انهار
انهار
مطالب خواندنی

آیت الله العظمــی بهجت (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
خرید و فروش سهام و اوراق بهادار، چک و سفته، احکام پول،
 آیت الله بهجت قدس سره
الف)خرید و فروش سهام و اوراق بهادار
*اوراق بهادار
سؤال614. دولت براى اجراى برخى طرح هاى ملى، اقدام به فروش اوراق مشارکت بین مردم مى کند، این اوراق بدون نام و قابل خرید و فروش بوده و هر ماه مقدار مشخصى سود به آن تعلق مى گیرد، خرید و فروش و دریافت سود على الحساب که ماهیانه به آن تعلق مى گیرد، آیا جایز است؟
پاسخ: جواز مبنىّ بر توفّر شرایط شرکت عقدیّه و شرعیّه یا یکى دیگر از عقود صحیحه است.
*خرید و فروش سهام
سؤال615. آیا در صورت فروش سهام شرکت، لازم است مقدار آن معیّن باشد؟
پاسخ: باید مقدار آن مشخص باشد ـ مانند مساحت زمین ـ تا سبب غَرَر نشود.
*خرید سهام
سؤال616. خرید سهام از شرکت ها و مؤسسّات دولتى یا خصوصى ـ مثل فروشگاه هاى زنجیره اى رفاه یا براى طرح هاى عمرانى مثل احداث بیمارستان و... ـ چگونه است؟
پاسخ: اگر مال موجود خریدارى مى شود، مانعى ندارد وگرنه باید واجد شرایط عقود شرعیه اى از قبیل شرکت یا مضاربه باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ب) چک و سفته
*معامله با چک جعلى
سؤال617. شخصى با پرداخت چک جعلى و بدون محلّ، معامله اى انجام داده و متاعى را خریده است. آیا این معامله صحیح است؟
پاسخ: اگر به ذمّه خریده، معامله صحیح است و باید قیمت را بپردازد.
*فروش چک مدّت دار
سؤال618. آیا در فروش ذمّه به شخص ثالث ـ مثل چک مدّت دار که نقدا به دیگرى مى فروشد ـ ، لازم است مشترى صاحب ذمّه و فرد بدهکار را بشناسد؟
پاسخ: لزومى ندارد.
*فروش چک جعلى
سؤال619. شخصى چک جعلى را ـ با علم مشترى به عدم پول در حساب صاحب چک ـ مى فروشد و مشترى به طمع این که بتواند به نحوى آن را نقد کند و سود زیادى ببرد مى خرد، ولى بعدا نمى تواند آن را نقد کند. آیا مشترى ـ در فرض سؤال ـ حقّ فسخ دارد؟
پاسخ: اصل معامله ى او باطل است.
*برگشت زدن چک بلامحلّ
سؤال620. شخصى به طلب کار خود مراجعه کرده و مى گوید: من نمى توانم چک شما را در موعد مقرر پرداخت نمایم، البتّه حق شرعى و قانونى تو این است که به بانک مراجعه کرده و چک مرا برگشت بزنى و مرا مورد پیگرد قانونى قرار دهى، امّا این حقّ را به مدّت سه ماه به فلان مبلغ به من بفروش، آیا مى توان این حقّ را فروخت؟
پاسخ: بدهکار چیز مختصرى را از طلبکار با آن پول (مبلغ اضافه بر مبلغ چک) بخرد، به شرطى که طلبکار حق خود را در موعد مقرّر (زمان وصول چک) مطالبه نکند.
*چک دزدى
سؤال621. شخصى چک بانکى که به نام حامل است را به کاسبى مى دهد، کاسب هم به اعتبار کلمه ى حامل، که شامل همه ى افراد مى شود، به ازاى مبلغ چک، جنس مى دهد و بعد که براى وصول وجه به بانک مراجعه مى کند معلوم مى شود چک مزبور مسروقه بوده است، آیا صاحب جنس مى تواند از صاحب اصلى چک، وجه را بگیرد؟
پاسخ: خیر و باید از دهنده ى چک که طرف او است وجه را بگیرد.
*عوض کردن چک با افزایش زمان و مبلغ
سؤال622. آیا نو کردن چک جایز است؟ یعنى بعد از رسیدن زمان چک اوّل، آن چک را در مقابل چک دوم که وقت بیشترى براى رسیدن زمان آن است ولى مبلغ چک دوم بیشتر از چک اوّل است، عوض کنند.
پاسخ: خیر، جایز نیست.
*اجرا گذاشتن چک
سؤال623. آیا اگر کسى چک برگشت خورده کسى را به اجرا گذاشته و صاحب چک را بازداشت و زندانى کند، جایز است؟
پاسخ: اگر صاحب چک که مدیون است واقعا آن وجه را ندارد، باید به او مهلت دهند.
*اخذ دیرکرد
سؤال624. در معامله اى فروشنده از فرد ثالث چک مى گیرد تا در موعد مقرّر، خریدار پول را بپردازد و در آن موعد، خریدار پول را تحویل نداد و باز شخص ثالث در حضور خریدار و رضایت او با چک ضامن شد که مدت، با زیادى دیرکرد تمدید شود، آیا جایز است؟
پاسخ: اگر در قبال زیاده، معامله ى شرعیه انجام داده، مى تواند اصل پول و زیادى را از خریدار مطالبه کند.
*چک دوستانه
سؤال625. کسى که خودش دسته چک ندارد، ولى از رفیق خود که چک دارد، با امضاى او بدون این که صاحب چک مدیون باشد، چکى مى گیرد، آیا مى تواند آن چک را به شخص دیگرى بفروشد یا نه؟
پاسخ: خیر، مگر مدیون باشد و به وسیله ى این چک حواله به برئ دهد که صحیح است.
*خرید و فروش سفته
سؤال626. سفته هایى که صورى است، اگر فروشنده آن سفته را وکالتا از طرف سفته دهنده در ذمّه ى او بفروشد و وجه را که مى گیرد وکالتا از طرف سفته دهنده براى خود قرض بردارد، چگونه خواهد بود؟
پاسخ: جایز نیست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ج) احکام پول
*خرید و فروش پول
سؤال627. آیا اجازه مى فرمایید مثلاً؛ یک میلیون تومان را به یک میلیون و دویست هزار تومان به صورت نسیه بفروشیم که شش ماه دیگر بگیریم؟
پاسخ: بهتر آن است که بر مابه التفاوت، معامله ى شرعیه ى واقع سازید. (به این صورت که چیز مختصرى را به قیمت دویست هزارتومان نسیه، شش ماهه بفروشید.)
سؤال628. اگر نوزده هزار تومان اسکناس را به بیست هزار تومان مثلاً یک ساله بفروشند و جدا قصد خرید و فروش داشته باشند، اشکال دارد؟
پاسخ: احکام صرف و ربا در مورد معامله با اسکناس جارى نیست.
*خرید و فروش ریال
سؤال629. آیا خرید و فروش ریال به ریال جایز است؟
پاسخ: بهتر آن است که در مبلغ اضافه، معامله اى شرعى در برابر کالایى صورت بگیرد.
*فروش پول به قیمت بالاتر
سؤال630. آیا مى شود یکصد هرند افغانى را به یکصد و سى هزار آن به مدّت یک سال فروخت؟ آیا با چه چیز ضمیمه بشود تا ربا پیش نیاید؟
پاسخ: بهتر آن که معامله ى شرعیّه اى بین (سى هزار) زیاده و چیزى واقع شود.
*عدم جریان احکام نقدین در مورد پول
سؤال631. آیا احکام صرف (معامله ى نقدین)، مانند وجوب قبض و اقباض در مجلس عقد، در مورد پول اعتبارى هم مترتّب است؟
پاسخ: فقط در نقدین است.
*فروش دلار به ریال
سؤال632. مبلغى دلار را مدّت دار به شرکتى فروختم و در مقابل آن چک ریالى دریافت نمودم. آیا حکم ربا دارد؟
پاسخ: فروش دلار به ریال ربا نیست، هر چند به حساب مدّت، قیمت معامله فرق کند.
*فروش دلار به مبلغ بالاتر
سؤال633. اگر در صرّافى اسکناس ـ مثلاً دلار ـ را نقد به نهصد تومان و نسیه به هزار تومان بفروشند، آیا این معامله اشکال دارد؟
پاسخ: اشکال ندارد، زیرا بیع صرف، تنها در نقدین است.
*تعویض پول اسکناس با سکّه
سؤال634. تعویض پول اسکناس با سکّه ـ در صورتى که پنجاه تومان اسکناس بدهد و در مقابل چهل و پنج تومان سکّه بگیرد ـ چه حکمى دارد؟
پاسخ: تعویض سکّه به اسکناس اشکال ندارد. و احتیاط آن است که در مقدار اضافى، معامله ى شرعى انجام دهند.
*مثلى بودن پول
سؤال635. آیا پول از مثلیّات است یا قیمیّات، و اصولاً ملاک مثلى و قیمى چیست؟
پاسخ: ظاهرا از مثلیات است و در ملاک آن ها به مسایل 2049 الى 2051 رساله رجوع شود.
*معامله با اسکناس تقلبى
سؤال636. آیا معامله ى با اسکناس تقلبى، شرعا جایز است؟ و با توجه به این که خود این فرد در قبال این اسکناس جنسى فروخته یا خدمتى انجام داده، وظیفه او چیست؟
پاسخ: معامله چون به ذمّه مى شود صحیح است ولى مبلغ قیمت جنس را مدیون و ضامن است چون آن اسکناس ارزش ندارد.
*معامله ى دام و حیوانات
سؤال637. شخصى مقدارى گوسفند و دام را به دام پرور مى دهد تا بعد از 6 ماه که آن ها را پروار و چاق کرد، به جاى وزن زیادى، به جاى گوسفندها گوشت بپردازد، آیا جایز است؟
پاسخ: اگر از باب معامله ى آن گوسفندها به آن مقدار گوشت باشد، مانعى ندارد والاّ آن گوسفندها به عنوان امانت تا شش ماه در دست دام پرور است که باید آن ها را تحویل دهد و اجرت پروار کردن آن ها را از مالک طلب کار است.
*خرید و فروش و خوردن حیوانات دریایى
سؤال638. خرید و فروش و خوردن دلفین یا شیر دریایى، خرچنگ و به طور کلى حیوانات دریایى، آیا جایز است؟
پاسخ: خرید و فروش و خوردن هرگونه حیوان دریایى غیر از مواردى که تصریح به حلیّت آن شده، مانند: ماهى بدون فلس، جایز نیست.
سؤال639. آیا آن دسته از آبزیان که خوردن آن ها حرام است، هر چند زنده از آب گرفته شده باشد، به حکم میته است ـ که خرید و فروش آن ها جایز نباشد ـ ، با این که براى خوراک دام و طیور و بعض امور صنعتى از آن استفاده مى شود؟
پاسخ: اگر منفعت حلال مقصوده دارد و به قصد استفاده ى حرام معامله نمى شود، مانع ندارد بفروشند؛ هر چند احتیاط آن است که در مقابل «حقّ اختصاص» پول بگیرند و نیز احتیاط آن است که به کسى که مى دانند استفاده ى حرام مى کند ندهند.
*خرید و فروش ماهى حرام
سؤال640. آیا جایز است ماهى هاى حرام را به کفّار بفروشند و پول حاصل از آن را مصرف کنند یا به حکومت اسلامى بدهند؟
پاسخ: خالى از اشکال نیست.
*خرید و فروش پرندگان و حیوانات وحشى
سؤال641. خرید و فروش پرندگان و حیوانات وحشى و نگهدارى آن ها در قفس چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر داراى منفعت حلال عقلایى باشد، مانع ندارد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -