انهار
انهار
مطالب خواندنی

مناصب و مشاغل

بزرگ نمایی کوچک نمایی
میرزا حسن مستوفی الممالک

نخست وزیر
( از ۱۳۰۵/۰۳ه.ش. تا ۱۳۰۶ه.ش. )
تنها رئیس الوزرای دوران قاجاریه است که در اوایل سلطنت رضا شاه به مقام نخست وزیری رسید. دوران زمامداری او کوتاه بود. الغاء کاپیتولاسیون و مقدمات احداث راه آهن سرتاسری ایران در دوران زمامداری او انجام گرفت. بعد از کناره گیری از این مقام نیز، تا هنگام مرگ خود در سال 1311، مورد توجه و علاقه رضا شاه بود.
( ۱۲۸۹ه.ش. )

- مستوفي در 38 سالگي در سوم مرداد 1289 ه.ش اولين كابينه خود را به مجلس دوم معرفي كرد. مهمترین واقعه دوره اول ریاست وزرایی او گذراندن قانون خلع سلاح افراد غیرنظامی از مجلس بود. این قانون منجر به درگیری های شدید میان ستارخان و باقرخان با نیروهای دولتی شد. او پس از شش ماه صدارت به سبب مخالفت های مجلس استعفا داد.
( ۱۲۹۲ه.ش. )
دومین دوره نخست وزیری او مقارن با آغاز جنگ جهانی اول بود. او از احمد شاه خواست که برای مصون ماندن ایران اعلام بیطرفی نماید. علیرغم انجام این عمل، ایران صحنه تاخت و تاز قوای روس، انگلیس و عثمانی گردید.
( ۱۲۹۴ه.ش. )
دوره سوم نخست وزیری او (1294 ه.ش) در بحبوحه جنگ بود. او که وزارت خارجه کابینه اش را نیز مدیریت می کرد، قصد انتقال پایتخت به اصفهان را داشت که با دخالت قشون روس که در جنگ متحد انگلیس بود، در کرج متوقف شد. این دوره بحرانی هم بیش از 6 ماه دوام نیاورد.
( ۱۲۹۶ه.ش. )
چهارمین دوره نخست وزیری او (تیرماه 1296 ه.ش) همزمان با قحطی و مشکلات ناشی از جنگ به ناکامی انجامید و صد روز بیشتر ادامه نیافت. مستوفی الممالک استعفا داد و مدت دو سال از حکومت کناره گرفت.
( از ۱۳۰۱/۱۱ه.ش. تا ۱۳۰۲/۰۳ه.ش. )
پنجمین و آخرین دوره نخست‌وزیری او در دوران قاجاریه، از 25 بهمن 1301 ه.ش آغاز شد. در این کابینه نیز وزارت داخله را خود عهده دار شد. رضاخان که در کابینه‌های بعد از کودتا وزیر جنگ بود در دولت مستوفی‌الممالک نیز همین سمت را داشت. با قدرت یافتن رضا خان که خود داوطلب مقام نخست وزیری بود، مستوفی‌الممالک در خرداد 1302ه.ش استیضاح مدرس از وزیر خارجه (محمدعلی فروغی) را بهانه کرد و استعفا داد.
وزیر

مستوفی در کابینه اول محمد ولی خان تنکابنی (سپهدار اعظم)، وزیر مالیه بود. در سومین کابینه محمدولی خان نیز همین مسئولیت را داشت.
نماینده
( از ۱۳۰۲/۱۱/۲۳ه.ش. تا ۱۳۰۴ه.ش. )
در دوره پنجم مجلس شورای ملی از تهران به وکالت انتخاب شد. در سال 1304 پس از استعفای موتمن الملک به ریاست مجلس انتخاب شد ولی برای ابراز حق شناسی به قاجاریه در روز رأی گیری برای انقراض قاجاریه از دادن رأی خودداری نمود. در دوره ششم نیز به نمایندگی از تهران انتخاب گردید ولی نمایندگی مجلس را نپذیرفت.
موسس
مستوفی ­الممالک پس از بازگشت از اروپا، انجمن انسانیت را تشکیل داد و جلساتش را در خانه خود برگزار کرد. ریاست برعهده مستوفی الممالک ونیابت برعهده مصدّق السلطنه و معزالسلطان (معین الملک جدّ دکتر حسابی) بود و همانند دیگرانجمن های عده‌ای مسلّح داشت به نام «سرباز ملّی» تا موقع لزوم از آزادی دفاع کنند.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -