انهار
انهار
مطالب خواندنی

۸ - اماله کردن (تنقیه)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سیستانی: داخل کردن آب یا هر مایع دیگر به داخل روده از طریق مقعد
مسأله 1645- اماله كردن با چيزهاي روان اگر چه از روي ناچاري و براي معالجه باشد روزه را باطل مي كند1، ولي استعمال شيافهايي كه براي معالجه است اشكال ندارد2 و احتياط واجب آن است كه از استعمال شيافهايي كه براي كيف كردن است مثل شياف ترياك يا براي تغذيه از اين مجري است خودداري نمايند.
1- خوئي، گلپايگاني، تبريزي، سيستاني، صافي، زنجاني، وحید: [پايان مسأله]
بهجت: بنابرأظهر.[پايان مسأله]
مظاهری: اما اگر از روی  فراموشی یا ندانستن مسأله باشد روزه باطل نمی شود و استعمال شیاف هایی که برای معالجه است مطلقا اشکال ندارد.
2- اراكي، نوري: [پايان مسأله]
فاضل: استعمال شيافهاي غير روان كه براي معالجه است اشكال ندارد و احتياط مستحب است كه از استعمال آنها نيز خودداري كند و احتياط مستحب آن است كه از چيزي كه جامد و مايع بودن آن مشكوك است اجتناب كند.
مكارم:  و احتیاط واجب آن است که از استعمال شیاف هایی که برای تغذيه است خودداري شود.
*****
سبحانی: مسأله 1309-  تنقیه با چیز روان  اگر چه از روی ناچاری و برای معالجه باشد بنابراحتیاط  واجب روزه را باطل می کند ولی استعمال شیاف هایی که برای معالجه است اشکال ندارد.
جوادی آملی: مسأله 1739- اماله كردن با چیز روان، اگرچه از روی ناچاری و برای معالجه باشد، روزه را باطل میكند و قضا دارد؛ ولی كفّاره ندارد؛ امّا شیاف با چیز جامد، روزه را باطل نمیكند.
جوادی آملی: مسأله 1741- استعمال شیاف جامدی که برای لذت بردن یا تغذیه به کار میرود، مثل تریاک و مانند آن، احتیاط واجبْ ترک آن است؛ ولی روزه با آن باطل نمیشود.

امام خامنه ای: مسأله ۸۵۴- اماله کردن با چیز روان (تنقیه) اگر چه از روی ناچاری و برای معالجه باشد، روزه را باطل می کند ولی استفاده از شیاف جامد، اشکال ندارد و روزه را باطل نمیکند.

مسأله اختصاصی
جوادی آملی: مسأله 1740 - چیزی را كه نمیداند مایع یا جامد است، اماله كردن با آن جایز است؛ ولی به احتیاط مستحب، آن را ترک كند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -