انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام مسح پا (1)

بزرگ نمایی کوچک نمایی


1-  خوئي، گلپايگاني، اراكي، تبريزي، صافي: و احتياط واجب آن است كه تا مفصل مسح نمايد.

بهجت:وحید خراسانی ، مکارم شیرازی : و احتياط مستحب آن است كه تا مفصل مسح نمايد.

خامنه اي، سيستاني، سبحاني:مسح بايد از سر يكي انگشتها تا مفصل باشد.

شبیری زنجانی :و احتياط آن است كه تا مفصل مسح نمايد.

مظاهري:و بهتر آن است كه تا آخر روي پا را مسح نمايد.

2- امام خمینی : ولي بهتر، بلكه احوط آن است با تمام كف دست، روي پا را مسح كند.

فاضل لنکرانی :ولي احتياط مستحب آن است با تمام كف دست، روي پا را مسح كند.

اراكي، گلپايگاني، بهجت، تبريزي، صافي، نوري، مظاهري:ولي بهتر آن است كه به اندازه پهناي سه انگشت بسته مسح نمايد و بهتر از آن، مسح تمام روي پا (اراكي، تبريزي: با تمام كف دست) است.

خوئي، سيستاني:ولي بهتر آن است كه به اندازه پهناي سه انگشت بسته بلكه تمام روي پا را با تمام دست مسح نمايد.

وحید خراسانی :ولي افضل آن است كه تمام روي پا را با تمام كف دست مسح نمايد.

مکارم شیرازی :از نظر عرض، كافي است به اندازه يك انگشت مسح كند، ولي بهتراست كه به اندازه پهناي سه انگشت بسته باشد.و بهتر از آن مسح كردن تمام پشت پا با تمام كف دست است.

شبیری زنجانی :احتياط آن است كه مسح پا به اندازه پهناي سه انگشت بسته باشد، و بهتر آن است كه تمام روي پا را با تمام داخل دست مسح نمايد.

سبحاني:احتياط لازم آن است كه به اندازه پهناي سه انگشت بسته مسح نمايد ، و بهتر از آن مسح تمام روي پا و دو برآمدگي در دو طرف است.

3- بهجت: روي همه پا.

4-  خوئي، تبريزي: احتياط واجب آن است كه دست را بر سر انگشتها بگذارد، و بعد به پشت پا بكشد يا آنكه دست را به مفصل گذاشته و تا سر انگشتها بكشد، نه آنكه تمام دست را روي پا بگذارد و كمي بكشد .

گلپايگاني:به احتياط واجب دست را بر سر انگشتها بگذارد و روي پا بكشد نه آنكه تمام دست را روي پا بگذارد و كمي بكشد.

فاضل لنکرانی :بنا براحتياط واجب دست را بر سر انگشتها بگذارد و روي پا را به تدريج مسح كند و اگر همه دست را روي پا بگذارد و كمي بكشد صحيح نمي باشد.

سيستاني:لازم نيست دست را بر سر انگشتها بگذارد و بعد به پشت پا بكشد بلكه مي تواند تمام دست را روي پا بگذارد و كمي بكشد .

شبیری زنجانی :احتياط آن است كه دست را بر سر انگشتها بگذارد، و بعد به روي پا بكشد يا آنكه دست را به مفصل گذاشته و تا سر انگشتها بكشد، نه آنكه تمام دست را روي پا بگذارد و كمي بكشد.

وحید خراسانی :احتياط واجب آن است كه دست را بر سر انگشتها بگذارد و بعد به پشت پا بكشد، يا آن كه دست را بر برآمدگي روي پا يا مفصل گذاشته و تا سر انگشتها بكشد، نه آن كه تمام دست را روي پا بگذارد و كمي بكشد.

صافي:احتياط آن است كه دست را بر سر انگشتها بگذارد، و بعد به روي پا بكشد، هر چند اكتفا به اينكه تمام دست را روي پا بگذارد و كمي بكشد جايز است.

سبحاني:اگر همه دست را روي پا بگذارد و كمي بكشد، كافي نيست بلكه بايد دستها را تا مفصل بكشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -