخواند ولی اگر اول وقت نماز بخواند نماز او صحیح است گرچه معصیت کرده است.
3- گلپايگاني، صافي: در صورتي كه بعد از نماز تطهير مسجد ممكن باشد شكستن نماز جايز نيست و اگر بعد از نماز تطهير مسجد ممكن نباشد يا تأخير تا بعد از نماز هتك مسجد باشد...
خوئي، سيستاني، تبريزي: در صورتي كه بعد از نماز تطهير مسجد ممكن باشد، شكستن نماز براي تطهير جايز است و اگر بعد از نماز تطهير مسجد ممكن نباشد...
وحید: در صورتی که بعد از نماز تطهیر مسجد ممکن باشد شکستن نماز جایز نیست ، مگر آنکه نجس بودن مسجد موجب هتک مسجد باشد که در این صورت باید نماز را بشکند و مسجد را تطهیر نماید و بعد نماز بخواند، و همچنین اگر بعد از نماز تطهیر مسجد ممکن نباشد.
سبحانی: باید نماز را به سرعت بخواند و مسجد را تطهیر نماید.
*****
زنجانی: مسأله 1171- اگر در بین نماز واجب بفهمد که مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد به گونه‌ای که نمی‌تواند با به هم‌زدن نماز و تطهیر مسجد، یا با تطهیر آن در بین نماز؛ حتی یک رکعت از نماز را هم در وقت بجا آورد، باید نماز را تمام کند، و اگر وقت به این مقدار وسعت دارد و تطهیر مسجد نماز را به هم نمی‌زند، باید در بین نماز تطهیر کند، بعد بقیۀ نماز را بخواند و اگر تطهیر مسجد نماز را به هم می‌زند، باید نماز را به هم بزند و مسجد را تطهیر کند و نماز را دوباره بخواند؛ و اگر در بین نماز مستحب متوجه شود که مسجد نجس است باید بدون تأخیر مسجد را تطهیر کند. اگر تطهیر مسجد در حال نماز ممکن نیست باید برای تطهیر نماز را رها کند.
جوادی آملی: مسأله 1208- اگر در ميان نماز، مسجد نجس شود، يا نمازگزار در بين نماز بفهمد كه مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد، شكستن نماز جايز نيست و بايد نماز را تمام كند. و اگر وقت وسعت دارد شكستن نماز واجب نيست، مگر پس از تمام شدن نماز، پاک كردن مسجد ممكن نباشد كه در اين حال، شكستن آن واجب است. البته اگر تطهير مسجد در ميان نماز صورت نماز را به هم نمیزند يا موجب از بين رفتن موالات و پی‌درپی بودن آن نباشد، بايد در ميان نماز و بدون قطع آن، مسجد را پاک كند و سپس بقيهٔ نماز را به‌جا آورد و اگر تطهير آن، صورت نماز را به هم میزند، بايد نماز را بشكند و پس از تطهيرِ مسجد نماز را به‌جا آورد.
مسأله 1163- كسي كه بايد نماز را بشكند، اگر نماز را تمام كند معصيت كرده، ولي نماز او صحيح است1 اگر چه احتياط مستحبّ آن است كه دوباره بخواند.
اين مسأله در رساله امام خامنه ای نيست
1- مظاهری: [پایان مسأله]
بهجت: صحيح بودن نمازش خالي از وجه نيست. [پايان مسأله]
مكارم، سبحانی: نماز او نيز اشكال دارد. [پايان مسأله]
*****
جوادی آملی: مسأله 1209- در موردی كه شكستن نماز لازم است، لزوم آن، مقدمهٔ ادای واجب اصلی ـ مانند حفظ جان يا مال و نظير ادای دين طلبكار ـ است، ازاين‌رو اگر كسی كه بايد نماز را بشكند، آن را ادامه دهد و تمام كند و چنين ادامه‌ای سبب تلف شدن جان يا مال مهم كسی نشود، هرچند گناه كرده، نماز او صحيح است، اگرچه به احتياط مستحب دوباره آن را به‌جا آورد.
مسأله 1164- اگر پيش از آن كه به اندازه ركوع خم شود1 يادش بيايد كه اذان يا اقامه2 را فراموش كرده، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحبّ است براي گفتن آنها نماز را بشكند3.
اين مسأله در رساله امام خامنه ای نيست
1- سيستاني: اگر پيش از قرائت يا پيش از آن كه به اندازه ركوع خم شود...
2- خوئي، گلپايگاني، فاضل، تبريزي، صافي: اذان و اقامه...
سيستاني: اذان و اقامه يا تنها اقامه...
3- گلپايگاني: و امّا اگر فقط اذان را فراموش كرده جايز نيست نماز را بشكند.
خوئي، تبريزي، صافي، وحید: و همچنين است اگر پيش از قرائت يادش بيايد كه اقامه را فراموش كرده است.
سيستاني: بلكه اگر پيش از تمام شدن نماز يادش بيايد كه آنها را فراموش كرده مستحبّ است براي گفتن آنها نماز را بكشند.
اراكي: مي تواند براي گفتن آنها نماز را بشكند.
سبحانی: بهتر است برای گفتن آنها نماز را بشکّند
بهجت: رجوع كنيد به مسأله اختصاصي ۷۷۰ بعد از مسأله ۹۳۵ متن اصلی.
*****
زنجاني: مسأله 1173- اگر اذان و اقامه را فراموش كرده باشد و قبل از ركوع يادش بيايد مستحبّ است نماز را بشكند، و اذان و اقامه بگويد و نماز را دوباره بخواند، و اگر بعد از ركوع يادش بيايد بنابراحتياط نمي تواند نمازش را بشكند، و اگر تنها اذان را فراموش كرده باشد، در هيچ جاي نماز نمي تواند نمازش را بشكند، و اگر تنها اقامه را فراموش كرده باشد، در هر جاي نماز باشد مي تواند نمازش را بشكند و اقامه گفته، نمازش را دوباره بخواند اين مسأله اختصاص به مردان دارد و براي زنان جايز نيست كه بخاطر فراموشي اذان يا اقامه نماز خود را قطع كنند.
مكارم: مسأله 1045 - اگر پيش از ركوع متوجّه شود اذان و اقامه را فراموش كرده چنانچه وقت وسعت داشته باشد، بهتر است نماز را بشكند و اذان و اقامه را بگويد و دوباره شروع كند.
جوادی آملی: مسأله 1210- اگر در نماز، پيش از آنكه به اندازهٔ ركوع خم شود، يادش بيايد كه اذان يا اقامه را فراموش كرده، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحب است نماز را برای گفتن اذان و اقامه و گزاردن نمازِ دارای اين دو فضيلت، بشكند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -