انهار
انهار
مطالب خواندنی

ولادت «نصرالله شاه آبادی» (1350 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
آیت الله شاه آبادی
زندگی نامه
فرزند فقیه و عارف بزرگ حضرت آیت الله العظمی میرزا محمدعلی شاه آبادی (استاد امام خمینی و برخی مراجع تقلید درگذشته رحمهم الله)  و بانو علویه مریم روحانی فرزند آیت الله العظمی آقای حاج سید صادق روحانی (قدس سره) در تاریخ ۲۸ شعبان المعظم ۱۳۵۰ هجری قمری مطابق با ۲ مهر ۱۳۰۹ شمسی در بیت علم و فضیلت، متولد گردید و تحت تربیت پدر بزرگوار و مادر محترمه خویش قرار گرفت، معظم له دوره ابتدایی را در تهران، دبستان توفیق گذرانده و سپس با راهنمایی والد معظم خویش در سال ۱۳۲۰ آغاز به تحصیل علوم دینی نمودند. دوره مقدمات و سطح را نزد اساتید بزرگ تهران چون حضرات آیات حاج شیخ حسین کنی، حاج شیخ محمدعلی لواسانی، میرزا ابوالحسن شعرانی، حاج سید عبدالکاظم عصار، میرزا مهدی آشتیانی(فیلسوف شرق)، حاج سید حسن احمدی، میرزا هدایت الله گلپایگانی، حاج شیخ عباس تهرانی و حاج شیخ اسماعیل جابلقی تا سال ۱۳۲۸ که والد معظم ایشان رحلت فرمودند، باتمام رسانیدند.
معظم له پس از رحلت والد معظم به حوزه علمیه قم وارد شده و در درس حضرات آیات عظام حجت کوه کمره ای حاج آقا حسین بروجردی حاج سید محمد تقی خوانساری و حاج شیخ محمدعلی اراکی شرکت نمودند.
سپس برای ادامه تحصیل به نجف اشرف عزیمت نمودند. پس از ورود به نجف اشرف در دروس حضرات آیات عظام سید محمد روحانی، سیدعبدالهادی شیرازی، سید ابوالقاسم خویی، حاج شیخ حسین حلی و حاج سید محمود شاهرودی حاضر شدند و با نبوغ علمی که داشتند در سن ۳۰ سالگی به درجه رفیع اجتهاد نائل گردیدند و همزمان به تدریس دروس سطوح عالی در حوزه علمیه نجف اشرف پرداختند و جزو اساتید بنام آن حوزه هزارساله قرار گرفتند، که طلاب و فضلای بسیاری از خرمن دانش معظم له بهره مند گردیدند .
معظم له با ورود امام راحل به نجف اشرف و آغاز تدریس خارج مکاسب محرمه، به همراه فضلای معاصر خویش همچون حضرات آیات راستی کاشانی، اخوی گرانقدر شان عارف واصل حاج آقاروح الله شاه آبادی، سیدمحمدعلی تهرانی و آقایان اخوان مرعشی، با شرکت در درس امام راحل، بر  رونق و گرمی حوزه درس امام راحل در ابتدای ورود معظم له، افزودند .
ایشان در سال ۱۳۴۸ بنا به درخواست مرحوم آیت الله العظمی خویی، جهت سر و سامان دادن به وضع شیعیان و طلاب پاکستان، به همراه عده ای از فضلا و شاگردانش به کشور پاکستان مهاجرت نمودند و پس از یکسال اقامت در بازگشت به ایران، توسط رژیم پهلوی ممنوع الخروج گشته و تا پیروزی انقلاب اسلامی از ادامه خدمت در پاکستان و نجف اشرف بازماندند .لذا در تهران اقامت گزیدند و به فعالیت های اجتماعی ومذهبی پرداختند .
تاسیس مدرسه معارف اسلامی جهت آموزش مبانی اسلامی برای خواهران و برادران و خدمات خیریه به جهت کمک به نیازمندان ساخت مساجد و درمانگاه های خیریه و صندوقهای خیریه قرض الحسنه متعدد از خدمات معظم له در شهر تهران است.
با اوج گیری نهضت امام فعالیت های روشنگرانه و سخنرانی ها و تظاهرات بر ضد رژیم پهلوی را سرلوحه اقدامات خویش قرار دادند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی بنا بر وظیفه شرعی، با تشکیل کمیته انقلاب اسلامی در سالهای آغازین انقلاب، تمام اوقات خویش را وقف خدمت رسانی به انقلاب نمودند و با آغاز جنگ تحمیلی، بیشتر توان خویش را در کمک رسانی به رزمندگان در جبهه ها نمودند .
معظم له تا سال ۱۳۷۵ در شهر تهران به خدمات علمی و اجتماعی خویش اشتغال داشتند و از آن زمان تا کنون در شهر مقدس قم به تدریس و خدمات علمی و اجتماعی اشتغال دارند .
سرلوحه و شعار و عمل ایشان در طول عمر با برکتشان، خدمت رسانی به مردم و گره گشایی از کار ایشان است.
و در انتخابات هفتم اسفند ماه 94 نیز ، ایشان با کسب آرای مردم استان تهران ، به عنوان نماینده خبرگان برگزیده شدند.
ولادت «نصرالله شاه آبادی» (1350 ق) (۱۷ دی ۱۳۱۰ش)

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -