انهار
انهار
مطالب خواندنی

رشوه

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام علیکم حکم رشوه ان کسی که می گیرد وان کسی که می دهد چیست
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(مدظله)
 
جواب: سلام علیکم؛یکى از بلاهاى بزرگى که از قدیم ترین زمان ها دامنگیر بشر شده و امروز با شدت بیشتر، ادامه دارد، بلاى رشوه خوارى است که یکى از بزرگترین موانع اجراى عدالت اجتماعى بوده و هست، و سبب مى شود: قوانین، که قاعدتاً باید حافظ منافع طبقات ضعیف باشد، به سود طبقات نیرومند که باید قانون آنها را محدود کند به کار بیفتد.
زیرا زورمندان و اقویا، همواره قادرند با نیروى خود، از منافع خویش دفاع کنند، و این ضعفا هستند که باید منافع و حقوق آنها در پناه قانون حفظ شود، بدیهى است: اگر باب رشوه گشوده شود، قوانین درست نتیجه معکوس خواهد داد، زیرا اقویا هستند که قدرت بر پرداختن رشوه دارند و در نتیجه قوانین، بازیچه تازه اى در دست آنها براى ادامه ظلم، ستم و تجاوز به حقوق ضعفا خواهد شد.
به همین دلیل، در هر اجتماعى، رشوه نفوذ کند، شیرازه زندگى آنها از هم مى پاشد و ظلم، فساد، بى عدالتى و تبعیض در همه سازمان هاى آنها نفوذ مى کند و از قانون عدالت جز نامى باقى نخواهد ماند، لذا در اسلاممساله رشوه خوارى با شدت هر چه تمام تر، مورد تقبیح قرار گرفته، محکوم شده و یکى از گناهان کبیرهمحسوب مى شود.
ولى قابل توجه این است که: زشتى رشوه سبب مى شود این هدف شوم در لابلاى عبارات و عناوین فریبنده دیگر انجام گیرد و رشوه خوار و رشوه دهنده از نام هایى مانند: هدیه، تعارف، حق و حساب، حق الزحمه و انعام استفاده کنند، اما روشن است: این تغییر نام ها به هیچ وجه تغییرى در ماهیت آن نمى دهد و در هر صورت، پولى که از این طریق گرفته مى شود حرامو نامشروع است.
در «نهج البلاغه» در داستان هدیه آوردن «اشعث بن قیس» مى خوانیم: او براى پیروزى بر طرف دعواى خود در محکمه عدل على(علیه السلام) متوسل به رشوه شد و شبانه ظرفى پر از حلواى لذیذ به در خانه على(علیه السلام) آورد و نام آن را هدیه گذاشت على(علیه السلام) بر آشفت و فرمود: «هَبِلَتْکَ الْهَبُولُ اَ عَنْ دِینِ اللّهِ اَتَیْتَنِی لِتَخْدَعَنِی؟... وَ اللَّهِ لَوْ اُعْطِیتُ الاَقالِیْمَ السَّبْعَهَ بِما تَحْتَ اَفْلاکِها عَلى اَنْ اَعْصِیَ اللّهَ فِی نَمْلَه اَسْلُبُها جُلْبَ شَعِیرَه ما فَعَلْتُهُ وَ اِنَّ دُنْیاکُمْ عِنْدِی لاَ َهْوَنُ مِنْ وَرَقَه فِی فَمِ جَرادَه تَقْضَمُها ما لِعَلِیّ وَ لِنَعِیم یَفْنى وَ لَذَّه لا تَبْقى»؛ (سوگواران بر عزایت اشک بریزند، آیا با این عنوان آمده اى که مرا فریب دهى و از آئین حق باز دارى؟... به خداسوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیر آسمان هاى آنها است به من دهند که پوست جوى را از دهان مورچه اى به ظلم بگیرم هرگز نخواهم کرد، دنیاى شما از برگ جویده اى در دهان ملخى براى من کم ارزش تر است على(علیه السلام) را با نعمت هاى فانى و لذت هاى زودگذر چه کار؟...).
اسلام رشوه را در هر شکل و قیافه اى محکوم کرده است، در تاریخ زندگى پیغمبر اکرم(صلى اللهعلیه وآله) مى خوانیم: به او خبردادند: یکى از فرماندارانش رشوه اى در شکل هدیه پذیرفته، حضرت بر آشفت و به او فرمود: «کَیْفَ تَاْخُذُ ما لَیْسَ لَکَ بِحَقٍّ»؛ (چرا آنچه حق تو نیست مى گیرى؟!)
او در پاسخ با معذرت خواهى گفت: «لَقَدْ کانَتْ هَدِیَّهً یا رَسُولَ اللّهِ»؛ (آنچه گرفتم هدیه بود اى پیامبر خدا!)
پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) فرمود: «اَ رَایْتَ لَوْ قَعَدَ اَحَدُکُمْ فِى دارِهِ وَ لَمْ نُوَلِّهِ عَمَلاً اَ کانَ النّاسُ یَهْدُونَهُ شَیْئاً»؛ (اگر شما در خانه بنشینید و از طرف من فرماندار محلى نباشید آیا مردم به شما هدیه اى مى دهند؟)
سپس دستور داد: هدیه را گرفتند و در بیت المال قرار دادند و وى را از کار برکنار کرد.
اسلام حتى براى این که قاضى گرفتار رشوه هاى مخفى و ناپیدا نشود، دستور مى دهد: قاضى نباید شخصاً به بازار برود مبادا تخفیف قیمت ها به طور ناخودآگاه روى قاضى اثر بگذارد و در قضاوت، جانبدارىِ تخفیف دهنده را بکند، چه خوب است مسلمانان از کتاب آسمانى خود الهامبگیرند و همه چیز خود را در پاى بت رشوه خوارى قربانى نکنند!.
مساله رشوه در اسلامبه قدرى مهم است که امام صادق(علیه السلام) درباره آن مى فرماید: «وَ اَمَّا الرِّشا فِی الْحُکْمِ فَهُوَ الْکُفْرُ بِاللّهِ الْعَظِیمِ»؛ (اما رشوه در قضاوت، کفر به خداوند بزرگ است).
و در حدیثمعروفى که از رسول خدا(صلى الله علیه و آله) نقل شده چنین مى خوانیم: «لَعَنَ اللّهُ الرّاشِیَ وَ الْمُرْتَشِیَ وَ الْماشِیَ بَیْنَهُم»؛ (خداوند گیرنده و دهنده رشوه و آن کس که واسطه میان آن دو است را از رحمت خود دور گرداند). یاحقّ.
منبع پاسخ:
سایت آیةالله العظمی مکارم شیرازی.
http://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=25&lid=0&catid=29151&mid=245251

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -