انهار
انهار
مطالب خواندنی

سگ حرام است یا کثیف

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال با سلام. راستش چند روزی می باشد قصد خرید سگ کرده ام..حالا می خواهم بدانم سگ نجس می باشد یا کثیف؟
مرجع تقلید: سایر مراجع
 
جواب: سلام علیکم؛بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
وقت شما بخیر و برکت و سعادت
بزرگوار البته سگ هم نجس هست و هم کثیف و ما اجمالاً مطالبی ارائه می‌کنیم:
چرا اسلام سگ را نجس می داند؟ دلیل نجس بودن سگ چیست؟
دلایل نجاست سگ از نظر علم و حکمت:
(1) لازم نیست همه چیزهایی که در اسلام واجب هست یا حرام هست در قرآن آمده باشد چون ادله احکام چهار چیز است نه یک چیز!
ادله احکام عبارتند از: قرآن، سنّت، عقل و اجماع.
بنابراین همه احکام اسلام در قرآن نیست و بخشی از آن در سنّت هست و بخشی توسط عقل سلیم مجتهد جامع الشرایط استنباط می‌شود و بخشی دیگر از اجماع عالمان و فقیهان عصر.
قرآن معمولاً احکام و دستوراتش به صورت کلی هست ولی جزئیات آن توسط اولیای دین (علیهم‌السلام) که مفسران واقعی قرآن کریم هستند بیان می شود؛ مثلاً نماز صبح واجب است اما دو رکعت بودن نماز صبح در قرآن نیامده است بلکه در احادیث و روایات آمده است.
(2) اگر شارع مقدس انجام عملی را واجب یا ترک عملی را حرام می داند بخاطر منافع یا مفاسدی هست که در واجب دانستن یا حرام دانستن آن در نظر دارد.
مثلا در اسلام احادیثی دالّ بر نجس بودن سگ آمده است و البته حکمت هایی در نجس دانستن سگ وجود دارد که در صدر اسلام معلوم نبوده و اکنون برخی از آن حکمت ها توسط دانشمندان برای ما معلوم و کشف شده است مثلاً سالها پس از حکم به نجاست سگ، برخی از علل یا حکمت آن معلوم و کشف شده است که در روده سگ کِرم های کوچکی به طول چهار میلی متر به نام «تینیا ایکینوسکوس» است و وقتی سگ مدفوع می کند تخم های زیادی از این کِرم همراه مدفوع از سگ بیرون می آید و چون آن تخم ها در اطراف مقعد سگ قرار دارد و سگ به وسیله زبانش آن تخم ها را به قسمت های دیگر بدنش منتقل می کند و همه جا را آلوده می کند و هرگاه یکی از این تخم ها بخاطر ارتباط با سگ وارد معده انسان می شود موجب امراض مختلفی میگردد.
البته حکمت ها و علت های دیگری از نظر بهداشتی و زیست شناسی و پزشکی وجود دارد که هنوز ما از آنها بی اطلاع هستیم.
دلایل نجاست سگ از نظر قرآن:
در قرآن در باره نجاست سگ آیه ای نیامده است ولی همانطور که گفته شد این نیست که همه احکام فقهی و دستورات دینی در قرآن آمده باشد زیرا قرآن در احکام فقهی معمولاً به کلیات بسنده کرده ولی تبیین و تفسیر و جزئیات احکام به اولیاء دین (علیهم السلام) سپرده شده است.
دلایل نجاست سگ از نظر اجماع:
در اجماع فقهاء عظام - کما اینکه مرحوم صاحب جواهر در جلد ۵ صفحه ۳۶۶ فرموده اند: «و القسم بالله ان الکلب نجس؛ للاجماع محصل بل ضرورة المذهب» - سگ؛ یکی از نجاسات شمرده شده و البته منشأ اجماع فقهاء عظام روایاتی است که در کُتُب روایی آمده است.
روایاتی که از ائمّه (علیهم السلام) راجع به نجاست سگ آمده دو بخش است.
1- روایاتی که در آنها واژه نجس به صراحت آمده است مانند:
الف: از امام صادق (علیه السلام) درباره سگ سؤال شد. آن حضرت فرمودند: «نجس است. آب نیم خورده سگ را دور بریزید و با آن وضو نگیرید، ظرف آب را ابتدا با خاک و سپس با آب بشویید».
بـــ: ابن شریح از امام صادق (علیه السلام) در مورد نیم خورده سگ می پرسد که حضرت فرمودند: «نه، به خدا قسم، آن نجس است».
جـــ: ابی سهیل از امام صادق (علیه السلام) پرسید در مورد سگ، که حضرت سه بار فرمودند: «سگ نجس است».
منبع این روایات: وسائل الشیعه، ج 3، باب 12 ، از ابواب نجاست.
2- روایاتی که در آنها کلمه نجس به صراحت بیان نشده، بلکه از باب ملازمه، نجاست سگ فهمیده می شود. (در این گونه روایات به تناسب پرسش هایی که از امام (علیه السلام) درباره آب نیم خورده سگ شده و جواب هایی که ائمه (علیهم السلام) داده اند نجاست سگ استفاده می شود. یاحقّ.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -