انهار
انهار
مطالب خواندنی

رابطه با دختر مورد علاقه خود

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام علیکم من پسر16ساله ای هستم که به دختر عموی15ساله خود علاقه دارم و ایشون هم از این علاقه من به خودشون اطلاع دارند
درواقع علاقه من به ایشون کاملا صاف و صادق و بدون هیچ قصد و قرضی بوده و کم و بیش من هم از علاقه ایشون به خود مطلع هستم اما مشکل ما در این میان محدودیت های شرعی بوده که مانع از رابطه ما باهم میشود
بنده چندین بار در فضای مجازی به گفتگو با ایشون پرداختم اما بعد از چندین بار گفتگو ایشون به من گفتند که بهتره باخم در فضای مجازی رابطه نداشته باشیم چون بلاخره نامحرمیم و اسلام برای ما حد و حدودی را معین کرده
من هم از این حرف ایشون خوشحال شدم و مطمئن شدم که ایشون هم به من هیچ گونه قصدو قرضی نداره و فقط علاقه خالصه بعد ها هم رابطه فامیلی ما در بین جمع فامیل همچنان برقرار بود ولی نا به پررنگی قبل و من فقط از این ناراحت بودم که کلا در فضای مجازی هیچ گفتگویی نداشتیم و من مشتاق یه سلام علیک ساده نه چیز دیگه ای با ایشون بودم اما اون نگران تکلیف شرعی رابطه مون بود برای همین کم رنگش کرد و آخرین بار بهم گفت که تا وقتی که سن هامون بالا تر نرفته به هیچ کس این حرفارو نگیم تا ببینیم بعدا چی میشه ببینید اگه فقط منع رابطه با نامحرم توی دین نبود الان ما هیچ مشکلی نداشتم وخیلی هم با ما خوش میگذشت
شک من درباره این مسئله این بود که در دین ما گفتگوی با قصد وقرض منع شده نه اینکه سلام احوال پرسی ساده رو منع کنه
من خودم چندین بار مشاهده کردم روزی بوده که عصبانی بودم یا حوصله نداشتم رفتم و یه "سلام،چطوری؟" ساده نوشتم و از قضا ایشون هم جواب دادن و به طور کل با این جواب سلام ساده کلا کلا کلا روحیه و اخلاق من تغییر کرده گاهی وقتی که عصبانی یا بد اخلاق میان جمع نشسته بودم و این گفتگوی خیییییلی ساده جریان پیدا میکرد وقتی کارم با تلفن تمام میشد اطرافیان تعحب میکردن که این همان فرد بداخلاق عصبانی بوده؟که اینطور خوش اخلاق و بگوبخند شده؟
برای همین من هم دوست دارم که همین جریان ساده گفتگوی معمولی میان ما جریان داشته باشه تابرای من هم مفید واقع بشه
درخواست راهنمایی از شما رو دارم که کمکم کنین آیا به نظر شما اگه ما گفتگوی چه اینترنتی یا چه حقیقی بدون هیچ قصدی رو داشته باشیم مشکل شرعی داره؟
درضمن لازم دونستم بگم که من چندین سال به بیماری افسردگی مبطلا بودم به خاطر وضعیت مالی ضعیف و به خاطر نداشتن هم صحبت یا دوست ،یک برادر بزرگتر از خودم هم دارم که رابطه با اون نمیتونه نیاز منو با رابطه با دختر عموم کم کنه البته وضعیت عاطفی توی خانواده مون درحد عالیه ولی باز نمیدونم چطوری افسده شدم ،در فامیل هم که همیشه گوشه نشین بودم چون بهترین دوست من درفامیل دخترعموم بود و با هیچ کس دیگه ای بهم اینقدر خوش نمیگذشت اما وقتی سن هامون بالا رفت و اسلام یه دیواری به اسم سن تکلیف و محرم نامحرم میون ما کشید؛رابطه ماهم به خاطر محدودیت ها کم شد ومن هم هرروز گوشه نشین تر شدمو این بیماری روگرفتم و کمی از آثارش تا الان باقی مونده که به خاطر حرف نزدن و رابطه نداشتن با دختر عموم وجود داره البته این ایام عید که دیدو بازدید هست و بیشتر میبینم ایشون رو اصلا یه ذره هم افسرده نیستم
(من از10سالگی این علاقه رو به دختر عموم پیدا کردم و تا الان آشکارش نکردم و توی این6سال که توی دلم نگه داشتم هیچ قصد لذتی به ایشون نداشتم که اسلام بخواد مانع رابطه ما بشه)
 
جواب: سلام علیکم؛پسرم نامه شما را با دقت و کلمه به کلمه خواندم و پاسخ کوتاه به شما این هست که آنچه اسلام راجع با گناه بودن ارتباط با نامحرم فرموده را محدودیت و دیوار و مانع تصور نکنید بلکه دلیل احکام دین پاکدامنی و عفت هست و ترک پاک دامنی انسان را در وادی عُزلت و نگونبختی و اعتیاد به گناه ارتباط با نامحرم و شهوت رانی سوق میدهد.
اگر مایل هستید از غم و افسردگی و گوشه نشینی نجات پیدا کنید حتماً به شادی های حلال و تفیح سالم و رفاقتهای مفید و ارزشمند علمی و اخلاقی و ارتباط با مسجد و کارهای فرهنگی علمی رو بیاورید. یاحقّ.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -