انهار
انهار
مطالب خواندنی

طلاق خلع

بزرگ نمایی کوچک نمایی

- خواندن صیغه طلاق رجعی به جای طلاق خلع

سؤال: اگر در طلاق خلع که زن مهرش را می بخشد وتقاضای طلاق می کند اشتباها به جای صیغه طلاق خلع صیغه طلاق رجعی جاری شده باشد آیا باید دوباره طیغه طلاق خلع جاری شود ؟در این صورت از چه زمانی زن باید عده نگاه دارد؟ زمان اجرای طلاق خلع یا از زمانی که اشتباها صیغه طلاق رجعی جاری شده است؟
پاسخ: صیغه اشتباهی اعتباری ندارد و باید صیغه خلع اجرا شود و بعد از آن عده شروع می شود.
2- راه ادامه زندگی در طلاق خلع
سؤال: اگر در طلاق خلع زن در ایام عادت بدون آن که دوباره مهرش را مطالبه کند ولی پشیمان شود و بخواهد برگردد آیا می توانند بدون عقد به زندگی ادامه بدهند یا باید صبر کنند تا عده تمام شود آنگاه مجددا صیغه نکاح خوانده شود؟ آیا در طلاق خلع قبل از اتمام عده هم امکان دارد که از نو عقد دایم بخوانند و به زندگی ادامه دهند؟
پاسخ: در طلاق خلع یا باید زن به مهرش برگردد سپس مرد رجوع کند و یا عقد مجددی بخوانند هرچند در عده باشد.
3- عقد یا ایقاع بودن طلاق خلع
سؤال: آیا طلاق خلع (با توجه به بذل مال) عقد است، یا ایقاع؟ اگر عقد است، الفاظ ایجاب و قبول آن چیست؟
پاسخ: نوعى عقد است، که الفاظ آن را در توضیح المسائل در بحث خود نوشته ایم.
4- نوع کراهت و نفرت در جواز طلاق خلع
سؤال: آیا در تقاضاى طلاق خلع، که از ناحیه زوجه مطرح مى شود، کراهت و نفرت، باید کراهت ذاتى باشد، یا کراهت عرضى نیز موجب جواز طلاق خلع است؟
پاسخ: هرگونه کراهتى سبب طلاق خلع مى شود.
5- بذل نفقه از سوی زوج درایام عده طلاق خلع
سؤال: با عنایت به این که زن در عدّه طلاق خلع نفقه ندارد، آیا بذل نفقه ایّام عدّه از سوى زوج به عنوان قسمتى از بذل، وجاهت شرعى دارد؟ و آیا اساساً چیزى که هنوز واجب نشده، مى تواند مورد بذل واقع شود؟
پاسخ: با توجّه به این که در ایّام عدّه در طلاق خلع نفقه وجود ندارد، چیزى براى بخشیدن محسوب نمى شود.
6- قبول ما بذل از ناحیه زوج در طلاق خلع
سؤال: آیا اعلام قبول ما بذل از ناحیه زوج، شرط صحّت طلاق خلع است؟ به عبارت دیگر، آیا اعلام قبول ما بذل از ناحیه زوج شرعاً ضرورت دارد؟ چنانچه زوج قبول ما بذل را اعلام ننماید، آیا مى توان طلاق خلع را به صرف بذل از ناحیه زوجه انجام داد؟
پاسخ: در طلاق خلع شرط است که زوج ما بذل را در برابر اجراى طلاق بپذیرد.
7- شرط رجوع به بذل یا شرط رجوع به نکاح
سؤال: آیا شرط حقّ رجوع به بذل در عدّه، یا شرط رجوع به نکاح در عدّه، بر فرض رجوع زن به بذل در زمان عدّه، مبطل خلع است؟
پاسخ: این دو موضوع احتیاج به شرط ندارد. و اگر هم شرط شود، تولید اشکال نمى کند.
8- تعلیق بر امر محتمل در خلع
سؤال: درباره تعلیق در خلع، آیا تعلیق بر امر محتمل، یا امر مقارن محقّق معلوم، ضرر دارد؟
پاسخ: علیق در انشا، در هر صورت خالى از اشکال نیست.
9- رجوع به بذل در طلاق خلع
سؤال: آیا در خلع، رجوع به بذل صحیح و نافذ است؟ در هر حال، اگر رجوع به بذل حاصل شود، آیا احکام مطلّقه رجعیّه جارى مى شود، یا احکام دیگرى دارد؟
پاسخ: پاسخ این سؤال روشن است; رجوع به بذل جایز است. و بعد از رجوع به بذل، احکام مطلّقه رجعیّه جارى مى شود.
10- بذل مال توسط اجنبی بدون اطلاع زوجه
سؤال: اگر در طلاق خلع، شخصى اجنبى به ادّعاى وکالت از زوجه چیزى بذل نماید، سپس روشن شود که دروغ گفته، آیا طلاق خلع صحیح است؟ در صورت عدم صحّت، آیا طلاق رجعى مى شود؟ اگر زن بعداً راضى به آن بذل شود، و آن را اجازه نماید، آیا خلع محقّق مى شود؟
پاسخ: چنین طلاقى اشکال دارد; و باید از نو خوانده شود.
11- بذل مال توسط زوجه در مرض موت
سؤال: اگر زوجه در مرض موت، در حالى که شعور کافى دارد براى طلاق خلع چیزى بذل نماید، آیا خلع صحیح است؟ در صورتى که بذل زاید بر ثلث مال او باشد، چه حکمى دارد؟
پاسخ: در هر حال اشکال ندارد.
12- صیغه طلاقی که توسط قاضی جاری شود
سؤال: در مورد در خواست طلاق از سوى زوجه به خاطر عدم تأدیه نفقه از سوى زوج به مدّت شش ماه، و عدم امکان الزام او به دادن نفقه، یا مواردى که دوام زوجیّت به تشخیص دادگاه موجب عسر و حرج باشد، و زوج نیز با طلاق موافق نباشد، لطفاً بفرمایید:در صورتى که قاضى بخواهد صیغه طلاق را اجرا نماید، مستدعى است نحوه اجراى آن را به عبارت صحیح بیان فرمایید; زیرا قضات غیر روحانى در اجرا مشکل دارند.
پاسخ: بذلت عن قبل موکلتى کذا لزوجتها لیخلعها علیه ویطلقها به (به جاى کذا ذکر بذل شود) سپس بگوید: «قبلت عن قبل زوجها فلان، فهى على ما بذلت طالق».
13- رجوع زوجه به بذل
سؤال: زوجه در طلاق خلعى، مهریّه خویش را به زوج مى بخشد و پس از طلاق در ایّام عدّه به بذل خود رجوع مى کند در این صورت زوج حقّ رجوع به زوجیّت دارد امّا اگر زوج به زوجه رجوع نکرد آیا مهریّه متعلق به زوجه است؟ حکم سایر احکام طلاق رجعى از قبیل نفقه زوجه و توارث و غیره چیست؟
پاسخ: با رجوع زوجه به بذل در ایّام عدّه، طلاق رجعى مى شود و احکام آن را دارد و مهر را باید به او بدهد.
14- پرداخت اقساطی حق بذل
سؤال: این جانب با شوهرم توافق کردیم که مبلغى را به صورت اقساط بپردازم تا مرا طلاق خلعى بدهد، وقتى طلاق مذکور انجام شد، از طریق دادگاه اقدام به گرفتن دختر دو ساله ام کردم درحالى که اقساط مذکور را مى پردازم، ولى چون شوهرم از گرفتن دخترم ناراحت شده است مى گوید: چون تمام مبلغ را تا کنون نداده اى مطلّقه نیستى وطلاق بهم خورده است، آیا این حرف صحیح است؟
پاسخ: طلاق خلعى واقع شده و مرد نمى تواند برگردد مگر این که زن برگردد.
15- عدم اطلاع شوهر از رجوع زن به بذل
سؤال: این جانب با بذل یکصد عدد سکّه بهار آزادى از همسرم مطلّقه خلعى شده ام، در زمان عدّه طىّ نامه کتبى به دفتردار محضر، مراتب رجوع به بذل را اعلام کردم، اکنون متوجّه شده ام که دفتردار رجوع قانونى را به علّت فراموشى در دفتر ثبت ننموده است، حکم رجوع چیست؟ آیا مستحقّ دریافت مهریّه هستم؟
پاسخ: چنانچه در عدّه، رجوع به بذل خود کرده اید و به شوهر اطّلاع داده اید، حق دارید بذل خود رابازپس گیرید و اگرخبر نداده اید عده گذشته است کافى نیست و هر گاه دفتردار متکفّل این کار شده و کوتاهى کرده است ضامن مى باشد.
16- طلاق زنی که تمکین نمی کند
سؤال: همسر این جانب نسبت به احکام اسلامى بى اعتناست و تمکین نمى کند و هنوز غیر مدخوله است، آیا مى توانم او را طلاق دهم؟ طلاق او از چه نوعى است و حکم مهریّه او چیست؟
پاسخ: سزاوار است مدّتى با او مدارا کنید و او را نصیحت کرده و به او محبّت نمایید شاید تدریجاً عوض شود و کار به طلاق نکشد و در غیر واجبات و محرّمات زیاد سختگیرى ننمایید، اگر نتیجه نگرفتید مى توانید از او جدا شوید، ولى چون مطابق آنچه نوشته اید این زن ناشزه و غیر مدخوله است حقّ نفقه ندارد و اگر او بخواهد طلاق بگیرد، طلاق او طلاق خلع است و جز از طریق بذل مهریّه یا مانند آن و رضایت زوج امکان پذیر نیست.
17- طلاق خلع بدون بذل مال
سؤال: آیا طلاق خلع بدون گرفتن مال از زن صحیح است؟
پاسخ: صحیح نیست.
18- مسافرت زن در ایام عدّه طلاق خلع
سؤال: چنانچه خانمی در ایام عده طلاق خلع مجبور به حج عمره بدلیل نوبت خود باشد چه حکمی دارد؟ دقیقا بفرمائید آیا بعداز دیدن دومین عادت ماهانه عده طلاق خلع تمام میشود یا نه؟
پاسخ: در عده طلاق خلع، زن آزاد است که مسافرت کند ولی با دیدن دو عادت عده تمام نمی شود.
19- عقد موقت بعد از طلاق خلع
سؤال: زنی طلاق خلع گرفته ولی چون مکان جدا زندگی کردن او حدود سه ماه دیگر آماده می شود به پیشنهاد مرد برای اینکه این مدت را محرم باشند، یک روز بعد از طلاق خلع ، عقد موقتی به مدت 80 روز انجام می شود و آنها تصور می کردند که این مدت عقد موقت به عنوان عده طلاق خلع محسوب می شود و بعد از اتمام عقد موقت فقط زن باید عده عقد موقت را نگه دارد، لیکن بعد از یک روز که البته نزدیکی هم صورت گرفته به آنها گفته می شود که عده طلاق خلع بعد از تمام شدن مدت عقد موقت شروع می شود حال سؤال این است: آیا با توجه به جهل در مورد عده طلاق خلع، عقد موقت صحیح است؟ و اگر جواب مثبت است آیا عده طلاق خلع بعد از اتمام مدت عقد موقت شروع می شود؟ آیا جاهل بودن به حکم تغییری در این زمان دارد ؟
پاسخ: 1 عقد موقت ایشان اشکالی ندارد.
2ـ عده خلع پس از اتمام عقد موقت شروع می شود.
3ـ فرقی ندارد.
20- طلاق زن به استناد قاعده ی «لاضرر»
سؤال: آیا قاضی می تواند زن را بر اساس قاعده ی «لاضرر» طلاق دهد؟ نوع این طلاق چیست؟ به چه دلیل؟
پاسخ: در صورتیکه ضرر مهمی وجود داشته باشد مثل اینکه زوجه در عسر و حرج شدید از ناحیه زوج قرار گیرد، قاضی حق دارد او را طلاق دهد و زوج حق رجوع ندارد.
21- رجوع به بذل در عدّه طلاق خلع
سؤال: بنده و خانمم با شکایت و تقاضای ایشان به عنوان خوانده به صورت طلاق خلعی از یکدیگر جدا شده‌ایم اما نامبرده قبل از پایان عده و بدون اطلاع اینجانب اقدام به شکایت مبنی بر تقاضای مهریه نموده است، با توجه به اینکه طلاق در اردیبهشت ماه سال 1388انجام شده و برگه احضاریه شورای حل اختلاف تازه به دست من رسیده و در تمام این مدت به هیچ عنوان راضی به زندگی مجدد با ایشان نبوده و نمی‌باشم خواهشمند است بفرمایید آیا مهریه به ایشان تعلق می‌گیرد یا خیر؟
پاسخ: در طلاق خلع هرگاه زن قبل از پایان عدّه تقاضای بازگشت بذل کند باید به او بدهد و طلاق مبدّل به طلاق رجعی می شود و شوهر حقّ رجوع دارد و لازم است زن در حین بازگشت به مهریه قبل از گذشتن عدّه به شوهر اطلاع دهد

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -