انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام وصیت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

1- وصیت به مصرف ثلث اموال در امور خیریه با وجود داشتن وراثی که از لحاظ مالی در مضیقه هستند

سؤال:  آیا وصیت به مصرف ثلث اموال در راه امور خیریه با وجود داشتن 3 نفر اولادی که هر کدام از لحاظ مالی در مضیقه میباشند از لحاظ شرعی جایز میباشد یا خیر

 پاسخ: این کار شرعاً جایز است ولی در صورتی که واقعاً فرزندان خودش نیازمندتر هستند بهتر است به مقدار کمتری وصیت کند.

2- وصیت اجباری برای حج

سؤال:  شخصى مستطیع نبوده ولى چند سال قبل در مرض موتش چند نفر او را مجبور مى کنند در وصیّت به پرداخت پنج هزار پول افغانى به عنوان حجّ میقاتى، آیا این وصیّت صحیح است و اگر صحیح است از آن جا که آن مبلغ براى حجّ میقاتى کافى نیست تکلیف چیست؟

پاسخ:  اگر واقعاً وصیّت از روى اجبار بوده، نافذ نیست و اگر بعد از اصرار افراد او راضى به وصیّت شده و وجه مزبور براى حجّ میقاتى کفایت نکند، باید آن وجه را در کارهاى خیر مصرف کنند.

3- فروش مال موصی له

سؤال:  کسى مالى را براى شخصى وصیّت کرده است ولى جدّ پدرى میّت، آن مال را بدون مجوّز شرعى فروخته است و مدّتى از این جریان مى گذرد و ارزش آن کمتر شده است، حکم شرعى مسأله را بیان فرمایید؟

 پاسخ: چنانچه وصیّت نسبت به مال معیّنى بوده و بیش از ثلث نبوده، تمام آن مال متعلّق به موصى له است و اگر فروش رفته مى تواند تمام قیمت آن را بگیرد و در صورتى که ارزش آن کمتر شده باشد و جدّ پدرى بدون مجوّز شرعى آن را فروخته باشد تفاوت قیمت را احتیاطاً باید به او بپردازد.

4- مصرف ثلث ماترک برای مستحق

سؤال:  آیا حضرت عالى اجازه مى فرمایید ثلث ترکه مرحوم پدرم را به یکى از ارحام (که بدهى دارد و اگر نپردازد با مشکل مواجه مى شود) بدهیم؟

پاسخ:  هرگاه وصیّت به ثلث کرده و مصرف خاصّى که مغایر با این مصرف است تعیین نکرده باشد مانعى ندارد.

5- بهترین راه مصرف ثلث مال میت

 سؤال: شخصى وصیّت کرده است که «ثلث اموال این جانب را در موردى خرج کنید که از نظر قرآن و سنّت بهترین موارد است و بهتر از آن موردى نیست» نظر مبارک را در این مورد بیان فرمایید که پول ایشان در چه موردى مصرف شود؟

پاسخ:  در مورد حوزه هاى علمیّه و افراد باتقوایى که در این حوزه ها به امر تدریس و تبلیغ و ارشاد خلق و امربه معروف و نهى از منکر اشتغال دارند مصرف کنید. در حدیث آمده: «وما اعمال البرّ کلّها و الجهاد فى سبیل الله، عند الامر بالمعروف والنهى عن المنکر، الا کنفثه فى بحر لجّى; تمام اعمال نیک و حتّى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر مانند آب دهان در برابر دریاى عمیق است».

6- میتی که وصیت نکرده است

سؤال:  اگر میّت وصیّت نکرده باشد، آیا از اصل مال حقىّ دارد؟

 پاسخ: جز تجهیزات لازمه میّت حقّى ندارد.

7- تعیین وصی بدون وصیت به ثلث مال

سؤال:  اگر میّت تعیین وصى نموده، اما وصیّت به ثلث ننموده باشد، آیا لازم است ثلث او را در کارهاى خیر مصرف کنند؟

 پاسخ: تعیین وصى مفهومش تعیین ثلث نیست، مگر این که در بعضى از مناطق، تعیین وصى به معناى وصیّت به ثلث باشد دراین صورت باید به آن عمل کرد.

8- وصیت به دفن قرآن همراه میت

 سؤال: شخصى وصیّت کرده که قرآنهایى که مدّتها آنها را مى خوانده است با او در قبر بگذارند، آیا عمل به این وصیّت جایز است؟

 پاسخ: اگر قرآنهاى متعدّدى باشد خالى از اشکال نیست.

9- وصیت پنهانی به انجام امور خیریه به یکی از وراث

 سؤال: با سلام

پسر کوچک خانواده هستم (45 سال با اهل و عیال) دو برادر و چهار خواهر دارم پدرم سالهاست و مادرم پارسال فوت کرده اند. مادرم قبل از فوت مبلغی را پنهانی بمن قرض دادند و خواستند این مبلغ پس از فوت به خیرات ایشان مصرف کنم. پس از فوت مادرم اموال باقیمانده علاوه بر کفایت کلیه هزینه ها بین ورثه نیز تقسیم شد(نیاز به مبلغ قرض گرفته شده نبود) با توجه به اینکه در مورد مبلغ مذکور و قول و قرار گفته شده دیگر وراث اطلاعی ندارند قصد دارم به تدریج جهت خیرات مصرف کنم.

پاسخ: 1- اگر احتمال تقسیم آن برود آیا لازم است وراث دیگر مطلع شوند

2- ایا لازم است بین وراث تقسیم شود

3- ایا قصدی که دارم شرعی است اگر نیست چگونه باشد بهتر است

پاسخ: در صورتی که این وصیت به اضافه سایر وصیت های آن مرحوم بیش از ثلث اموال او نباشد باید به آن عمل کنید و اطلاع به سایر ورثه لازم نیست.

10- مشروط کردن حق مسکن همسر به عدم ازدواج در وصیت

 سؤال: شخصى وصیّت کرده همسرش پس از مرگ وى ازدواج نکند، و اگر ازدواج کند حقّ مسکن در خانه معیّن ندارد. همسرش پس از مرگ او، ازدواج موقّت کرد. اوّلا: آیا این شرط صحیح است؟ و ثانیاً: ازدواج موقّت هم مشمول وصیّت مذکور مى گردد؟

 پاسخ: اگر ازدواج موقّت براى مدّت کوتاهى بوده، مشمول این وصیّت نمى شود. ولى اگر براى مدّت طولانى، یا به طور مکرّر و در نتیجه طولانى باشد، مشمول خواهد شد. و وصیّت مذکور در مورد حق الارث زن هیچ تأثیرى ندارد، امّا اگر چیزى اضافه براى او قائل شده، در صورتى مى تواند از آن اضافه استفاده کند که به آن شرط عمل کند.

11- بیان نحوه تقسیم ارث در وصیت نامه

سؤال:  آیا وصیّت به تقسیم ارث قبل از فوت جایز است؟ مثل این که زید وصیّت کند که پس از فوتش، فلان باغش مال فلان پسرش، و فلان خانه اش مال فلان دخترش باشد. آیا چنین وصیّتى نافذ است؟

 پاسخ: چنین وصیتى باطل است.

12- حکم مازاد ثلث بعد از عمل به وصیت

سؤال:  شخصى وصیّت کرده که از درآمد باغش، به إزاى هر سال بعد از رسیدن به سنّ تکلیف، نماز و روزه خریدارى شود. اکنون به اندازه سالهاى مذکور عمل انجام شده است. آیا تکرار عبادت لازم است، یا به همین مقدار اکتفا شود؟

پاسخ:  به همان مقدار قناعت مى شود، و بقیّه تعلّق به ورثه دارد; مگر این که وصیّت کرده باشد آن را در کارهاى خیر صرف کنند.

13- وصیت خیرات منافع باغی که منفعت ندارد

 سؤال: شخصى نصف باغ انگور خود را به عنوان ثلث قرار داده، و در وصیّت نامه اش سفارش کرده که بعد از کم کردن مخارج باغ، وصى ما بقى محصول و سود آن را از طرف موصى احسان نماید. اکنون بعد از گذشت مدّت زمانى، درآمد و منافع باغ مخارج خودش را کفایت نمى کند; یعنى مخارج کارگر بیشتر از درآمد باغ مى باشد. آیا کسى که مسؤولیّت این باغ را دارد، مى تواند آن را به طور اقساطى، یا به صورت نقدى بفروشد و پول باغ را در حقّ او احسان کند؟

 پاسخ: باید آن را بفروشد و در جاى دیگرى ملکى، هر چند کوچک که منافعى داشته باشد، تهیّه و وقف نماید، و منافع آن را در موارد وصیّت مصرف کند.

14- حکم فرزند خوانده در وصیت به ارحام

سؤال:  در متن وصیت نامه ای آمده: چنانچه ارحام موصی فقیر و پریشان شدند از درآمد ثلث املاک، اول به آنها داده شود و بعد عزاداری نمایند و اگر ارحام از سادات باشند آنها را مقدم دارند. لازم به ذکر است که وصی فعلی که نوه پسری موصی می باشد فاقد اولاد از صلب خود بوده و نامبرده در زمان های گذشته دختری را به فرزندی برداشته و از شیر خواهرش استفاده نموده که محرم وصی گردد و برای فرزند خوانده شناسنامه ای هم به عنوان فرزند گرفته است (عیال وصی غیر سید می باشد) آیا دختر خوانده و فرزندش از ارحام موصی محسوب می شوند؟

پاسخ:  فرزند خوانده جزء نسل موصى حساب نمى شود، و وصیّت نامه شامل حال او نمى گردد.

15- اگر وارث سه خواهر ابوینی، جده پدری و جد مادری باشند

سؤال:  شخصى فوت نموده و ورثه حین الفوت وى عبارتند از: «سه خواهر ابوینى (پدر و مادرى) جدّه پدرى، و جدّ مادرى» میزان دقیق سهم الارث ورّاث یاد شده چه میزان بوده، و چگونه بین آنها تقسیم مى شود؟

 پاسخ: هر کدام از جدّ و جدّه یک ششم مى برند، و بقیّه میان سه خواهر تقسیم مى شود.

16- شمول وصیت برای صغار به عقب افتاده ذهنی

 سؤال: سال پیش پدر اینجانبان، که 4 برادر و دو خواهر مى باشیم، به رحمت ایزدى پیوسته، و سالها قبل از فوت در دفتر اسناد رسمى وصیّت کرده، و عیال دائمى (که اکنون 88 سال دارند) و فرزند بزرگش سید جواد (یعنى بنده) را در خصوص اداره امور صغار موصى، بعد از فوت وصىّ قرار داده، و متذکّر شده پس از رشد و کبر، بقیّه برادران شرکت در وصایت داشته باشند. در تاریخى که این وصیّت نامه نوشته شده هنوز خواهر کوچکمان به دنیا نیامده بود، و ایشان از بدو تولّد عقب افتادگى ذهنى داشته و دارد. اکنون که ایشان 41 سال دارند، آیا برادران هنوز مى توانند قیّم خواهر کوچک باشند؟ و آیا این وصیّت نامه به قوّت خود باقى است؟ لازم به ذکر است که از زمان فوت پدر تاکنون، در این مدّت 14 سال، برادران از او به نحو احسن نگهدارى کرده اند.

پاسخ:  در صورتى که وصیّت نامه مطلق بوده، و قید و شرطى در آن نباشد، شامل قیمومیّت فرزندهایى که عقل کافى پیدا نکرده اند مى شود.

17- مقدار نفوذ وصیت بیماران

سؤال:  وصیّت بیماران با چه شرایطى و در چه مقدار از اموالشان نافذ است؟

 پاسخ: در صورتى که از عقل و هوش کافى برخوردار باشند وصیّت آنها مانند افراد سالم در یک سوم اموالشان صحیح است، و فرقى بین بیمار و غیر بیمار در این قسمت نیست.

18- اولویت در عمل به موارد وصیت

سؤال:  میّتى وصیّت نموده است که بعد از فوت او سه ختم قرآن و یک حج انجام دهند و مبلغى به مسجد کمک نمایند، آیا ورثه مى توانند ختم قرآن را مقدّم بدارند؟

پاسخ:  اگر حجّ واجب نباشد و ثلث براى همه کفایت نکند باید به ترتیب عمل کنند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -