انهار
انهار
مطالب خواندنی

وقت نافله های یومیه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله 768- نافلهٔ نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده می شود و وقت آن1 از اوّل ظهر تا موقعی که آن مقدار از سایهٔ شاخص که بعد از ظهر پیدا می شود2، به اندازهٔ دو هفتم آن شود3، مثلاً اگر درازی شاخص هفت وجب باشد4، هر وقت مقدار سایه ای که بعد از ظهر پیدا می شود به دو وجب رسید5، آخر وقت نافلهٔ ظهر است6.
1- گلپایگانی، خوئی، تبریزی، زنجانی، صافی، مظاهری: وقت فضیلت آن...
2- مکارم: بیشتر از دو هفتم طول شاخص شود؛ مثلاً اگر طول شاخص هفت وجب است هر وقت مقدار سایه ای که بعد از ظهر پیدا می شود بیشتر از دو وجب شود وقت نافلهٔ ظهر تمام شده.
3- وحید: وقت آن از اوّل ظهر است و بنابراحتیاط واجب انتهاء آن موقعی است که آن مقدار از سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا می شود به اندازه دو هفتم آن شود.
مظاهری: (تقریبا یک ساعت و نیم بعد از ظهر.)
4- فاضل: مثلاً اگر ارتفاع شاخص هفتاد سانتیمتر باشد...
5-  فاضل: به بیست سانتیمتر رسید...
6- بهجت: امّا بعد از این وقت تا موقعی که سایه به اندازهٔ خود شاخص بشود باز هم نافلهٔ ظهر فضیلت دارد، ولی از نظر فضیلت به وقت قبلی نمی رسد؛ و قبل از اذان ظهر و بعد از اینکه سایه به اندازه شاخص شد به امید اینکه الآن خواندن آن خوب باشد می توانند نافلهٔ ظهر را بخوانند ولی بنابر احتیاط اگر قبل از ظهر می خوانند نیّت ادا و اگر بعد از نماز می خوانند نیّت اداء و قضا ننمایند.
گلپایگانی، صافی: آخر وقت فضیلت نافلهٔ ظهر است و تا آخر وقت فریضه هر گاه پیش از نماز ظهر به قصد اداء بجا آورد صحیح است و همچنین وقت اداء نافلهٔ عصر تا وقت اداء فریضهٔ عصر است.
زنجانی: آخر وقت فضیلت نافله ظهر است.
وحید:  بنابراحتیاط آخر وقت نافله ظهر است.
*****
سیستانی: مسأله 755- نافلهٔ نماز ظهر پیش از نماز ظهر خوانده می شود و وقت آن از اوّل ظهر است، و تا موقعی که ممکن باشد آن را پیش از نماز ظهر خواند، وقت آن ادامه دارد، ولی اگر شخص نافله ظهر را تا موقعی که آن مقدار از سایهٔ شاخص که بعد از ظهر پیدا می شود به اندازهٔ دو هفتم آن شودد -یعنی اگر دارازی شاخص هفت وجب باشد سایه به دو وجب برسد- تأخیر بیندازد بهتر است که در این موقع نماز ظهر را قبل ازنافله بخواند؛ مگر اینکه یک رکعت از نافله را قبل از آن خوانده باشد که در این صورت، بهتر تمام کردن نافله است قبل از فریضه.
جوادی آملی: مسأله 776- نافلهٔ نماز ظهر، پیش از نماز ظهر انجام میشود و وقت فضیلت آن، از اول ظهر تا موقعی است كه سایهٔ پدید آمده از ظهر (نه اصل سایه) به مقدار دو هفتمِ اندازهٔ شاخص شود؛ مثلاً اگر شاخصی هفت قدم (پا) بود، سایه‌ای كه از اول ظهر پدید آمده به دو قدم (پا) برسد، وقت فضیلت آن زائل میشود؛ اما اصل وقت نافله، تا آخرین فرصت وقت نماز ظهر ادامه دارد.
مسأله 769- نافلهٔ عصر پیش از نماز عصر خوانده می شود و وقت آن1 تا موقعی است که آن مقدار از سایهٔ شاخص که بعد از ظهر پیدا می شود، به چهار هفتم آن برسد2 و چنانچه بخواهد نافلهٔ ظهر یا نافلهٔ عصر را بعد از وقت آنها3 بخواند، بهتر است4 نافلهٔ ظهر را بعد از نماز ظهر و نافلهٔ عصر را بعد از نماز عصر بخواند5 و بنابراحتیاط واجب، نیّت ادا و قضا نکند.
1- خوئی، تبریزی، زنجانی، مظاهری: وقت فضیلت آن...
وحید: وقت آن بنابراحتیاط واجب...
2- مکارم: به شرحی که در مسأله پیش گفتیم. [پایان مسأله]
بهجت: و اگر تا این وقت نخواند تا موقعی که سایه به اندازهٔ دو برابر شاخص بشود وقت فضیلت خواندن نافلهٔ عصر است ولی از نظر فضیلت به وقت قبلی یعنی چهار هفتم شاخص نمی رسد...
گلپایگانی، صافی: وقت فضیلت آن تا موقعی است که سایهٔ شاخص به چهار هفتم آن برسد و چنانچه بخواهد نافلهٔ ظهر را بعد از نماز ظهر یا نافلهٔ عصر را بعد از نماز عصر بخواند بنابراحتیاط واجب نیّت ادا و قضا نکند و به قصد مافی الذّمه بجا آورد.
سیستانی: وقت آن تا موقعی که ممکن باشد آن را پیش از نماز عصر خواند ادامه دارد ولی چنانچه شخص نافله عصر را تا موقعی که سایه شاخص به چهار هفتم آن برسد تأخیر بیندازد بهتر است نماز عصر را قبل از نافله بخواند بجز در مورد مذکور در مسأله قبل.
مظاهری: (تقریبا سه ساعت بعد از ظهر).
3- زنجانی: بعد از وقت فضیلت آنها...
4- خوئی، تبریزی: باید...
فاضل: بنابر احتیاط واجب باید...
بهجت: بنابر أظهر...
وحید: احتیاط واجب آن است ...
5- بهجت: و باید نیّت ادا و قضا نکند.
وحید: و نیّت اداء و قضا نکند.
زنجانی: و بنابر احتیاط مستحب باید نیّت ادا و قضا نکند.
*****
جوادی آملی: مسأله 811- نافلهٔ نماز عصر، پیش از نماز عصر انجام میشود و وقت فضیلت آن، تا موقعی است كه سایهٔ پدید آمده از اول ظهر به مقدار چهار هفتمِ اندازهٔ شاخص شود و پس از آن، وقت فضیلت زائل میشود؛ اما اصل وقت نافله، تا آخرین فرصت نماز عصر باقی است.
امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۳۶): اگر نافله ظهر و عصر در وقت نافله (*) ولی پس از ادای نماز ظهر و عصر خوانده شود بنابر احتیاط واجب باید بدون قصد ادا و قضا (قصد مافی الذمه) خوانده شود.
(*) وقت نافله ظهر از اول ظهر است تا موقعی که سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا می‌شود به اندازه دو هفتم آن شود مثلا اگر طول شاخص هفت وجب باشد هر وقت مقدار سایه ای که بعد از ظهر پیدا می شود به دو وجب برسد آخر وقت نافله ظهر است. وقت نافله ی عصر تا موقعی است که سایه شاخص که بعد از ظهر پیدا می شود به چهار هفتم آن برسد.
مسأله 770- وقت نافلهٔ مغرب1 بعد از تمام شدن نماز مغرب است2 تا وقتی که سرخی طرف مغرب که بعد از غروب کردن آفتاب در آسمان پیدا می شود از بین برود3.
1- خوئی، تبریزی، مظاهری: وقت فضیلت نافلهٔ مغرب...
2- زنجانی: و وقت فضیلت آن...
سیستانی: و تا وقتی که ممکن باشد، آن را پس از نماز مغرب در وقت بجا آورد ادامه دارد، ولی اگر شخص نافلهٔ مغرب را تا وقتی که سرخی طرف مغرب –که بعد از غروب کردن آفتاب در آسمان پیدا می شود- از بین برود، تأخیر بیندازد بهتر است در آن موقع، ابتداءً نماز عشا را بخواند.
وحید: و تا آخر وقت نماز مغرب امتداد دارد و احتیاط مستحب آن است که تا سرخی طرف مغرب  -که بعد از غروب کردن آفتاب پیدا می شود - از بین نرفته  بخواند و اگر بعد از زوال آن خواند ، نیّت اداء و قضا نکند.
3- گلپایگانی، صافی: اگر چه بعید نیست امتداد وقت نافلهٔ مغرب به امتداد وقت آن فریضه باشد.
مظاهری: (تقریبا یک ساعت ونیم بعد از غروب آفتاب).
*****
جوادی آملی: مسأله 812- وقت فضیلت نافلهٔ نماز مغرب كه پس از آن انجام میشود، تا زوال سرخی طرف مغرب ـ كه بر اثر غروب آفتاب پدید میآید ـ ادامه دارد؛ امااصل وقت آن، تا آخرین فرصت نماز مغرب است، هرچند سزاوار است پس از زوال سرخی طرف مغرب، قصد ادا یا قضا نشود.
مسأله 771- وقت نافلهٔ عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا نصف شب است1 و بهتر است2 بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.
1- بهجت: تا آخر وقت عشا است...
2- بهجت: احتیاط در این است...
*****
مظاهری: مسأله 635- وقت فضیلت نافله عشا بعداز تمام شدن نماز عشا تا ثلث شب است (تقریبا ساعت ده) و بهتر است بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.
جوادی آملی: مسأله 813- وقت نافله عشاء كه بعد از آن به‌جا آورده میشود، تا نیمهٔ شب ادامه دارد و در شب‌های خاص كه نافله‌های مخصوص دارد، میتوان نافله عشاء را پس از انجام دادن آن‌ها به‌جا آورد.
مسأله772- نافلهٔ صبح پیش از نماز صبح خوانده می شود و وقت آن بعد از گذشتن از نصف شب به مقدار خواندن یازده رکعت نماز شب است، ولی احتیاط آن است که قبل از فجر اوّل نخوانند1 مگر آنکه بعد از نافلهٔ شب بلافاصله بخوانند که در این صورت مانعی ندارد.
1- فاضل: احتیاط مستحب آن است که قبل از فجر اوّل نخوانند. [پایان مسأله]
*****
اراکی: مسأله 766- نافلهٔ صبح پیش از نماز صبح خوانده می شود و وقت آن از فجر اوّل است تا طلوع سرخی طرف مشرق ولی اگر با نماز شب خوانده شود، قبل از فجر اوّل هم می توان خواند، هر چند افضل آن است که در وقت، آن را اعاده کند.
خوئی، تبریزی، گلپایگانی، صافی، زنجانی: مسأله 780- نافلهٔ صبح پیش از نماز صبح خوانده می شود و وقت آن. بعد فجر اوّل است تا وقتی که سرخی طرف مشرق پیدا شود و نشانهٔ فجر اوّل در وقت نماز صبح گفته شد و ممکن است*نافلهٔ صبح را بعد از نافلهٔ شب بلافاصله خواند.
.خوئی، زنجانی، تبریزی: وقت فضیلت آن...
*زنجانی: جایز است...
سیستانی: مسأله 759- نافلهٔ صبح پیش از نماز صبح خوانده می شود و وقت آن بعد از گذشتن از وقت نماز شب به مقدار انجام آن می باشد و تا وقتی که ممکن است آن را پیش از نماز صبح بجا آورد و وقت آن ادامه دارد ولی اگر شخص نافلهٔ صبح را تا وقتی که سرخی طرف مشرق پیدا شود تأخیر بیندازد بهتر است ابتدا نماز صبح را بخواند.
جوادی آملی: مسأله 814- وقت نافلهٔ صبح كه پیش از آن انجام میشود، از اول صبح صادق است تا پدید آمدن سرخی در طرف مشرق و میتوان آن را به همراه نافلهٔ شب، بدون فاصله به‌جا آورد.
بهجت: مسأله 645- نافلهٔ صبح را بعد از تمام شدن نماز شب تا طلوع سرخی از طرف مشرق می شود خواند و بعد از آن، اوّل نماز صبح و بعد از آن نافلهٔ صبح را بخوانند.
مکارم: مسأله 711- وقت نافلهٔ صبح پیش از نماز صبح است از طلوع فجر تا آشکار شدن سرخی در طرف مشرق و می توان آن را بعد از نماز شب بلافاصله بجا آورد.
وحید: مسأله 778-  وقت نافله صبح بنابراحتیاط واجب بعد از فجر اوّل است تا وقتی که سرخی طرف مشرق پیدا شود و بعد از پیدا شدن سرخی طرف مشرق اگر خواست بخواند ، بعد از نماز صبح بخواند و نیّت اداء و قضا نکند، و کسی که نماز شب می خواند  می تواند بعد از نافله شب بلافاصله نافله صبح را بخواند.
مظاهری: مسأله 636- نافله صبح پیش از نماز صبح  خوانده می شود و وقت فضیلت آن بعد از طلوع فجر است تا وقتی که سرخی طرف مشرق پیدا شود (تقریبا یک ساعت بعد از طلوع فجر).
مسأله 773- وقت نافلهٔ شب از نصف شب است تا اذان صبح 1و بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود2.
1-  مظاهری: و هر چه نزدیک اذان صبح خوانده شود فضیلتش بیشتر است.
2- بهجت: و اگر کسی چهار رکعت یا بیشتر از نافلهٔ شب را خوانده و وقت فریضهٔ صبح رسیده، می تواند نماز شب را تمام کند و می تواند نافله و فریضهٔ صبح را بخواند و بعداً باقیمانده نماز شب را قضا کند، و امّا اگر چیزی از نماز شب را بجا نیاورده و یا کمتر از چهار رکعت بجا آورده، در این صورت مقدم داشتن نافله و فریضهٔ صبح بر قضای نماز شب افضل است.
*****
امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۳۴): نافله شب یازده رکعت از نصف شب تا اذان صبح (بهتر است درثلث آخر شب خوانده شود و هرچه به فجر نزدیکتر باشد فضیلت آن بیشتر است).
سیستانی: مسأله 760- اوّل وقت نافله شب بنا بر مشهور نصف شب است، و این نظر، هرچند موافق با احتیاط مستحب و بهتر است ولی بعید نیست آغاز وقت آن، از اوّل شب باشد و تا اذان صبح وقتش ادامه دارد، هرچند بهتر است نزدیک اذان صبح خوانده شود.
جوادی آملی: مسأله 815- وقت نافلهٔ شب، از اول نصف شب تا اول صبح صادق است و افضل، آن است كه در سحر و نزدیک به اذان صبح انجام شود، چنان‌كه تفریق آن در مدت نیمه شب، فضیلت دارد.
وحید: مسأله 779- وقت نماز شب بنابرمشهور از نصف شب است تا اذان صبح، ولی بعید نیست که وقت آن ما بین اوّل شب تا اذان صبح باشد و بعد از نصف شب تا اذان صبح وقت فضیلت آن باشد، و افضل آن است که در ثلث آخر شب خوانده شود.
مکارم: مسأله 712- وقت نافلهٔ شب بنابر احتیاط از نصف شب است تا اذان صبح، ولی بهتر است در موقع سحر یعنی در ثلث آخر شب بخواند.
مسأله اختصاصی
مظاهری: مسأله 628-  اوقات ذکر شده برای نوافل -چنانکه گفته شد-  وقت فضیلت آنهاست؛ بنابراین نوافل یومیه مانند نافله های ظهر و عصر را  هر وقتی که از روز بخواند اداست و نوافل لیلیّه را هم هر وقتی از شب بخواند در  وقت خوانده است. مثلا کسی که برای او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند می تواند آن را در اوّل شب بجا آورد و همچنین کسی که نماز ظهر و عصر را نزدیک غروب می خواند میتواند نوافل آنها را هم همان وقت به نیّت ادا بخواند و همچنین اگر کسی نوافلی را که باید  قبل از نماز واجب بخواند نظیر نافله ظهر و عصر بعد از آنها بخواند، یا نوافلی را که باید بعد از نماز واجبی بخواند نظیر نافله مغرب قبل از آن بخواند نیز اداست.
(مسأله 774) مسافر و کسی که برای او سخت است نافلهٔ شب را بعد از نصف شب بخواند1، می تواند آن را در اوّل شب بجا آورد.
1- فاضل: یا ترس آن را دارد که در وقت بیدار نشود...
مکارم: رجوع کنید به ذیل مسألهٔ اختصاصی 703بعد از مسأله 765 متن اصلی.
مظاهری: رجوع کنید به مسأله اختصاصی628، بعد از مسأله 773 متن اصلی.
*****
امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۳۸): مسافر یا جوانی که خواندن نماز شب در وقتش برایش سخت است یا کسی که عذری مانند پیری یا بیماری دارد می تواند نماز شب را قبل از نیمه شب بخواند.
سیستانی: مسأله 761- اگر هنگام طلوع فجر بیدار شود می تواند نماز شب را بدون قصد ادا و قضا بخواند.
جوادی آملی: مسأله 816- مسافر و كسی كه انجام نافله شب برای او بعد از نصف شب دشوار است، میتواند آن را قبل از نصف شب به جا آورد. سالمند و نوسال، در این حكم، یكسان‌اند.
وحید: مسأله 780- بنابرمشهور -که وقت از نصف شب است- مسافر و کسی که برای او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند می تواند ان  را در اوّل شب بخواند  هر چند بعید نیست که برای غیر آن دو هم جایز باشد چنانچه در مسأله قبل گذشت.
مسائل اختصاصی
بهجت: مسأله 648- نافله خواندن در وقت فریضه -ولو نافلهٔ غیر یومیه باشد- در صورتی که باعث فوت فریضه نشود جایز است و همچنین جایزاست نافله خواندن برای کسی که نماز قضا یا واجب دیگر مثل نماز استیجاری به گردن دارد.
جوادی آملی: مسأله 817- انجام دادن نافله در وقت فریضه، مادامی كه موجب فوت وقت آن نشود، جایز است. نیز خواندن نماز مستحب، برای كسی كه نماز قضا یا نماز واجب دیگری به عهده دارد، جایز است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -