انهار
انهار
مطالب خواندنی

استفتائات گناهان-خودکشی- آیت الله العظمی مکارم مدظله

بزرگ نمایی کوچک نمایی
استفتائات گناهان- آیت الله العظمی مکارم مدظله
خودکشی
1- ممانعت از کسی که قصد خودکشی دارد
سؤال:نسبت به شخصى که به گونه اى مى خواهد اقدام به خودکشى نماید بفرمایید:
الف) آیا جلوگیرى از خودکشى وى بر دیگران واجب است؟
ب) اگر ممانعت از خودکشى آن شخص، مستلزم مخارجى باشد آن مخارج را چه کسى و تا چه مقدارى باید پرداخت نماید؟
ج) اگر بازدارى شخص فوق از خودکشى، مستلزم استقبال از خطر جانى یا به خطر افتادن سلامت شخص نجات دهنده باشد تا چه اندازه باید از این خطر استقبال نماید؟
د) آیا در نجات جان چنین فردى، فرقى بین مسلمان یا کافر حربى یا کافر غیر حربى که مى خواهد خودکشى نماید وجود دارد، اگر هست احکام آن را بفرمایید؟
هـ) آیا براى ممانعت از خودکشى آن شخص، رضایت یا عدم رضایت وى براى نجات در تکلیف نجات دهنده، مدخلیّت دارد یا خیر؟
و) در صورت عدم رضایت براى نجات جان خود اگر کسى اقدامى در جهت نجات وى انجام داد که در ضمن آسیبى هم به شخص خودکشى کننده وارد شد، آیا منجى ضامن است؟
پاسخ:الف تا ج) جلوگیرى از خودکشى بر هر مسلمانى واجب است و اگر هزینه کمى داشته باشدباید شخص بازدارنده بپردازد امّا اگر هزینه آن سنگین باشد یامستلزم خطر جانى باشد بر آن شخص لازم نیست ولى چنانچه بیت المال توانایى داشته باشد باید آن را بپردازد.
د) نجات جان کافر حربى لازم نیست و در مورد کافر ذمّى احتیاط نجات دادن است.
هـ) رضایت او لازم نیست.
و) در صورتى که راه نجاتش منحصر به راهى است که آسیبى به او مى رسد اشکالى ندارد و ضامن نیست.
2- خودکشی رزمندگان قبل از اسارت
سؤال:مى دانیم خودکشى در اسلام حرام است; لکن اگر رزمنده اى در حال جنگ و در معرض اسارت دشمن باشد و اطّلاعاتى داشته باشد که اگر لو رود، باعث مرگ عدّه اى از رزمندگان شده، بعلاوه ضایعات دیگرى نیز به دنبال خواهد داشت، و این رزمنده مى داند دشمن او را شکنجه هاى بسیار خواهد نمود تا به آن اطّلاعات برسد و این شخص تحمّل آن شکنجه ها را ندارد; آیا مى تواند قبل از اسارت خودکشى کند؟
پاسخ:چنانچه مسلّم باشد طاقت شکنجه ها را ندارد و اطّلاعاتى مى دهد که ضایعات بزرگى به بار مى آورد و موجب مرگ گروهى مى شود، این عمل نوعى ایثار و فداکارى محسوب مى شود.
3- احکام مرتبط با خودکشی
سؤال:متأسّفانه چند سالى است که در شهر ما خودکشى شایع شده، و عدّه اى از جوانان و نوجوانان اقدام به این کار زشت مى کنند. ولى بنظر مى رسد که اگر جنبه شرعى و عواقب اجتماعى آن به صورت مشروح براى این گروه سنّى تشریح گردد، بسیارى از آنها از عمل خود منصرف گشته، و حتّى فکر آن را نخواهند کرد. با عنایت به این موضوع، لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف) حکم شرعى قتل نفس چیست؟
ب) با توجّه به این که بدن متعلّق به خود شخص مى باشد، نه به دیگرى، و مسؤولیّت آن به خود شخص برمى گردد، چرا خودکشى حرام است؟
ج) افرادى که قتل نفس مى کنند، در عالم برزخ چه وضعى خواهند داشت؟
د) فردى که خودکشى مى کند، آیا اثر سوء این عمل در دادگاه خداوند متعال، گریبانگیر والدین او نیز مى شود؟
هـ) گرفتن مجالس سوگوارى و دفن آنها در قبرستان مؤمنین چگونه است؟
و) در برخى موارد، خانواده هاى داغدیده با این توجیه که این کار در حالت عادى صورت نگرفته، آداب و رسوم مرگ طبیعى را براى آنها اعمال مى کنند، آیا این عمل صحیح است؟
ز) آیا افرادى که خودکشى مى کنند از شفاعت اهل بیت برخوردار مى گردند؟
ح) آیا احتمال بخشودگى در درگاه حق تعالى، با عنایت به فرمایشات معصومین(علیهم السلام)براى چنین افرادى، وجود دارد؟
پاسخ:خودکشى به یقین از گناهان کبیره است، و مالکیّت انسان نسبت به نفس خویش، نمى تواند دلیل بر خودکشى شود. همان گونه که مالکیّت انسان نسبت به اموالش، نمى تواند مجوّز آتش زدن آن گردد. البتّه باید تمام مراسم را براى این گونه افراد مانند مسلمان عادّى انجام داد، و براى نجات آنها دعا کرد، شاید مشمول عفو الهى واقع شوند.
4- خوردن سم
سؤال:آیا خوردن سم حرام است؟
پاسخ:آری، این کار حرام است.  

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -