انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: دو سال پيش خدمت يكى از دوستان در يكى از اماكن مقدّسه نشسته بودم كه چند نفر وارد شدند و گفتند دستبند طلايى پيدا كرده اند و دفتر اشياى گمشده نيز تعطيل بود. و به هرحال به من سپردند. فردا به متصدى دفتر و چند نفر خدمه جريان را گفتم و بالأخره كسى سراغش نيامد. و همان شخصى كه در دفتر نزدش نشسته بودم به قدرى محتاج است كه گاهى به ده يا صد تومان نيازمند مى شود و داراى دو فرزند و يك زن است و هم اكنون در منزل پدر عيالش به سختى زندگى مى كند، آيا اجازه هست آن را از طرف صاحبش بفروشم و به ايشان بدهم؟

پاسخ: خود طلا را به نيت صاحب واقعى اش، به شخص مزبور به عنوان صدقه بپردازيد.

سؤال: اجناس و وسايل قيمتى كه در سرزمينهاى غيراسلامى پيدا مى شود، اگر مورد احتياج افراد مسلمان، باشد حكمش چيست؟

پاسخ: اگر بطور كلى از شناخت صاحبان آنها مأيوس باشند، مجازند خودشان تصرف كنند.

سؤال: اينجانب چوپان مى باشم. روزى در بيابان اشيايى قديمى شبيه به سكه به همراه دو انگشتر پيدا كردم كه بعداً معلوم شد قدمت هزار و چهارصد ساله دارند و نيروى انتظامى سكه ها را از من گرفته و ضبط كردند، آيا چنين حقى را دارند؟

پاسخ: اشياى يافته شده ظاهراً حكم گنج را دارد، و شرعاً متعلق به يابنده است و لازم است خمس آنرا طبق احكام خمس گنج بدهد ولى اگر مقررات جمهورى اسلامى ايجاب مى كند كه آنها را به نفع عموم و به عنوان اشياى عتيقه ضبط و نگهدارى كنند، مخالفت يابنده و ادعاى روى آنها جايز نيست.

سؤال: شخص فقيرى كه چيزى را پيدا كرده است، آيا مى تواند بعد از يأس از يافتن صاحب آن خودش به عنوان فقير تملك كند؟

پاسخ: بايد آن را به حاكم شرع يا نماينده او تحويل دهد تا حاكم شرع يا نماينده او آن را به نيت صاحبش به او صدقه بدهد، كه در اين صورت به وظيفه خود عمل كرده است.

سؤال: شخصى يك ساعت مچى پيدا كرده و به دست بسته و با آن نماز خوانده است، آيا نمازهايش صحيح است؟

پاسخ: اگر به قصد تعريف و شناسايى صاحبش همراه گرفته و با آن نماز خوانده است اشكالى ندارد و نماز او صحيح است اما اگر به اين قصد و براى عمل به وظيفه شرعى نبوده مشكل است.

سؤال: آيا جايز است لقطه و مجهول المالك را در امور خيريه و تعمير مسجد مصرف كرد؟

پاسخ: مصرف آنها فقط فقرا هستند، ولى اگر فقير آن را قبول كرد و مالك شد چنانچه مايل باشدمى تواند آنهارا درامور خيريه وتعمير مسجد مصرف كند.

سؤال: اگر طفل غير بالغ چيزى پيدا كرد كه ارزش آن كمتر از يك درهم است و صاحب آن معلوم نيست، وظيفه ولى طفل چيست؟

پاسخ: در فرض سوال آن را براى طفل تملك كند و بعد از بلوغ در اختيار او قرار دهد.

سؤال: مالى كه از پيدا شدن صاحب آن مأيوس شده و بايد صدقه داده شود آيا عين آن را بايد صدقه داد؟ يا مى شود قيمت آن را بعنوان صدقه پرداخت كرد؟

پاسخ: بايد عين مال موجود را صدقه بدهد و اگر بخواهد بفروشد بايد با اجازه حاكم شرع باشد.

سؤال: شخصى چند عدد كوپن پيدا كرده است كه نشانه خاصى ندارد، وظيفه اش چيست؟

پاسخ: آنها را به فقير غير سيد صدقه دهد.

 سؤال: اگر عين مال را براى خود برداشت و قيمت آن را صدقه داد، اگر صاحب مال پيدا شد مى تواند عين مال خود را مطالبه كند؟

پاسخ: بلى حق دارد مال خود را مطالبه كند.

سؤال: در توضيح المسائل مسأله 2631 فرموده ايد: «مال گمشده كه انسان پيدا كند اگر نشانه نداشته باشد كه به واسطه آن صاحبش معلوم شود و قيمت آن كمتر از يك درهم (6/12 نخود نقره سكه دار) نباشد، احتياط واجب آن است كه از طرف صاحبش صدقه دهد.»

الف) اگر چنانچه پيدا شده، مثلاً يك عدد صد تومانى باشد، آيا اين نشانى محسوب مى شود؟

ب) قيمت يك درهم نقره به پول در زمان فعلى چه مقدار است؟

پاسخ:  الف ـ يك عدد صد تومانى بودن نشانى نيست، مگر اينكه علامت يا خصوصيتى داشته باشد يا در محلّ مخصوصى پيدا شده باشد كه يابنده مطمئن شود مال شخص معينى است.

پاسخ: ب ـ قيمت يك درهم نقره، تابع قيمت روز است و ظاهراً در زمان فعلى (سال 1377) حدود 200 تومان مى باشد.

سؤال: اگر قيمت پيدا شده، كمتر از يك درهم باشد و نشان نداشته باشد حكم آن چيست؟ و اگر نشان داشته باشد ولى صاحب آن معلوم نباشد و قيمت آن كمتر از يك درهم باشد، وظيفه چيست؟

پاسخ: اگر قيمت پيدا شده كمتر از يك درهم باشد و نشان نداشته باشد (مثل يك عدد صد تومانى) يا نشان داشته باشد ولى صاحب آن معلوم نباشد، يابنده مى تواند آن را براى خودش بردارد ولى كراهت دارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -