انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم دیونی که به مردم دارم مرجع تقلید: آیةالله العظمی مکارم شیرازی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام. من در شرکتی کار میکنم که صندوق دار هستم. و کارهای بیمه کارتطلایی و تشکیل پرونده خودرو و فاکتورهاشون رو انجام میدهم. تو کارم میدونم اشتباه پیش می اید و میدونم ک در کارم به دلیل نااگاهی یا سختی حساب و کتاب و.... اشتباهات زیادی کردم. اشتباهاتم بیشتر مربوط به پرونده های بیمه بدنه بوده مثلا قطعه ای که باید از بیمه استفاده میشده نشده و از مشتری ازاد گرفتیم و یا بیمه قیمت یک قطعه ای رو تعین کرده و ما با مبلغ بیشتر خریدیم و تفاوتش رو از مشتری گرفتیم البته من برای ورود ب کارم به یک نفر مبلغی دادم تا کار را به من یاد بدهد اما ایشان به من خوب یاد نداد. و دیگه اینکه به مدیر وقت گفته بودم که کارت طلایی رو بلد نیستم. حالا به مدیر کنونی گفتم ک اشتباهاتی کردم. حالا برای جبران اشتباهتم اولا ک نمیتونم پول به مشتریان پس بدم پول ب حساب شرکت رفته و اگر هم پس داده شود ضرر میکند. و دوم اینکه چون برای مدتها قبل است برام سخته که بخوام زنگ بزنم و حلالیت بطلبم و این کار تازه ممکنه ک باعث بدبینی مشتری شود. اما واقعا عذاب وجدان دارم و نمیدونم چه کنم؟ به نظرتون خدا و مشتری ها منو میبخشه؟
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)
 

جواب:

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
وقت شما بخیر و برکت و سعادت
بزرگوار شرعاً وقتی کسی کاری بلد نیست نباید در آن کار وارد شود و حق الناس به گردن بگیرد زیرا در این صورت مدیون مردم می شود و حق الناس گناه بزرگی هست و در قیامت اولین پرونده ای که از انسان باز شود حق الناس است نه حق الله و ممکن است حق الناس موجب شود که تمام اعمال عبادی انسان از بین برود و دیگر انسان نتواند عاقبت به خیر شود. لذا الان هم اگر نمی توانید کار را به خوبی انجام بدهید بیشتر از این خودتان را مدیون نکنید.
البته شرعاً وظیفه دارید به هر قیمت ولو سخت باشد از مشتریان حلالیت بطلبید و اشتباه می کنید که آنها به شرکت بدبین می‌شوند بلکه با حلالیت طلبیدن شما موجبات خوش بینی افراد فراهم می‌شود و باعث خیر و برکت کار و تلاش و کسب و درآمد شما می گردد و در این صورت خدا و خلق خدا از شما راضی میشوند و بخشیده میشوید. یاحقّ.



  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -