انهار
انهار
مطالب خواندنی

زندگینامه ای خواندنی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
حسنعلی نخودکی اصفهانی (۱۲۷۹-۱۳۶۱ق)، عالم و عارف امامی قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری، مشهور به داشتن کرامت و استجابت دعا.
وی از محضر جهانگیرخان قشقایی، آخوند ملا محمد کاشی و سید محمد کاظم طباطبائی یزدی بهره برد و پس از آن، تهذیب نفس و ریاضت‌های شرعی را با نظر شخصیت‌هایی چون سید جعفر حسینی قزوینی و سید مرتضی کشمیری در پیش گرفت.
او در کنار فلسفه، فقه، اصول، تفسیر و ریاضی، بر علوم غریبه هم تسلط داشت. وی صوفی مسلک بود و اعتقاد داشت صورت کامل تصوف در اسلام به ظهور رسیده است.
ولادت و نسب
حسن‌علی مقدادی در ۱۵ ذی‌القعده ۱۲۷۹قمری/۱۲۴۲شمسی در اصفهان به دنیا آمد. شهرت وی به نخودکی در اواخر عمر، به سبب اقامتش در نخودک، یکی از روستاهای اطراف مشهد بود.[۱]
پدر او، علی اکبر مقدادی، فردی عامی و از کاسبان اصفهان و متصف به زهد و پارسایی بود.[۲] وی همچنین مرید محمدصادق تخت پولادی، از مشایخ سلسله چشتیه، و مشهور به استجابت دعا و کرامت بود.[۳]
تربیت عرفانی
پدر حسنعلی به منظور تربیت عرفانی، وی را نیز نزد مرشدش برد و از او خواست تا تربیت و مراقبت از وی را برعهده بگیرد. حسنعلی از هفت سالگی تا یازده سالگی زیر نظر محمدصادق تختپولادی به ریاضت‌های شرعی مشغول شد.[۴]
در ۱۲۹۰ق محمد صادق تختپولادی درگذشت و حسنعلی ۳ سال دیگر نیز به ریاضت پرداخت، چنانکه شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماند و هر روز، روزه می‌گرفت. پس از آن برای بهره بردن از محضر سید جعفر حسینی قزوینی، که گویا از مجذوبان سالک بود، به شهرضا رفت.[۵]
وفات
نخودکی در ۱۷ شعبان ۱۳۶۱ق درگذشت. پیکر وی با حضور بسیاری از اهالی مشهد تشییع و در صحن عتیق حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.[۶]
وی در زمان حیات خود هنگامی که در یکی از حجره های صحن عتیق رضوی مشغول عبادت بود، کرامت و لطف ویژه امام رضا(ع) به زائران خود را شهود کرده و وصیت کرد در همان مکانی که امام را شهود کرده بود زیر پای زائران دفن شود.[۷] برخی برای وی کرامت دیگری نقل کرده‌اند که وصیت کرده بود قبرش ده متر پایین‌تر از صحن باشد و سال‌ها بعد که در صحن گودبرداری انجام شد به قبر ایشان آسیبی نرسید و راز وصیت ایشان روشن گشت. در منابع معتبر، منبعی برای این ادعا نقل نشده است.[۸]
در ابتدا سنگ قبر ایشان در کف صحن معلوم بود، پس از مدتی کتیبه‌ای در بالای مزارش نصب شد و اکنون علامتی قبر وی را مشخص نمی‌کند.
فعالیت‌های علمی
نخودکی تا سال ۱۳۱۱ق در کنار تهذیب نفس، به آموختن علوم دینی و ادبی، منطق، فلسفه، فقه، اصول و ریاضی، در حوزه علمیه اصفهان،[۹] حوزه علمیه مشهد و حوزه علمیه نجف پرداخت.[۱۰] او در نجف به دیدار عالم و زاهد مشهور، سید مرتضی کشمیری، رفت و مدتها با او ارتباط داشت و در تهذیب نفس، از راهنمایی‌های وی بهره برد.[۱۱]
نخودکی از ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۴ق در مشهد اقامت گزید و به ریاضت‌های شرعی پرداخت و از درس استادانی همچون محمدعلی خراسانی (مشهور به حاجی فاضل)، سیدعلی حائری یزدی، حاج‌ آقا حسین قمی و عبدالرحمن مدرس استفاده کرد.[۱۲] وی در ۱۳۱۹ به شیراز سفر کرد و در آنجا به فراگرفتن طب و آموختن کتاب قانون نزد میرزا جعفر طبیب پرداخت.[۱۳]
نخودکی در رمضان همان سال به بوشهر و از آنجا، از طریق دریا، به مکه رفت.[۱۴] وی چند بار دیگر نیز به نجف و اصفهان سفر کرد[۱۵] و سرانجام در ۱۳۲۹ به مشهد رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.[۱۶]
اساتید
از اساتید مشهور نخودکی می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:
جهانگیرخان قشقایی
ملا محمد کاشی
سید سینا
میرزا حبیب الله رشتی
سید محمد فشارکی اصفهانی
سید محمد کاظم طباطبائی یزدی
محمدحسن مامقانی
ملا اسماعیل قره‌باغی[۱۷]
تدریس
نخودکی در مشهد بیشتر اوقات خویش را به عبادت، ریاضت، اعتکاف و زیارت قبور عرفا، مانند ابوعلی فارمدی، شیخ محمد کارَندِهی (مشهور به پیر پالان‌دوز) و شیخ محمد مؤمن، گذراند.
وی با وجود عبادت بسیار، گاه در فقه و اصول و ریاضیات، کتاب‌هایی چون شرح لمعه، معالم‌ الدین و خلاصة الحساب را تدریس می‌کرد.[۱۸]
علوم غریبه
گفته شده است نخودکی به علوم غریبه نیز مسلط بود و در این رشته شاگردانی داشت.[۱۹]
پاره‌ای از اوقاتِ او نیز صرف پاسخگویی به سؤالات طالبان سیر و سلوک و دادن دعا و دوا به گرفتاران و بیمارانی می‌شد که از شهرهای دور و نزدیک به او مراجعه می‌کردند.[۲۰]
شاگردان و مریدان
برخی از شاگردان و مریدان نخودکی عبارتند از: فرزندش علی مقدادی اصفهانی، عبدالنبی خراسانی، ذبیح‌الله امیر شهیدی، محمدحسین خراسانی، محمود حلبی، محمد احمدآبادی (مشهور به طبیب‌زاده)، سید علی رضوی، و ابوالحسن حافظیان.[۲۱]
سید شهاب الدین مرعشی نجفی و غلامرضا عرفانیان یزدی نیز ازشاگردان وی در حدیث و از جمله کسانی بودند که از او اجازۀ نقل حدیث گرفتند.[۲۲]
آثار
آثار نخودکی را فرزند وی، مقدادی اصفهانی، در کتابی به نام نشان از بی نشان‌ها، در دو مجلد، به چاپ رسانده، که مشتمل است بر تعلیقه‌ای بر کتاب تذکرة المتقین اثر شیخ محمد بهاری همدانی، نامه‌هایی به برخی از مریدان، تقریر برخی از مجالس وی و رساله‌هایی با موضوع‌های بیشتر عرفانی و اخلاقی همچون توحید، ولایت و محبت اهل بیت (ع)، عشق و محبت، زهد و پارسایی، حقوق مسلمانان بر یکدیگر، دعا و شرایط استجابت آن، و اخلاص.[۲۳]
نخودکی کتاب‌های ارشاد البیان و اسرارنامۀ عطار نیشابوری را تصحیح و در ۱۳۵۵ق و ۱۳۵۶ق در تهران به چاپ رساند. او همچنین کتاب ترجمه الصلاة، اثر ملا محسن فیض کاشانی، را به همراه تأویلاتی از خویش دربارۀ نماز، چاپ کرد.[۲۴]
او گاهی شعر نیز می‌سرود.[۲۵]
گرایش به صوفیه
از نخودکی کرامت‌های بسیاری نقل شده است.[۲۶] برخی وی را قطب یا شیخ سلسلۀ چشتیه معرفی کرده و لقب طریقتی وی را‌ بنده‌علی دانسته‌اند، اما وی کسی را به این سلسله دعوت نکرد.[۲۷] او به درویشان خاکسار نیز علاقه‌مند بود و بیشتر شب‌های جمعه به تکیۀ گنبد سبز، که محل اجتماع خاکساران بود، می‌رفت و با آنان معاشرت می‌کرد.[۲۸]
از شیخ محمدتقی بهجت نقل شده است که ظاهراً شیخ حسنعلی از حاج آقا حسین بروجردی تقلید می کرده است و پسر حسنعلی نیز گفته است: پدرم مکرر وجوه شرعی به من می داد و من می بردم و به آقای بروجردی می دادم.[۲۹]
تعلیمات
اساس دستورهای سلوکی نخودکی به شاگردانش عبارت بود از:
اهتمام فراوان به رعایت شرع
حلال بودن غذا
بهجاآوردن نمازهای واجب در اول وقت
سعی در تحصیل حضور قلب
وی همچنین به بیداری در سحرها، مراقبه در طول روز و محاسبه نفس در شب بسیار توصیه می‌کرد.[۳۰]
بنا بر بعضی از نامه‌های نخودکی به شاگردانش، او اعتقاد داشته است که در زمان وی، عارف کامل و استادی که توانایی دستگیری از سالکان را داشته باشد، وجود ندارد. وی ضمناً مکرر اظهار می‌داشته است که کامل نیست و نمی‌تواند مرشد باشد و بنابراین، از سر ناچاری، برای کسانی که طالب بودند و اصرار داشتند، دستورهایی را از شخص‌‌ کاملی که موفق به درک او شده بود به طالبان می‌داد و مداومت بر آن‌ها را تا رسیدن به محضر یکی از عارفان کامل توصیه می‌کرد.[۳۱]
وی همچنین تصوف را طریق وصول الی‌ الله (راه رسیدن به خدا) می‌دانست و از این‌رو اعتقاد داشت که تصوف مخصوص ‌‌اسلام نیست و در همۀ ادیان وجود دارد و طریقۀ همۀ انبیا و اولیا بوده، ولی صورت کامل آن در اسلام به ظهور رسیده است.
او همچنین ظاهر تصوف را شریعت اسلام و باطن و حقیقت آن را اتصال با ولایت، یعنی ایمان به ولایت امام علی(ع) و جانشینان وی می‌دانست.‌ بنابراین، از نظر وی قطب کسی است که رشتۀ اجازۀ وی به علی و فرزندان معصوم وی علیهم السلام اتصال داشته باشد تا بتواند راهنمایی دیگران را بر عهده بگیرد و آنکه به ولایت متصل نیست، اگرچه ظاهر اعمالش با شرع نبوی مطابقت داشته باشد، از اسلام و تصوف بهره‌ای ندارد.[۳۲]
پانویس
  1. مقدادی اصفهانی، ج‌۱، ص۱۴ـ ۱۵، ص۸۰ـ۸۱، پانویس ۱؛ آشتیانی، ص‌‌۱۳۶.
  2. امامی خویی، مرآةالشرق، ج‌۲، ص‌‌۹۶۵؛ مقدادی اصفهانی، ج‌۱، ص۱۴؛ قس رازی، ج‌۷، ص‌‌۱۱۱؛ مرعشی، ج‌۲، ص‌‌۳۰۷؛ امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۸، که از پدر نخودکی با عنوان آخوند و ملا یاد کرده‌اند
  3. مقدادی اصفهانی، ج۱، ص۱۴؛ همایی، ص‌‌۱۲۱؛ مدرسی چهاردهی، ص‌‌۱۸۲؛
  4. رجوع کنید به مقدادی اصفهانی، ج‌۱، ص۱۵ ـ ۱۶
  5. مقدادی اصفهانی، ج۱، ص۱۵ـ۱۶، ۱۸؛ رازی، ج‌۷، ص‌‌۱۱۲؛ قس مهدوی، ص‌‌۱۸۴، که حسینی قزوینی را از مریدان محمدجواد سرجوئی بیدآبادی دانسته است؛ نیز قس بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، ص‌‌۲۱۷۷، که او را از مریدان عارفی به نام رستم ازسلسلۀ نعمت اللهی خوانده است.
  6. مقدادی اصفهانی، ج‌۱، ص‌‌۳۴ ـ ۳۵؛ رازی، ج‌۷، ص‌‌۱۱۲؛ امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۸ ـ ۱۲۲۹؛ قس بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، ص‌‌۲۱۷، که به اشتباه سال درگذشت وی را ۱۳۶۵ نوشته است.
  7. رجوع کنید به امامی خویی، مرآةالشرق، ج‌۲، ص‌‌۹۶۵؛ مقدادی اصفهانی، ج‌۱، ص‌‌۱۶ـ ۱۷؛ رازی؛ مرعشی، همانجاها
  8. رجوع کنید به مقدادی اصفهانی، ج‌۱، ص‌‌۱۷، ۲۰ ـ ۲۱؛ امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۸ ـ ۱۲۲۹؛ مرعشی، همانجاها
  9. رجوع کنید به مقدادی اصفهانی، ج‌۱، ص‌‌۱۷
  10. رجوع کنید به همان، ص‌‌۱۷ـ ۱۸، ۲۱
  11. رجوع کنید به همان، ص‌‌۲۲
  12. رجوع کنید به همان، ص‌‌۲۳
  13. رجوع کنید به همان، ص‌‌۲۲
  14. رجوع کنید به همان، ص‌‌۲۳ ـ ۲۴
  15. همان، ص‌‌۲۴ ـ ۲۵؛ آشتیانی؛ مرعشی، همانجاها
  16. رجوع کنید به ابطحی، پرواز روح، ص‌‌۲۴۳ ـ ۲۴۴
  17. رجوع کنید به عبدالرحمن مدرس، ص‌‌۲۵۲ ـ ۲۵۳
  18. رجوع کنید به بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، ص‌‌۲۲۰ ـ ۲۲۱؛ ابن بابویه، فضائل الاشهر الثلاثة، مقدمۀ عرفانیان، ص‌‌۱۴۹ـ۱۵۰؛ هاشمی خراسانی، ص‌‌۳، ۱۱، ۳۳؛ ابوالحسن حافظیان، مقدمۀ حکیمی، ص‌‌۱۳؛ مدرس گیلانی، حاشیه و ذیل صدوقی سها، ص‌‌۲۵ ـ ۲۶
  19. رجوع کنید به حسین‌بن سعید کوفی، مقدمۀ عرفانیان، ص‌‌۴۲؛ مرعشی، همانجا
  20. رجوع کنید به مقدادی اصفهانی، ج‌۱، ص‌‌۱۱۷ـ۱۶۶، ۱۶۸ـ ۴۹۳، ۵۰۴ـ ۵۹۳
  21. آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف شیعه، ج‌۹، قسم ۳، ص‌‌۷۳۰، ج‌۱۱، ص‌‌۵۷؛ عبدالرحمن مدرس؛ مهدوی، همانجاها؛ قس مدرسی چهاردهی، ص‌‌۱۸۳، که گفته نخودکی منطق الطیر را با حذف منقبت‌های خلفای سه‌گانه به چاپ رساند؛ قس امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، ج‌۳، ص‌‌۱۲۲۹؛ مرعشی،همانجا، که به اشتباه ترجمۀ کتاب الصلاة را به نخودکی نسبت داده‌اند.
  22. برای نمونه‌های شعر وی رجوع کنید به هاشمی خراسانی، ص‌‌۱۱؛ مقدادی اصفهانی، ج‌۲، ص‌‌۱۸۶
  23. برای نمونه، رجوع کنید به مقدادی اصفهانی، ج‌۱، ص‌‌۴۹ به بعد
  24. رجوع کنید به مدرسی چهاردهی؛ آشتیانی، همانجاها؛ قس بلاغی، کتاب مقالات الحنفاء فی مقامات شمس العرفاء، ۲۲۰ ـ ۲۲۱، که ‌بنا بر نقلی او را از فقرای ذهبیه دانسته است.
  25. مدرسی چهاردهی، همانجا؛ مقدادی اصفهانی، ج‌۱، ص‌‌۲۵
  26. شبیری زنجانی، جرعه ای از دریا، ج2، ص582.
  27. برای نمونه، رجوع کنید به مقدادی اصفهانی، ج‌۱، ص‌‌۱۴۱ـ۱۴۲، ۱۴۵، ۱۴۷ ـ ۱۴۸
  28. رجوع کنید به همان، ص‌‌۱۳۴، ۱۳۹ـ۱۴۰، ۱۴۲، ۱۴۴ـ۱۴۶، ۱۵۳
  29. همان، ص۲۶۳، ۲۵۶ـ۲۶۶

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -