انهار
انهار
مطالب خواندنی

نظر اسلام درباره وسواس

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال با سلام،
دانشجوی دوره تخصص پزشکی هستم .
مدت کوتاهی است بدلیل استرس شغلی ناگهان دچار وسواس در طهارت و نجاست شده ام . اکنون دیگر از نماز خواندم و کلیه اعمال مذهبی خسته شدم و تمایلی به انجامشان ندارم.(بدلیل شغلم فرصتی برای انجام چنین کارهایی با انجام آداب وسواسی ندارم ).البته لازم به ذکر است که از خانواده ای متدین هستم و تا کنون قوانین اسلام را کاملا رعایت کرده ام .
می خواستم بپرسم اگر واقعا اسلا م دین سادگی و برترین دین است مسلما از نظر من که یک پزشک هستم باید قاعده ای مبتنی بر سهولت محض برای اینجانب داشته باشد . پس آیا من می توانم کلا نجاست و طهارت را رعایت نکنم ؟(یعنی هیچ چیز برایم نجس نباشد؟)
زیرا از نظر منطقی فرد وسواسی قادر به تفکر درست نیست پس هر حکمی بجز این داشته باشد باز هم به نظرم سخت و دشوار است و از طرفی چون OCD یک بیماری عود کننده می باشد اگر جوابتان این است که : تا موقعی که خوب شدید چیزی برایتان نجس نیست ،بدلیل ماهیت عود کننده این بیماری ،(با توجه به علمی که تا کنون آموخته ام) باز هم با کوچکترین مسئله ای مجددا مشکل تکرار میشود .
پس من می تونم برای همیشه(تا آخر عمرم) مسائل طهارت و نجاست را رعایت نکنم و با لباس ویا بدن نجس نماز بخوانم و یا اینکه باید کلا نماز و کلیه عبادات را کنار بگذارم ؟ چون درغیر اینصورت بدلیل شغلم، زندگی ام مختل میشود.
با تشکر از سایت خوبتان .

مرجع تقلید: آیت الله مکارم شیرازی(مدظله)
 
جواب عزيزم نامه شما را با دقت و تامل مطالعه نمودم و البته بايد به شما بگويم كه دين اسلام همان دين سهل و آسان و ساده است و برداشت نادرست افراد موجب تصور سختي دين را مي كند.
آقا امام رضا عليه السلام مي فرمايد: «لو علم الناس محاسن كلامنا لتبعونا» يعني اگر مردم زيبايي سخن ما را مي دانستند هر آينه از ما تبعيت مي كردند.
دين اسلام در كليه امور زندگي اعم از مسائل عبادي ، اخلاقي، اقتصادي، سياسي، معاشرتي و ... دين شيرين جذاب و مورد اشتياقي است .
اينكه شما نوشته ايد با نجاست نماز بخوانم يا اصلا نخوانم دليل بر اطلاع نداشتن از احكام زيباي اسلام است وگرنه چنين توقعي را نداشتيد و چنين برداشتي را نمي كرديد.
ختم كلام و سخن آخر به شما اين است كه:
اولا شما كتبي كه پيرامون وسواس نوشته شده است را تهيه و مطالعه نماييد.
ثانيا وظيفه همگان (وسواسي يا غير وسواسي) اين است كه مطابق افراد معمولي رفتار كنند. دين اسلام دين افراط و تفريط نيست. يعني ما نه بايد مثل افرادلاابالي به نجاسات بي تفاوت باشيم و نه بايد مثل افراد وسواسي همه كس و همه چيز را نجس بدانيم.
پس بنابراين:
وظيفه داريم مثل افراد معمولي عمل نماييم.(نه افراط نه تفريط).
عزيزم انشاءالله كه اين پيام شما را كاملا نسبت به آنچه وظيفه هميشگي و ديني شما است آشنا كند . در غير اين صورت مي توانيد به يك مشاور كاملا مسلط به معارف ديني و احكام اسلام و نيز اصول روانشناسي مراجعه نماييد.اگر در كاشان يا حومه كاشان هستيد ما در خدمت شما هستيم ولي در غير اين صورت به كسان ديگري رجوع كنيد. ياحق

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -