ـــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه نفر
ـــــــ
جلسه اول: اهمیت فقه و جایگاه احکام شرعی
ـــــــ
جلسه دوم: روش بیان و تدریس احکام شرعی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جلسه اول: اهمیت فقه و جایگاه احکام شرعی
فراگیری احکام شرعی مهمترین واجبات دین مؤمنان است. چون كسی كه اسلام را به عنوان دین خود بر گزیده باید احكام شرعی و مسائلی را كه برای عمل به آن احتیاج دارد بداند تا در بندگیش صحیح عمل کند و دچار خطا نشود.
سعادت انسان در فهم مسائل و احکام شرعی و عمل به آنها است. لذا قرآن كریم و روایات معصومین (علیهم السلام) مؤمنان به یاد گرفتن احکام شرعی تشویق و از ضررهای فراوان آشنا نبودن به احكام شرعی بر حذر می دارد:
توصیه و تأکید معصومین (علیهم السلام) به لزوم فراگیری احکام شرعی و تفقّه در دین
...أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ اَلسَّبِيعِيِّ عَمَّنْ حَدَّثَهُقَالَ سَمِعْتُ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ يَقُولُ: أَيُّهَا اَلنَّاسُ اِعْلَمُوا أَنَّ كَمَالَ اَلدِّينِ طَلَبُ اَلْعِلْمِ وَ اَلْعَمَلُ بِهِ أَلاَ وَ إِنَّ طَلَبَ اَلْعِلْمِ أَوْجَبُ عَلَيْكُمْ مِنْ طَلَبِ اَلْمَالِ إِنَّ اَلْمَالَ مَقْسُومٌ مَضْمُونٌ لَكُمْ قَدْ قَسَمَهُ عَادِلٌ بَيْنَكُمْ وَ ضَمِنَهُ وَ سَيَفِي لَكُمْ وَ اَلْعِلْمُ مَخْزُونٌ عِنْدَ أَهْلِهِ وَ قَدْ أُمِرْتُمْ بِطَلَبِهِ مِنْ أَهْلِهِ فَاطْلُبُوهُ... تحفه آثار، ج 1، ص20.
اى مردم بدانيد كمال دين طلب علم و عمل بدانست، بدانيد كه طلب علم بر شما از طلب مال لازمتر است زيرا مال براى شما قسمت و تضمين شده. عادلى (كه خداست) آن را بين شما قسمت كرده و تضمين نموده و بشما ميرساند ولى علم نزد أهلش نگهداشته شده و شما مأموريد كه آن را از اهلش طلب كنيد، پس آن را بخواهيد.
(1) آقا امام صادق (علیه السلام): فرا گرفتن یک حدیث درباره حلال و حرام از شخصی راستگو، برای تو بهتر از دنیا و زر و سیمهای آن است.
(2) مردی به امام صادق (علیه السلام) عرض كرد: فرزندی دارم كه دوست دارد مسائل حلال و حرام را از شما بپرسد و از مطالبی كه اهمیت ندارد و به دردش نمیخورد پرسش نمیكند. حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: آیا بهتر از حلال و حرام سؤالی هست كه مردم بپرسند؟
(3) آقا امام صادق (علیه السلام): در دین خدا دانا و فقیه شوید و مانند اعراب زمان جاهلیت نباشید (كه از احکام خدا و معارف دینی بیخبر بودند)، سپس فرمودند: کسی که در دین خدا دانا نباشد خداوند متعال در روز قیامت هرگز به او نظر لطف نمیکند و پاکیزگی اعمالش تأیید نمیکند».
(4) آقا امام صادق (علیه السلام): رسول اکرم (صلى الله عليه و آله و سلّم) فرمودند: از مسلمانی که هفتهای یک روز را برای آشنایی با امر دینش و پرسش از (معارف و احكام) دینش اختصاص ندهد، بیزارم.
(5) آقا امام صادق (علیه السلام): لقمان در اندرز به فرزندش فرمود: فرزندم! در روزها و شبها و ساعات زندگی خود بهرهای برای تحصیل علم در نظر بگیر زیرا تو هرگز برای خودت ضایعهای مانند ترک علم نخواهی یافت.
(6) آقا امام صادق (علیهالسلام): كسی كه بدون علم و آگاهی اعمالش را انجام دهد مانند فردی است که به سمت سرابی در بیابان حركت كند لذا هر چه تندتر برود از مقصدش دورتر میشود.
(7) آقا امام كاظم (علیه السلام): در دین خدا فقیه و دانا شوید زیرا فقه كلید بصیرت و شناخت است و مایه كامل شدن عبادت و وسیله رسیدن به مقامات بلند و مراتب عالی دینی و دنیایی است، برتری فقیه بر عابد همچون برتری خورشید بر ستارگان است و هر كس در دین خود دانا و فقیه نشود خداوند عملی را از او نمیپسندد.
(8) آقا أمیر المؤمنین علی (علیه السلام): اگر خواستید دانا شوید در دین خدا فقیه و دانا شوید.
(9) آقا رسول اکرم (صلى الله عليه و آله و سلّم): خداوند به چیزی برتر از آگاهی دینی و فهم دین عبادت نشده است.
(10) آقا امام صادق (علیه السلام): هنگامی که خداوند خیر و سعادت بندهای از بندگان خود را بخواهد او را نسبت به دین بصیر و بینا سازد.
(11) آقا امام صادق (علیهالسلام): هنگامی که خداوند متعال میخواهد قوم و گروهی را به خیر و صلاح و موفّقیت برساند، آنان را در شناخت دین، بصیر و بینا قرار میدهد....
(12) آقا امام صادق (علیهالسلام): ... خداوند روز قیامت از كسی كه به تكلیف خود عمل نكرده میپرسد: آیا تكلیف خود را میدانستی؟ اگر بگوید میدانستم به او خطاب شود چرا به آنچه میدانستی عمل نكردی؟ و اگربگوید نمیدانستم به او خطاب شود چرا یادنگرفتی تا عمل كنی؟...
لزوم مراجعه به فقهاء
علم فقه یكی از مقدّسترین علوم ارزندهی اسلامی است كه عهدهدار بیان روش صحیح بندگی خداوند متعال است و لذا در عصر آقا رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلّم) و امامان (علیهم السلام) پژوهندگان زیاد و رونقی چشمگیر داشته و مورد توجّه پیروان دین بوده به ویژه در زمان امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) كه به حدّ اعلای اوج خود رسیده و دانشمندان بسیاری در مسائل مختلف دینی و فروع احكام در محضر آن دو پیشوای بزرگ شیعه پرورش یافتند.
مسائل و احكام اسلامی در آن عصر نورانی علمی چنان تحلیل و بررسی میشد كه نقل شده زرارة بن اعین، مدّت چهل سال مسائل حجّ را از امام صادق (علیهالسلام) میآموخت و باز هم زمینه بحث باقی بود. چنانچه او خود میگوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض كردم خداوند مرا فدای تو گرداند، از چهل سال پیش تاكنون راجع به مسائل حجّ از شما میپرسم و شما همواره جواب میدهید، حضرت فرمودند: «ای زراره كانون مقدّسی كه دو هزار سال پیش از آدم، مورد توجّه و زیارتگاه بوده، تو میخواهی مسائل آن در ظرف چهل سال بیان شود؟»
در زمان ائمّه معصومین (علیهمالسلام) عهدهدار بیان احكام الهی، خود امامان (علیهم السلام) بودند و نیز این موضوع را به عهدهی اصحاب و شاگردان خاص خویش هم میگذاردند، مردان فاضل و مایهدار و با فضیلتی مانند زراره و محمّد بن مسلم و ابو بصیر و ابان بن تغلب، مسائل حلال و حرام و احكام دین را در اختیار مردم میگذاشتند و خود ائمّه (علیهمالسلام)، مردم را به آنان ارجاع میدادند.
چنانچه نقل شده شعیب عقرقوفی میگوید به امام صادق (علیه السلام) عرض كردم: چه بسا نیاز پیدا میكنیم كه در موردی سؤال كنیم حال از چه كسی بپرسیم؟ حضرت فرمودند: «بر تو باد به اسدی یعنی ابو بصیر».
و نیز نقل شده كه عبدالله بن ابی یعفور میگوید: به امام صادق (علیهالسلام) عرض كردم در هر وقت، برای من ممكن نیست شما را ببینم و محضر شما شرفیاب شوم و از طرفی چه بسا شخصی از شیعیان میآید و مطالبی را از من میپرسد و من پاسخ همه مسائل او را نمیدانم (وظیفه ام چیست؟) حضرت فرمودند: «چرا به محمد بن مسلم مراجعه نمیكنی؟ هر چه ندانستی از او بپرس كه او از پدرم امام باقر (علیهالسلام) مسائل را فرا گرفته و در نزد آن حضرت آبرومند و محترم بود».
نیز در نقل دیگر علی بن مسیّب همدانی میگوید: به حضرت رضا (علیه السلام) عرض كردم: من در ناحیهای دور دست زندگی میکنم و در هر زمانی دسترسی به شما ندارم، پس از چه كسی برنامههای دینیام را فرا بگیرم؟ حضرت فرمودند: «از زكریّا بن آدم قمی كه امین و محلّ اعتماد بر امر دین و دنیا است»، علی بن مسیّب میگوید: هنگامی كه به شهر خود بازگشتم هر مطلبی را كه مورد نیاز بود از زكریّا بن آدم پرسش میكردم.
و همچنین روایت شده كه عبد العزیز بن المهتدی میگوید: از امام رضا (علیه السلام) پرسیدم:در هر زمانی ملاقات با شما برایم میسّر نیست پس مَعالم دینم را از چه كسی فرا بگیرم؟ حضرت فرمودند: «از یونس بن عبد الرّحمن بیاموز».
و گاهی بعضی از اصحاب خود را امر میكردند كه برای مردم فتوی بدهند چنانچه در حدیث است كه امام باقر (علیهالسلام) به ابان فرموند: «إجْلِسْ فیٖ مَسْجِدِ الْمَدیٖنَةِ وَأفْتِ النّاسَ فَإنّی أُحِبُّ أنْ یُریٰ فیٖ شیٖعَتیٖ مِثْلُكَ». در مسجد مدینه بنشین و فتوی بده زیرا دوست دارم كه همانند تو در میان شیعیانم دیده شود.
تا سرانجام اعصار امامان (علیهمالسلام) كمكم گذشت و دوران غیبت امام زمان (عجل الله فرجه) فرا رسید و بیان حلال و حرام و روشنگری برنامههای زندگی جامعه، یكسره واگذار به فقهای جامع الشرایط گردید و موضوع فتوی و نیز موضوع تقلید به صورت خاصّی رواج كلّی یافت.
لزوم تقلید کردن کسی که نمی داند از کسی که می داند
اسلام آخرین و كاملترین مكتب الهی است و تمام برنامههای آن مطابق مصلحت انسانها بوده و با پیاده كردن آن سعادت انسانها تأمین میشود زیرا پروردگار متعال انسانها را آفریده و به مصالح و مفاسد زندگی آنها و خواستهها و احتیاجات فطری آنان آگاه است و قوانین زندگی انسانها را به عنوان وظایف عبادی، اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی، جسمی، روانی، فردی، اجتماعی و... به وسیله پیامبران و اوصیاء و جانشینان آنها (علیهم السلام) به انسانها ابلاغ نموده است.
اقسام برنامههای نجات بخش اسلام
بطور کلّی برنامههای نجات بخش اسلام كه توسّط پیامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلّم) و ائمه هدی (علیهم السلام) تبیین شده، سه دسته اند:
(1) معارف اعتقادی و اصول دین.
(2) مسائل اخلاقی.
(3) احکام عملی و فروع دین.
احکام عملی و فروع دین همان احکام شرعی و عملی است که در رسالههای عملیّه مراجع عظام تقلید منتشر شده اند.
تـــــوجّه
در ارتباط با احکام و قوانینی که کلّیه اعمال انسانها أعمّ از اعمال عبادی، اقتصادی، فردی، خانوادگی، اجتماعی، قضایی، جزایی و... را زیر پوشش خود قرار میدهد، توجّه به چند مطلب لازم است:
الف. علم دارای رشتههای متعدّدی است و ممكن است یک فرد در عین حال كه در یک رشته مهارت فوق العادهای دارد، از رشته دیگر اطّلاعی نداشته باشد، در نتیجه باید به حكم عقل در رشتهای كه تخصّص ندارد به متخصّص و كارشناس همان رشته مراجعه كند و از گفته او پیروی كند. مثلاً شخصی كه در علوم فضایی متخصّص است، هنگامی که مریض میشود، از آنجا که با بیماریها و روش معالجه آنها آشنا نیست، ناچار باید به پزشک متخصّص مراجعه كند، این پزشک است که دستور میدهد كه چند عدد از فلان قرص را باید بخورد و فلان آمپول را تزریق كند، چرا که متخصّص علوم فضایی، پیروی از گفته پزشک را بر خود لازم میداند و به طور کلّی، هر کاری را که بخواهیم انجام دهیم و راه و روش آن را ندانسته باشیم، به خبره همان كار مراجعه میكنیم و راه و چاره آن را از متخصّص همان حرفه میپرسیم و هر فن و صنعتی را كه بخواهیم یاد بگیریم، به شاگردی استادی میشتابیم كه در آن فن و صنعت، بصیر و توانمند است.
شیوه چگونگی آشنایی با احكام شرعی و شناخت حلال و حرام الهی نیز به همین شکل است کسی که مجتهد و فقیه نیست باید به مجتهد و فقیهی كه متخصّص و كارشناس احكام شرعی دین است مراجعه نمود.
ب. مدارک و منابع احکام شرعی و الهی به طور عمده، قرآن كریم و احادیثی که از پیامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلّم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) روایت شده (که ثقلین نامیده میشوند) مىباشد و مجموع این مدارک و منابع در محفوضات و حافظه ی همه ی افراد نیست لذا کسانی که در محفوضات آنها آیات الأحکام و احادیث احکام شرعی وجود ندارد باید با کسی که دارای این محفوظات است برای آگاهی از وضایف عبادی خود مراجعه داشته باشند.
ج. فهمیدن و بدست آوردن مطالب و معارفی که در قرآن مجید و روایات اهل بیت (علیهم السلام) آمده است، کار آسانی نیست و احتیاج به تخصّص و مهارت دارد و تا یک فرد در ادبیات عرب و علوم مختلف اسلامی از قبیل تفسیر قرآن، درایةالحدیث (حدیث شناسی)، رجال و شناخت راویان احادیث، اصول فقه، شناخت آراء و نظرات فقهای اسلام و...، تخصّص و مهارت نداشته و به اصطلاح با توفیق الهی به درجه اجتهاد و فقاهت نرسیده باشد، هرگز نمیتواند احکام خداوند متعال را از منابع خود استخراج کند.
ما كتاب كوچک و كم حجمی به نام رساله و توضیح المسائل را میبینیم و شاید ندانیم كه این رساله محصول عمر یک مجتهد و فقیه است كه با توجّه به تخصّص خود و با زحمتهای طاقت فرسا، آن را از منابع دینی استنباط كرده و در دسترس مردم گذاشته است.
با توجّه به آنچه بیان شد، لزوم مراجعه به فقهاء و عالمانی که راه اجتهاد و فقاهت را با وسعت و گستردگی خاصی که دارد پیموده اند، واضح شد که تقلید کردن کسی که نمی داند از کسی که می داند یعنی مجتهد و فقیه به حکم عقل و منطق، ثابت است و معلوم میشود كه تقلید به معنای پیروی كوركورانه (كه اسلام با تمام قوا با آن مبارزه كرده و قرآن مجید تقلید کورکورانه را یكی از ناپسندترین صفات انسانی معرّفی میكند) نمیباشد، بلكه تقلید به معنای مراجعه فرد غیر متخصّص در مسائل دینی، به متخصّص در دین است.
آیا از هر مجتهد و فقیهی میتوان تقلید کرد؟
آقا امام عسکری (علیهالسلام) در این زمینه می فرماید: «... فَأمّا مَنْ کانَ مِنَ الفُقَهاءِ، صائِناً لِنَفْسِهِ، حافِظاً لِدیٖنِهِ، مُخٰالِفاً عَلیٰ هَواهُ، مُطیٖعاً لأمْرِ مَوْلاهُ فَلِلْعَوٰامِ اَنْ یُقَلِّدُوْهُ...».
یعنی از مجتهد و فقیهی میتوان تقلید کرد که:
1) دارای صیانت نفس باشد (مالک نفس خود و نگهبان آن باشد تا بتواند خویشتن را در مقابل هر گونه انحراف و کج روی از صراط مستقیم و مسیر بندگی خداوند متعال، مصون و ایمن نگاه بدارد)
2) حافظ و نگهبان دین الهی باشد.
3) با هواهای نفسانی خود مخالفت کند.
4) مطیع فرمان خداوند متعال و مولای خویش باشد، بر مسلمانان است که از او تقلید کنند...
اکنون با توجّه به آنچه که ذکر گردید، روشن میشود كه:
الف: تقلید از کسی که در مسائل دینی و احكام شرعی بر كسانی كه به رتبه اجتهاد نرسیدهاند و با أدلّه احكام، آشنایی ندارند جایز نیست و مبرءالذمّه نمی باشد.
بـــ: تقلید از کسی به رتبه اجتهاد رسیده باشد و با أدلّه احكام هم آشنایی داشته باشد ولی مطابق با حدیث مذکور از آقا امام حسن عسکری (علیه السلام) نباشد نیز مبرءالذمّه نمی باشد.
بنابراین بر مؤمنین و مؤمنات واجب است در احكام دینی و مسائل شرعی به مرجع تقلید و اسلام شناس مورد اعتماد، مراجعه نمایند.
المحاسن، فصل مصابیح الظلم، باب 15، ص229، ح166.
المحاسن، فصل مصابیح الظلم، باب 15، ص229، ح168.
كنز الفوائد، فصل فی ذكر العلم، ص240؛ المحاسن، فصل مصابیح الظلم، باب 15،ص228، ح162.
المحاسن، فصل مصابیح الظلم، باب 13، ص225، ح149.
امالی الطوسی، ج1، المجلس الثالث، ص66.
امالی شیخ مفید، مجلس5، ص42، ح11.
تحف العقول، ص410، باب ما روی عن موسی بن جعفر فی قصار هذه المعانی.
غرر الحكم و درر الکلم، ص49، فصل فی الفقه و الفقاهة، ح264.
الامالی الطوسی، ص 474، (چاپ قم) ح 1033.
اصول الكافی، ج1، ص 32، ح3، باب صفة العلم و فضله و فضل العلماء.
مستدرك الوسائل، ج 11، ص 190، ح12، باب6 استحباب التخلّق بمكارم الأخلاق.
امالی شیخ طوسی، ج1، مجلس اول، ص8و9، ح10؛ امالی شیخ مفید، مجلس26، ص227و228، ح6.
وسائل الشّیعه، ج 11، ص12، ح12، باب1 وجوبه علی كلّ مكلّف مستطیع.
وسائل الشّیعه، ج27، ص142، ح15، ابواب صفات القاضی، باب11، وجوب الرجوع فی القضاء و الفتوی.
وسائل الشّیعه، ج 27، ص 144، ح 23، ابواب صفات القاضی، باب 11، وجوب الرجوع فی القضاء و الفتوی.
وسائل الشّیعه، ج 27، ص 146، ح27، ابواب صفات القاضی، باب 11، وجوب الرجوع فی القضاء و الفتوی.
وسائل الشّیعه، ج 27، ص 148، ح 34، ابواب صفات القاضی، باب 11، وجوب الرجوع فی القضاء و الفتوی.
معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 144، حرف الف، مورد 28، ابان بن تغلب.
وسائل الشیعه، ج 27، ص 131، ح 20، باب 10.