انهار
انهار
مطالب خواندنی

توصیف عصر جاهلیت

بزرگ نمایی کوچک نمایی
دنیا پیش از برانگیخته شدن حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به پیامبری، دنیایی سراسر ظلمت و جهالت بود. انوار هدایت در دریاهای گمراهی از بین رفته بودند و آفتاب درخشان دین در تاریکی جهالت گرفته بود و ابرهای ضلالت روی ماه های دین ها را پوشانده بودند. در چنین فضایی، بازار علم و دانش کساد و خردها فاسد گشته بود تا بدان جا که بزرگان قوم، برای خود بازاری درست کرده و در آن بازار به صفات و حالات حیوانی خویش فخر می فروختند و دروغ پردازی و ادعاهای باطل را از کارهای بزرگ می دانستند.
کار انان به جایی رسیده بود که چوب ها را می تراشیدند و سنگ ها را درست می کردند سپس آنها را به عنوان پروردگار جهانیاتن و آفریدگار آفریده ها مورد پرستش قرار می دادند و در برابرشان، روی خود را به علامت سجده بر روی خاک می گذاشتند و از بس که دچار جهل و حماقت بودند، برای این بت ها قربانی هم می کردند. آنان به خاطر این گمراهیشان مستحق هلاکت جاویدان و عذاب دردناک جهنم نزدیک شده بودند. انان به علت پیروی از هوای نفس و کجروی ها یشان خشم و غضب خداوند را برای خود خریده و به خاطر ظلم و ستمشان، زبانه اتش دوزخ را برافروخته بودند چه آتش هایی که برای گورهای خود روشن نکرده و چه نورهایی که به تاریکی مبدل نساخته بودند. چه ستم ها و ظلم ها که در اثر جهالت و نادانی جزو عادات و سنت ها قرار نداده و چه آزارها و صدماتی که به خاطر حماقت به ان مبتلا نگشتند. آنها با ظلم و ستم، شهرها را ویران نموده و بندگان خدا را نابود می کردند.
مردم عصر جاهلیت از شهوات خود پیروی می کردند آنان نماز را تباه ساخته و فرامین خدا را اطاعت نمی کردند. دختران را زنده به گور می کردند و نماز را به پا نمی داشتندو با خداوند که صاحب زندگانی و مرگ است به منازعه می پرداختند و خلاف راهی که پیامبران و انبیای الهی به آنان گفته بودند می رفتند و به خاطر همین اعمال زشت و ننگین، سزاوار بدترین هلاکت ها شده بودند.
نعمت بعثت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم
درچنین دنیای تیره و سیاهی بود که خداوند متعال، برای هدایت آفریدگان خویشع خاتم رسولان حضرت محمد مصطفی را به رسالت برانگیخت تا او پرچم هدایت را بلند کند و کتابی بر آن حضرت فرو فرستاد تا به نور آن کتاب، گمراهی های دوران جاهلیت را از بین ببرد.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم به وسیله قرآن، نادانی ها و جهالت ها را از بین ببرد، و هدایت ها را نشر داد و کمالات را با آن تکمیل نمود و نماز را به وسیله آن زنده کرد و ضلالت ها را به هلاکت رساند و فکرهای پریشان و آشفته را جمع نمود و علم و دانش را به وسیله قرآن، کامل و نور را با آن تمام کرد. پس این نور هدایت پرتو افکن شد و هر کس که طالب هدایت بود پرتوی از آن نور را برگرفت و راه ها به واسطه این نور روشن شدند و طریق حق آشکار گردید.
«قد جاءکم من الله نور و کتاب مبین یهدی به الله من اتبع رضوانه سبل السلام و یخرجهم من الظلمات الی النور باذنه و یهدیهم الی صراط مستقیم» (مائده- 16-15)
« از طرف خدا نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی می کنند به راه های سلامت هدایت می کند و به فرمان خود، از تاریکی ها به سوی روشنایی می برد و آنها را به سوی راه راست رهبری می نماید.»
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم شریعت کاملی را از سوی خدا تشریع فرمود و حکمت کاملی آورد تا بدان جا که حتی برای تمام حرکات و سکنات انسان احکام مخصوصی بیان فرمود و در این احکام، حکمت و مصلحت را نیز رعایت کرد و برای امت خود، آشکارا تمامی اعمالی مه انسان را به خدا و بهشت نزدیک کرده و اتش دوزخ را دور می سازد بازگو کرد.
در زمان سراسر نیک بختی و سعادت زندگانی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، علومی از او و جانشینان گرامی اش علیهم السلام منشر شد که سرتاسر گیتی را پر کرد و او در اندک زمانی، علومی مثل فقه، علم اخلاق معارف و حکمت را بین امت خویش کامل کرد به طوری که حکمت گذشتگان در زمان های طولانی به آن نمی رسد و در یک کلام پیامبر با شریعت و آیین و حکمت و نوری آمد که این شریعت قادر است مردم دنیا را در مدت زمان کوتاه عمرشان به بالاترین درجات کمال و مراتب وصال خداوند با جلال و با شکوه برساند.
منبع: ترجمه کامل المراقبات، تألیف میرزرا جوادآقا ملکی تبریزی

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -