انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرحی کوتاه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

بـنـيـاد مـسـتـضـعـفـان و جانبازان انقلاب اسلامى يكى از متنوع ترين مجموعه هاى اقتصادى ، اجتماعى و فرهنگى جمهورى اسلامى ايران است كه پس از پيروزى انقلاب ، در 9 اسفند 1357، در پى صدور فرمانى از امام (ره ) خطاب به شوراى انقلاب به مدت نامحدود تاءسيس شد. بنياد بخش ‍ عمومى غـيـر دولتـى در كـشـور اسـت كه تحت امرولايت فقيه ، توسط هياءت امناى منصوب ايشان مطابق مقررات بخش خصوصى در چهار چوب قانون اداره مى شود، رئيس بنياد عضو هيات امناست .
بـه مـوجـب فـرمـان امـام (ره ) شـوراى انـقـلاب مـاءمـوريـت يـافـت تـمـام امـوال مـنـقـول و غـيـر منقول سلسله پهلوى و كارگردانان اصل اين رژيم را كه از بيت المال اختلاس كرده اند، به نفع مستمندان و كارگران و كارمندان ضعيف مصادره نمايد.
شوراى انقلاب در تاريخ 21/12/1357 اين بيانيه را صادر كرد:
((در پـى صـدور فـرمـان امـام خـمـيـنـى رهـبـر انـقـلاب اسـلامـى دربـاره مـصـادره امـوال مـنـقـول و غـيـر منقول خاندان پهلوى و كارگردانان اصلى رژيم پيشين و صرف آن در امور رفاهى مستضعفان و محرومان ، شوراى انقلاب اسلامى اقدام بـه ايـجـاد مـؤ سـسـه اى بـه نـام بـنـيـاد مـسـتـضـعـفـان كـرده اسـت . وظـيـفـه ايـن بـنـيـاد شـنـاسـايـى و ضـبـط ايـن اموال اعم از املاك و سپرده هاى بانكى و پول نقد و غيره و ايجاد واحدهاى مسكونى براى محرومان است .))
اوليـن اسـاسـنـامـه بـنـياد مستضعفان ، مشتمل بر 25 ماده است كه در گرد همايى هفتم تير 1358، مجمع عمومى مؤ سسين تصويب و به تاءييد شوراى انقلاب رسيد.
هـيـاءت مـؤ سـس مـركـب از آيـات شـهـيـد بهشتى ، خامنه اى ، هاشمى رفسنجانى ، موسوى اردبيلى و آقايان احمد جلالى ، على اصغر مسعودى و مهندس ‍ سحابى بود كه بنا به تصويب اين هياءت آقاى مهندس علينقى خاموشى به رياست بنياد منصوب گرديد.
شـهـيـد حـاج مـهـدى عـراقـى در اداره امـور و سـازمـانـدهـى ابـتـدايـى آن بـويـژه در زمـيـنـه جـمـع آورى اموال مصادره اى در چهار چوب ضوابط و موازين تعيين شده تلاش گسترده اى داشت .
حـسـاسيت ماءموريتها و ضرورت نظارت دقيق تر بر اين مجموعه عظيم هماهنگى بيشتر با برنامه هاى دولت ، موجب شد كه در تاريخ 26/6/1359 ، امام (ره ) نخست وزير وقت را به عنوان نماينده خويش براى اداره بنياد منصوب نمايند.

بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاى رجايى ، نخست وزير ايدء الله تعالى
چون وضع بنياد مستضعفين موجب نگرانى اين جانب است و مسايل آن پيچيده است ، لازم است جناب عالى امور بنياد را در دست گرفته و تحت نظر اشخاص متدين متعهد كاردان آن را به نفع مستضعفين اداره نماييد.
اطلاعات لازم را مى توانيد از هياءتى كه اينجانب معين نمودم به دست آوريد
انشاء الله تعالى موفق در خدمت به اسلام و مسلمين به خصوص ‍ مستضعفين باشيد.

 

و السلام عليكم و رحمه الله و بركاته
روح الله الموسوى الخمينى

 

شـهـيـد رجـايـى پـس از شرفيابى به حضور امام (ره ) گفتند: ((من از حضور امام اجازه گرفتم براى بنياد مستضعفين قانونى تهيه كنيم ... [بايد] اداره بـنـيـاد بـر اسـاس يـك قـانـون مـشـخـص بـاشـد و هـر كـس تـكـليـف خـودش را در آنـجـا بـدانـد. بـه نـظـر مـن اشـكـال اصـلى بـنـيـاد مـسـتـضـعـفـان دو چـيـز اسـت ، يـكـى گـسـتـرش وسـيـع و مـتـنـوع بـودن مـسـائل اسـت و ديـگـر ايـنـكـه افـرادى كـه در آنـجـا هـسـتـنـد، تـحـت يـك ضـابـطـه اى عمل نمى كنند و تا آنجايى كه من اين مورد را بررسى كرده ام ، مشكل اصلى آن بيشتر قسمت دوم است .))
بـا بـه شـهادت رسيدن رجايى ، از سوى امام (ره ) آقاى مير حسين موسوى ، نخست وزير وقت مسئوليت بنياد را عهده دار شدند. به دستور امام (ره ) مى بايست بهترين امكانات بنياد به جانبازان انقلاب اختصاص يابد.
در شهريور 1368، رهبر معظم انقلاب اسلامى آقاى محسن رفيقدوست را به رياست بنياد مستضعفان و جانبازان منصوب كردند.
اكـنـون سـهـم بـنـياد در فعاليتهاى اقتصادى ، اجتماعى و فرهنگى كشور قابل توجه است . تنوع ، كيفيت ، گستردگى و حجم محصولات و فعاليتهاى بـنـيـاد ايـن امكان را به وجود آورده ، كه بتواند به توسعه روابط بازرگانى ، مبادله تجربيات ، حضور مؤ ثر در نمايشگاههاى خارج از كشور و سرمايه گذاريها و فعاليتهاى مشترك با دولت و مؤ سسه هاى ايرانى و خارجى و صدور محصولات توليدى و خدمات فنى بپردازد.
بنياد داراى سه بخش اقتصادى ، جانبازان ، محرومان و مستضعفان است .
1- بـخـش اقـتـصـادى : شـامـل سـازمـانـهـاى صـنـايـع و مـعـادن ، عـمـران و مـسـكـن ، كـشـاورزى و صـنـايـع غـذايـى ، سـيـاحـتـى و تـفـريـحـى ، حـمـل و نـقـل و بـازرگـانـى و 3 مـؤ سـسـه مـالى و اعـتـبـارى ، مـطـالعـات تـاريـخ مـعـاصـر ايـران ، حسابرسى و خدمات مالى و مشاوره اى و يك اداره كل موزه ها است .
2- بـخش جانبازان : مسئوليت اريه خدمات بهداشت و درمان ، آموزش و اشتغال ، فرهنگى ، اجتماعى و هنرى و تسهيلات رفاهى به جانبازان را به عهده دارد.
3- بـخـش مـحرومان و مستضعفان : مسئوليت كمك به اقشار محروم در چهار چوب بودجه مصوب بنياد در قالب طرحها عمرانى در مناطق محروم را به عهده دارد.

نگاهى به دستاوردها و عملكرد بنياد
در حـال حـاضـر حـدود 115 هـزار نـفـر از جـانـبـازان زيـر پـوشـش خـدمـات بـنـيـاد هـسـتـنـد كـه در سال 1369، بيش از 43 درصد از آنها بيكار بودند، اما در حال حاضر آمار جانبازان بيكر به 3 درصد كاهش يافته است .
در بخش آموزش جانبازان ، اعم از ابتدايى ، راهنمايى ، متوسط و آموزش ‍ عال ، بنياد فعاليتهاى چشمگيرى داشته است . اكنون نزديك به 15 هزار نفر جانباز در انشگاه ها مشغول تحصيل هستند و بيش از 300 كانون قرآنى در سراسر كشور براى جانبازان و خانواده ها و فرزندان آنها داير شده است .
در ابـتـداى سـال 1368، كـمـتر از 700 نفر از جانبازان بالاى 70 درصد از طريق بنياد صاحب خانه شده بودند و اكنون 5500 نفر صاحب خانه شده و به تعداد 95 هزار نفر از آنها در سرتاسر كشور زمين داده شده است .
در بـخـش بـهداشت و درمان ، تعداد زيادى از جانبازان به خاتمه درمان رسيده اند و با خريد تجهيزات پزشكى و دعوت از پزشكان خارجى ، بيشتر امور درمانى در داخل كشور انجام مى شود كه اين خود كمك بزرگى به آنان است .
در سـالهـاى اخير از محل در آمدهاى بنياد هزينه هاى آن تاءمين مى شود و اكنون در آمد سالانه بنياد نزديك به 80 ميليارد تومان است كه 70 درصد آن صرف جانبازان و 30 درصد آن صرف محرومان مى شود


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -