انهار
انهار
مطالب خواندنی

تفسیر نور

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سیمای سوره اعلی

این سوره نوزده آیه دارد و در مکّه نازل شده است.

سوره هایی را که با فرمان تسبیح خداوند آغاز می شود،مسبّحات گویند و سوره اعلی،آخرین سوره از سور مسبّحات است.

نام سوره،برگرفته از آیه اول است که خداوند را با وصفِ«اعلی»توصیف می کند.مطالب سوره به دو بخش تقسیم می شود که بخش اول،خطاب به پیامبر گرامی اسلام و بخش دوم درباره مؤمنان و کافران و عوامل سعادت و شقاوت این دو گروه است.

در روایات سفارش شده است که در نماز عید(فطر و قربان)،در رکعت اول سوره اعلی خوانده شود.[1]

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَی«1» اَلَّذِی خَلَقَ فَسَوّی«2» وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدی«3» وَ الَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعی«4» فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوی«5»

(1)نام پروردگار بلندمرتبه ات را به پاکی یاد کن.(2)همان که آفرید و سامان بخشید.(3)و آنکه(هر چیز را)اندازه ای نهاد و هدایت کرد.

(4)آنکه(گیاه)چراگاه را رویانید.(5)و سرانجام آن را خشک و تیره کرد.

نکته ها:

* تسبیحِ نام خدا،یعنی نه فقط برای ذات خداوند،شریک قائل نشویم،بلکه حتّی برای نام او نیز شریک نیاوریم و نام دیگران را هم ردیف نام خداوند قرار ندهیم.چنانکه برخی گروه های التقاطی می گفتند:«به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران»

* در قرآن و حدیث نشانه های زیادی است که اسلام به محترم شمردن نام های مقدّس عنایت دارد.چنانکه در این سوره می فرماید:علاوه بر تسبیح ذات،اسم پروردگار را هم باید منزه بدانی.در جای دیگر می فرماید:نام پیامبر را مثل نام های خودتان ساده نبرید:

«لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضاً» [2]در جای دیگر می فرماید:چرا فرشتگان را به نام زن می خوانند: «لَیُسَمُّونَ الْمَلائِکَهَ تَسْمِیَهَ الْأُنْثی[3]و پیامبر اسلام نام های نامناسب یاران را تغییر می دادند.

* مسئله آفرینش و هدایت،در آیه پنجاه سوره طه نیز آمده است،آنجا که فرعون از حضرت موسی علیه السلام پرسید:پروردگار شما کیست؟ گفت: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی» ناگفته پیداست که مراد از این هدایت،هدایت تکوینی است که خداوند در موجودات قرار داده است.مثلا ساختمان بدن مادر را به گونه ای هدایت کرد که شیر تولید کند و نوزاد را هدایت کرد که به سراغ سینه مادر رفته و شیر بمکد.

هدایت تکوینی موجودات با مرور زمان بهتر فهمیده می شود.همین امر است که هزاران دانشمند را به تحقیق وا داشته که چگونه پرندگان یا ماهی ها حتّی اگر صدها کیلومتر از جای خود دور شوند باز به محل خود بر می گردند.هدایت الهی در هر موجودی چیزی قرار داده که او را به راه تکامل خود پیش می برد.ذرات خاک میوه می شود،میوه نطفه و سپس انسان،دوباره جسم انسان،خاک می شود.

* «سوی»به معنای نظام بخشیدن است.از نظام کهکشانها گرفته تا نظام حاکم بر یک حشره ذرّه بینی. «غُثاءً» یعنی گیاه خشک و خاشاک و «أَحْوی» به معنای سبزی است که رو به سیاهی باشد.

* حتّی یک برگ کوچک و خاشاک ناچیز هم به حال خود رها شده نیست.سبزه زاری که در دید ما خشک و تیره می شود،در نظام هدایت الهی است،زیرا همان برگهای خشکیده به ماده دیگری تبدیل می شود که برای قوت و قوّت زمین و درخت لازم است یا در شرایط انبوه تبدیل به زغال سنگ شده و یا آثار مفید دیگری در خاک دارد.

پیام ها:

1- نام خداوند مقدّس است.از هرگونه بی احترامی به نام او پرهیز کنید. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ»

2- اوصاف ناشایست را در کنار نام خدا قرار ندهید. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ»

3- نام های اختصاصی خداوند را بر دیگران ننهید. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ»

4- تسبیح او سبب رشد و پرورش شما است. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ»

5-مسئولیّت شرک زدایی در درجه اول به دوش رهبر آسمانی و سپس بر عهده همه مؤمنان است. «سَبِّحِ»

6- توحید کامل در پرتو تنزیه ذات و تسبیح نام اوست. «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ»

7- خداوند،از هرچه گفته و نوشته و تصور شود،برتر است.او در همه کمالات برتر است. «رَبِّکَ الْأَعْلَی»

8-خداوند،فقط خالق نیست،بلکه علاوه بر آن نظام بخش هستی و موجودات نیز می باشد. «خَلَقَ فَسَوّی»

9- ظرفیّت و هدایت موجودات،دلیل بر هدفمندی آفرینش است. «قَدَّرَ فَهَدی»

10- فرمان های الهی همراه با حکمت و دلیل است.نام خدا را تسبیح کن،زیرا او اعلی است،آفرید و سامان داد و هدایت کرد سَبِّحِ ... اَلْأَعْلَی ، خَلَقَ فَسَوّی وَ الَّذِی قَدَّرَ فَهَدی

11- هدایت تکوینی آفریده ها در چهره های مختلفی است،گاهی سبز و گاهی خشک ولی هر دو در مدار هدایت است. «أَخْرَجَ الْمَرْعی فَجَعَلَهُ غُثاءً أَحْوی»

سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی«6» إِلاّ ما شاءَ اللّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما یَخْفی«7»

(6)ما تو را به قرائت درست وامی داریم،پس فراموش نخواهی کرد.

(7)مگر آنچه خدا بخواهد که او بی گمان آشکار و نهان را می داند.

نکته ها:

* «سَنُقْرِئُکَ» از ریشه«قرء»و باب افعال است.«اقراء»در لغت یعنی آنکه قاری بخواند و استاد گوش بدهد و غلطهای او را تصحیح کند،امّا در مورد پیامبر گرامی اسلام،«اقراء» یعنی ما قدرتی به تو می دهیم که قرآن را بدون کم و کاست و درست بخوانی و آنچه را به تو نازل شده،فراموش نکنی.[4] «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی»

* جمله «إِلاّ ما شاءَ اللّهُ» استثنایی است که به منظور بیان قدرت مطلقه الهی آمده است تا بفهماند که خداوند قادر است حتّی بعد از دادن این قدرت،می تواند پیامبر را گرفتار فراموشی کند.(چنانکه درباره بهشتیان می فرماید:بهشت برای آنان جاودانه است و عطای خداوند نسبت به آنان قطع و گسسته نمی شود،ولی باز هم میان کلمه «خالِدِینَ» و «عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ» می فرماید: «إِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ»[5]مگر اینکه پروردگارت بخواهد آنان را از بهشت بیرون و لطفش را قطع کند و این بخاطر آن است که بگوید دست خدا بسته نیست.)

پیام ها:

1- آفرینش هستی و هدایت تکوینی آن،مقدّمه هدایت تشریعی و معنوی انسانهاست. «سَنُقْرِئُکَ» (خدایی که گیاه را از درون خاک بیرون می کشد، چگونه استعدادهای معنوی انسان را بروز ندهد؟ «سَنُقْرِئُکَ»)

2- پیامبر که هر چه دارد از وحی است،نگران فراموش کردن آن در آینده بود که خداوند به او وعده عدم فراموشی داد. «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی»

3- رسول خدا صلی الله علیه و آله از هرگونه نسیان،مصون است. «فَلا تَنْسی»

4- پیامبر،حافظ کل قرآن بود. «فَلا تَنْسی» (یکی از معجزات پیامبر اکرم این بود که با یکبار شنیدن برای همیشه حتّی آیات طولانی را به یاد داشت).

5-دست خدا بسته نیست و می تواند آنچه می دهد پس بگیرد. «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی إِلاّ ما شاءَ اللّهُ»

6- گرچه خداوند هرگز خلف وعده نمی کند «وَ لَنْ یُخْلِفَ اللّهُ وَعْدَهُ»[6]ولی معنای

وعده های الهی مجبور بودن خداوند نیست. «فَلا تَنْسی إِلاّ ما شاءَ اللّهُ»

7- اراده الهی حکیمانه و عالمانه است. إِلاّ ما شاءَ اللّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ ...

8-اقتضای بعضی از امور آن است که پنهان باشد. «ما یَخْفی» (کلمه «یَخْفی» در قالب فعل مضارع بیانگر آن است که مخفی بودن بعضی امور،مقتضای طبیعت آنهاست.)

وَ نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْری«8» فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْری«9» سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشی«10» وَ یَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَی«11» اَلَّذِی یَصْلَی النّارَ الْکُبْری«12» ثُمَّ لا یَمُوتُ فِیها وَ لا یَحْیی«13»

(8)و ما تو را برای آسان ترین(راه دعوت)آماده می سازیم.(9)پس تذکّر بده،(البتّه)اگر تذکّر مفید افتد.(10)هر کس خشیت الهی داشته باشد، بزودی پند گیرد.(11)و بدبخت ترین افراد از آن دوری کند.(12)همان کس که به آتش بزرگ درافتد.(13)پس در آنجا نه بمیرد و نه زندگانی کند.

نکته ها:

* حضرت موسی برای موفقیّت در انجام تبلیغ،دو چیز از خدا خواست،یکی سعه صدر ویکی آسان شدن امر رسالت: «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی» [7]خداوند این دو امر را بدون درخواست،به پیامبر اسلام عطا فرمود.چنانکه درباره سعه صدر فرمود: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ» [8]و درباره آسان شدن امر دعوت در این آیه می فرماید: «وَ نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْری».[9]

* مراد از «نُیَسِّرُکَ» آن است که ای پیامبر! نفس شریف تو را با خلق عظیم و سعه صدر و صفا و سادگی،چنان مهیّا می کنیم که بتواند وظیفه رسالت را به آسانی و به بهترین طریق انجام دهد.کاری می کنیم که تو خود راه آسان را انتخاب کنی که همان راه فطرت است.[10]

شرائط تذکّر و موعظه:

الف:شرط موعظه،آمادگی واعظ است. نُیَسِّرُکَ ... فَذَکِّرْ

ب:تذکّر و موعظه باید بر اساس قرآن باشد. سَنُقْرِئُکَ ... فَذَکِّرْ

ج:واعظ باید خود اهل غفلت و نسیان نباشد. فَلا تَنْسی ... فَذَکِّرْ

د:واعظی موفق است که به امدادهای الهی امیدوار باشد. سَنُقْرِئُکَ ... نُیَسِّرُکَ ... فَذَکِّرْ

پیام ها:

1- تبلیغ دین و دعوت مردم به سوی خدا،مشکلات و سختی های فراوانی در پیش دارد که خداوند وعده داده است،مبلّغ دین را یاری دهد و تحمّل سختی ها را بر او آسان سازد. «نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْری»

2- به هر کس مأموریّتی می دهید،گره کارش را باز کنید. «نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْری فَذَکِّرْ»

3- تسبیح ما مقدّمه کار گشایی خداوند است. سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ ... نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْری

4- نزول وحی برای تذکّر به مردم است. سَنُقْرِئُکَ ... فَذَکِّرْ

5-شرط تذکّر،پند پذیری است و پیامبر نسبت به افراد پندناپذیر مسئولیّتی ندارد. «فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْری»

6- تنها افراد خداترس تذکّر را می پذیرند. «سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشی»

7- پنددادن افراد خداترس آسان تر است. نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْری ... سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشی

8-به مُبلّغ باید دلداری داد که کارش بیهوده نیست. فَذَکِّرْ ... سَیَذَّکَّرُ ...

9- مُبلّغ نباید توقّع تأثیر فوری داشته باشد. «سَیَذَّکَّرُ»

10- مشکل کفّار دوری خود آنان از قرآن و پیامبر است،نه آنکه در این دو عنصر پاک،ضعف یا نقصی باشد. «یَتَجَنَّبُهَا»

11- قرآن میزان است.پندپذیر آن مدال «یَخْشی» می گیرد، «سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشی» و پندناپذیر آن لقب«اشقی»دریافت می کند. «وَ یَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَی»

12- دوری از پند و پیام قرآن،مایه شقاوت است. «یَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَی»

13- سیره دائمی تیره بختان دوری از پند است. «یَتَجَنَّبُهَا» در قالب مضارع برای معنای استمرار و دوام است.

14- بدبخت ترین مردم کسی است که خشیت الهی ندارد.«اشقی»در برابر «یَخْشی» قرار گرفته است.

15- توقّع اصلاح همه مردم را نداشته باشید. «سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشی وَ یَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَی»

16- عامل پذیرش و عدم پذیرش در درون خود انسان است. یَخْشی ...اشقی

17- کیفر به مقدار خباثت است.«اشقی- اَلنّارَ الْکُبْری»

18- دوزخ برای گروهی ابدی و همیشگی است. «لا یَمُوتُ فِیها وَ لا یَحْیی»

19- خلود در دوزخ،طبیعت دوزخیان را تغییر نمی دهد که دیگر از آتش رنج نبرند،بلکه دائما در شکنجه هستند. «لا یَمُوتُ فِیها وَ لا یَحْیی»

قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکّی«14» وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّی«15»

(14)به راستی رستگار شد آن کس که خود را(از پلیدی ها)پاک گردانید.

(15)نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گذارد.

نکته ها:

* تزکیه،آن است که فکر از عقاید فاسد و نفس از اخلاق فاسد و اعضاء از رفتار فاسد،پاک شود و زکات پاک کردن روح از حرص و بخل و مال از حقوق محرومان است.

* در مکتب انبیا،رستگاران پاکان هستند: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکّی» ولی در مکتب طاغوتیان، رستگاران زورمندانند.فرعون می گفت:هر کس پیروز شود رستگار است. «قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلی» [11]

* در قرآن رستگاری قطعی،هم برای مؤمنان آمده: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»[12]و هم برای کسانی که خود را تزکیه کرده اند: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکّی» پس مؤمن واقعی همان کسانی هستند که خود را تزکیه کرده باشند.

پیام ها:

1- قرآن در پایان برخی آیات می فرماید:امید است رستگار شوید. «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» زیرا کار خیر از افرادی که تزکیه نکرده اند،با ریا و غرور و گناه و منّت گذاری محو می شود.ولی درباره تزکیه شدگان می فرماید:قطعاً رستگارند. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکّی»

2- تزکیه خود به خود حاصل نمی شود،باید به سراغ آن رفت. «تَزَکّی»

3- تزکیه بدون نماز و عبادت نمی شود. «تَزَکّی ، ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّی»

بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاهَ الدُّنْیا«16» وَ الْآخِرَهُ خَیْرٌ وَ أَبْقی«17» إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولی«18» صُحُفِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی«19»

(16)ولی شما زندگی دنیا را ترجیح می دهید.(17)و حال آنکه آخرت بهتر و ماندگارتر است.(18)این سخن در کتب آسمانی پیشین نیز آمده است.

(19)کتاب های ابراهیم و موسی.

نکته ها:

* در روایات،علاقه به دنیا سرچشمه تمام خطاهاست.«حب الدنیا رأس کل خطیئه»[13]دنیا پل عبور است،نه توقفگاه،باید از آن عبور کرد و به اقامتگاه رسید.«خذوا من ممرکم لمقرکم»[14]

* در قرآن معمولاً زکات بعد از نماز آمده است: «یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ»[15]ولی امام صادق علیه السلام می فرماید:در عید فطر پرداخت زکات به فقرا قبل از نماز عید آمده است.سپس این آیه را تلاوت فرمود:[16] «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکّی وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّی»

* امام رضا علیه السلام از معنای این آیه سؤال کرد: «ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّی» شخصی گفت:هرگاه نام خدا را برد نماز بخواند.امام فرمود:این تکلیف سختی است که در شبانه روز هر وقت نام خدا برده شد انسان نماز بخواند.او پرسید:پس معنا چیست؟

امام فرمود:هرگاه نام خدا برده شد،صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد.«کلما ذکر ربه صلی علی محمد و اله» [17]

* آخرت بهتر از دنیا است،زیرا ویژگی های زیر را دارد:

1.جاودانگی زمانی: «خالِدِینَ فِیها»[18]

2.وسعت مکانی: «عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ[19]

3.تنوع در خوراکی: «أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ»[20]، «فاکِهَهٌ کَثِیرَهٌ»[21]

4.دوری از ترس و اندوه: «آمِنِینَ»[22]

5.دوستان وفادار: «إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ» [23]

6.همسران زیبا: «کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ»[24]

* ابوذر از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که خداوند یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر فرستاده که 313 نفر آنها رسول و مابقی نبیّ بوده اند و جمعاً 104 کتاب داشتند[25]

پیام ها:

1- مانع تزکیه،علاقه به دنیاست. «بَلْ تُؤْثِرُونَ»

2- دنیا بد نیست،آنچه مورد انتقاد است ترجیح آن بر آخرت است. «تُؤْثِرُونَ»

3- هرگاه از چیزی انتقاد می کنید،نمونه خوب و راهکار آن را نشان دهید.

تُؤْثِرُونَ ... وَ الْآخِرَهُ خَیْرٌ

4- راه پاک شدن دل و فکر انسان،ذکر مدام و مستمر نام خداوند است. «تَزَکّی وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ»

5-توجه به جلوه های ربوبیّت،عامل یاد خداست. «ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ»

6- نماز باید بر اساس ذکر و توجه باشد،نه غافلانه و بر اساس عادت. «ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّی»

7- نمازگزاران زمانی رستگارند که اهل تزکیه و یاد خدا باشند. «تَزَکّی وَ ذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلّی»

8-کتب آسمانی،همسو و هماهنگ با یکدیگر هستند. «إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولی»

9- در میان کتب آسمانی،کتب حضرت ابراهیم و حضرت موسی امتیاز خاصی دارد. «صُحُفِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی»

«والحمد للّه ربّ العالمین»

 


[1] - تفسیر نور الثقلین.

[2] - .نور،63.

[3] - نجم،27.

[4] - تفسیر المیزان.

[5] - هود،108.

[6] - .حج،47.

[7] - طه،25-26.

[8] - شرح،1.

[9] - تفسیر المیزان.

[10] - تفسیر المیزان.

[11] - طه،65.

[12] - مؤمنون،1.

[13] - کافی،ج2،ص130.

[14] - نهج البلاغه،خطبه 203.

[15] - مائده،55.

[16] - تهذیب الاحکام،ج4،ص108.

[17] - .تفسیر نورالثقلین.

[18] - .آل عمران،15.

[19] - حدید،21.

[20] - محمّد،15.

[21] - زخرف،73.

[22] - حجر،46.

[23] - حجر،47.

[24] - واقعه،23.

[25] - تفسیر المیزان.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -