انهار
انهار
مطالب خواندنی

متفرقه آب کشیدن چیزهای نجس

بزرگ نمایی کوچک نمایی


1-  بشرط آن كه (شبیری زنجانی :  بنابراحتياط) آبي كه براي پاك شدن محل نجس مي ريزند به آن اطراف هم جاري شود و آب كشيدن اطراف، مستقلا لازم نيست بلكه اطرا ف و محل نجس، به آب كشيدن با هم پاك مي شوند (بهجت: و در صورتي كه بيش از يك مرتبه بايد شسته شود آب دوم [هم] بايد به تمام جاها يي كه آب اول رسيده و با آن نجس شده بود برسد).

مکارم شیرازی  و مظاهري: اين مورد را در رساله خود نياورده اند.

2-  بشرط آن كه (شبیری زنجانی : بنابراحتياط) آبي كه براي پاك شدن محل نجس مي ريزند به آن اطراف هم جاري شود و آب كشيدن اطراف، مستقلا لازم نيست بلكه اطرا ف ومحل نجس، به آب كشيدن با هم پاك مي شوند .(بهجت: و در صورتي كه بيش از يك مرتبه بايد شسته شود آب دوم [هم] بايد به تمام جاها يي كه آب اول رسيده و با آن نجس شده بود برسد).پس اگر براي آب كشيدن يك انگشت نجس، روي همه انگشتها آب بريزند و آب نجس و آب پاك به همه آنها برسد، بعد از پاك شدن انگشت نجس، تمام انگشتها پاك مي شود.

مکارم شیرازی  و مظاهري: اين مورد را در رساله خود نياورده اند.

3- خوئي، تبريزي، سيستاني: آب شيري كه متصل به كر است حكم كر را دارد.

مکارم شیرازی : شيري كه متصل به كر مي باشد آبي كه مي ريزد حكم آب كر و جاري را دارد، بنابراين هر چيز نجسي را با آن بشويند همين كه عين نجاست برطرف شد پاك مي شود.

شبیری زنجانی  و مظاهري: اين مورد را در رساله خود نياورده اند.

4- وحید خراسانی : بو، رنگ يا مزه آن بواسطه نجاست تغيير نكرده باشد.

5-  اما اگر آبي كه از آن مي ريزد (بهجت:  در اول زمان اتصال) بو، رنگ يا مزه نجاست گرفته باشد (وحید خراسانی : بو ، رنگ يا مزه آن بواسطه نجاست تغيير كرده باشد) بايد به قدري آب شير روي آن بريزند تا درآبي كه از آن جدا مي شود، بو، رنگ يا مزه آن بواسطه نجاست نباشد (وحید خراسانی  : و تغيير بواسطه نجس نباشد).

خوئي،تبريزي، سيستاني: آب شيري كه متصل به كر است حكم كر را دارد.

مکارم شیرازی : شيري كه  متصل به كر مي باشد آبي كه از آن مي ريزد حكم آب كر و جاري را دارد، بنا براين هر چيز نجسي را با آن بشويند همين كه عين نجاست برطرف شد پاك مي شود.

شبیری زنجانی  و مظاهري: اين مورد را در رساله خود نياورده اند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -