انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام عقد دائم

بزرگ نمایی کوچک نمایی

1- خواندن صیغه عقد بصورت غیر حضوری

سؤال:با توجه به پیشرفت علوم و ضرورت جواب به برخی ابهامات، استفتای زیر نیاز به تفکر و بررسی کامل دارد و استدعا دارم با در نظر گرفتن همه شرایط جواب داده شود: همانطور که می دانیم می توان خطبه عقد دائم را غیر حضوری خواند یعنی مثلا پسر در خارج است تلفنی دختری را برایش عقد می کنند. 1) آیا شرایط فوق برای صیغه یا خواندن صیغه محرمیت هم جایز است؟(تلفنی یا اینترنتی(چت)) 2) همانگونه که می دانیم در صیغه خواندن خطبه به زبان فارسی هم جایز است.آیا دو نفر میتوانند تلفنی یا اینترنتی صیغه شوند؟ 3) با توجه به اینکه عرف جامعه صیغه را نمی پذیرد آیا ضرورت دارد برای صیغه نفر سومی هم شاهد باشد؟ 4)آیا می توانند پسر و دختری تلفنی یا اینترنتی فقط برای صحبت کردن محرم یکدیگر شوندو تضمین کنند یکدیگر را ندیده یا تماس بدنی نداشته باشند؟ آیا در اینصورت هم رضایت پدر شرط است؟ با تشکر
پاسخ:صیغهء عقد ازدواج (دائم یا موقت) را می توانند طرفین عقد اجرا کنند و نیاز به شاهد ندارد، خواه حضوری باشد یا تلفنی؛ و اگر نتوانند به زبان عربی صیغه را بخوانند به زبان فارسی هم جائز است؛ و در هر حال، برای ازدواج با دختر اذن پدر لازم است.
2- تبدیل عقد دائم به موقت
سؤال:آیا کسی که صیغه عقد دائم خوانده، می تواند با اجرای صیغه مجدد آنرا به عقد موقت تبدیل کند؟
پاسخ:جائز نیست مگر بعد از انجام طلاق.
3- خواندن مجدد عقد دائم
سؤال:آیا تکرار صیغه عقد دائم به فاصله چند روز توسط دو وکیل مختلف اشکال دارد؟
پاسخ:عقد اوّل کافی و مؤثر است ولی خواندن عقد دوّم ضرری نمی زند.
4- اجرای عقد دائم قبل از انقضای مدت عقد موقت
سؤال:کسى که بدون انقضاى عقد موقّت، عقد دائم اجرا کند و بعداً متوجّه شود، آیا عقد دائم او باطل است؟
پاسخ:احتیاط واجب آن است که مجدّداً عقد را بخواند ولى اگر قبلا فرزندانى به وجود آمده باشند، حلال زاده اند.
5- ازدواج با اهل تسنن
سؤال:آیا ازدواج مردان سنّى با دختران شیعه جایز است؟ ازدواج مرد شیعه با دختر سنّى چطور؟
پاسخ:در صورتى که خوف انحراف نباشد مانعى ندارد ولى در صورتى که احتمال انحراف عقیدتى باشد جایز نیست.
6- ازدواج پدر با مادر زن پسر
سؤال:اخیراً از چند تن از علما پرسیده اند که آیا ازدواج پدر، با مادر زن فرزند خویش شرعاً جایز است؟ ایشان گویا فرموده اند: جایز نیست، نظر حضرت عالى چیست؟
پاسخ:جایز است و کسى قائل به حرمت نیست.
7- شرط انجام امور منزل
سؤال:آیا این شرط که همسر آینده کارهاى معمولى منزل را انجام دهد صحیح است و در صورتى که به شرط عمل نکرد حکم آن چیست؟
پاسخ:هرگاه شرط کنند، این شرط لازم الاجراست و در صورت تخلّف احتیاط این است که زن هزینه آن را بپردازد.
8- شرط عدم نزدیکی
سؤال:آیا در عقد نکاح دائم مى توان شرط کرد که نزدیکى زن و مرد صورت نگیرد؟
پاسخ:در عقد دائم خالى از اشکال نیست.
9- تحقیق در مورد عده زن متعه
سؤال:مردى زنى را به عقد موقّت خود در مى آورد در بین مباشرت با آن زن شک مى کند که آیا او از زنانى است که زیاد صیغه مى شود وعدّه نگه نمى دارد یا نه، آیا تحقیق واجب است؟
پاسخ:سؤال و تحقیق از زن واجب نیست.
10- حکم زوجیت در صورت زنده شدن همسر پس از فوت
سؤال:زنى که در اثناى وضع حمل بمیرد و بعد به برکت توسّل به ذات پاک خدا و اولیاء الله زنده شود، آیا زوجیّت او باقى است.؟
پاسخ:در فرض مسأله زوجیّت باقى است.
11- ازدواج دختر به عنوان وجه المصالحه
سؤال:بین دو طایفه، در محلّى درگیرى واقع مى شود و چشم پسر بچه اى نابینا مى شود، به عنوان وجه المصالحه دختر ده ساله اى را با اجازه ولیّش براى برادر بچه 8 ساله اى که چشمش از بین رفته بود عقد مى کنند. خود دختر ادّعا مى کند من راضى نبوده و نیستم. در قانون سنّ پسر و دخترى که بتوانند مستقلا در کارهاى خود مداخله کنند 18 سال است و کمتر از 18 سال باید به دادگاه مراجعه و دادگاه به پزشک متخصص ارجاع مى دهد که بالغ و رشیده باشند، چنانچه پزشک متخصص قانونى بر بلوغ و رشد گواهى کند، دادگاه قبل از سن 18 سالگى حکم رشد صادر مى کند. در این مورد چنین اقدامى نشده لیکن در سن 16 سالگى صورت جلسه اى بین زوجین به این کیفیت که تا پایان تحصیلات متوسطه زوجین به تحصیل خود ادامه دهند، تنظیم شده است. در همین صورت جلسه نیز دختر ادعا مى کند پدر و مادرم تهدیدم کردند من امضاکردم. این ازدواج در بعضى از روستاها مرسوم بوده و هست. در ضمن در مسأله 4 تحریر الوسیله در فصل اولیاى عقد آمده است که «یشترط فی صحة تزویج الاب و الجد و نفوذه عدم المفسده» و در آخر مسأله ذکر شده «بل الاحوط مراعات المصلحة» آیا این عدم مفسده و رعایت مصلحت مربوط به دختر مى باشد یا به پدر و فامیل دختر؟ آیا چنین عملى اصلا درست است یا نه؟
پاسخ:رعایت مصلحت و مفسده مربوط به دختر است یعنى مصالح دختر باید در نظر گرفته شود ارتباطى به پدر و مادر ندارد و ملاحظات فامیلى و جبران خسارتها، نمى تواند مجوز باشد که صغیر مال المصالحه شود و امّا در مورد کبیر شرعى واضح است که بدون رضاى او عقد صحیح نیست.
12- ازدواج معاطاتی
سؤال:حکم ازدواج معاطاتى چیست و چه شرایطى دارد؟ اگر یکى از مقلّدین شما در این مسأله (به فرض عدم صحّت ازدواج معاطاتى به نظر شما) به مرجع دیگرى رجوع نماید حکم چیست؟ اگر فردى به علّت عدم آشنایى به حکم (در صورت عدم صحّت ازدواج معاطاتى) با فردى به این طریق ازدواج کند و بعد حکم را بفهمد وظیفه اش چیست؟
پاسخ:چیزى به نام ازدواج معاطاتى نداریم چنین ازدواجى باطل است.
13- جاری شدن عقد در عده طلاق
سؤال:دوشیزه اى به عقد دائم جوانى درمى آید; نظر به این که از خانواده مذهبى بوده و به خاطر این که در رفت و آمد مشکلى نداشته باشند، صیغه عقد خوانده مى شود و بعد از عقد در مواقعى که خلوت مى کرده اند نامزد و دوشیزه از راه دبر آمیزش مى کرده اند، پس از مدّتى کار آنان منجر به اختلاف و جدایى مى گردد، دختر چون مسائل شرعى را نمى دانسته فکر مى کرده این نوع آمیزش عدّه ندارد به همین جهت متأسفانه در حال عدّه به عقد دائم دیگرى در مى آید و بعد از چند سال زندگى و بچه دار شدن متوجّه مسأله مى شوند حکم شرعى را بیان فرمایید.
پاسخ:احتیاط واجب آن است که در فرض مسأله بعد از عدّه مجدّداً صیغه عقد بخوانند و حرام ابدى نیست.
14- عقد دائم در عده عقد موقت
سؤال:زن مطلقه اى بعد از انقضاى عدّه، متعه مى شود و بعد از چندى با وساطت بزرگان فامیل بنا مى شود با شوهر اوّل ازدواج کند، به همسر دوّم مراجعه و چاره جویى مى نماید او بقیّه مدّت را مى بخشد و دوباره زن را صیغه مى کند و قبل از دخول فسخ مى نماید و زن بلافاصله به عقد شوهر اوّل درمى آید با این استدلال که این فسخ دوّم قبل از دخول است و غیر مدخوله عدّه ندارد، آیا این مطلب صحیح است؟
پاسخ:عدّه عقد سابق با این امور از بین نمى رود و تا عدّه پایان نیابد ازدواج مجدّد او صحیح نمى باشد و نمى تواند بدون عدّه به عقد نکاح کسى درآید.
15- شرط عدم نزدیکی در عقد دائم
سؤال:در صورتی که در ضمن عقد نکاح شرط عدم نزدیکی شود آیا این شرط باطل است یا خیر ؟ در صورت باطل بودن آیا مبطل نیز میباشد ؟
پاسخ:در نکاح دائم این شرط اشکال دارد ولی در نکاح موقت اشکال ندارد و در هر حال مبطل نیست.
16- شروط ضمن عقد مخالف عقل و شرع
سؤال:بنده از اینترنت شرایطی را در مورد ازدواج دیدم که خلی خوب و عادلانه هم بود و من از آنها پرینت گرفتم و به دوستانم هم نشان دادم و آنها هم تایید کردند که شرایط بسیار خوبی است و می تواند برای دختری که قصد ازدواج دارد بسیار مفید باشد برای همین با خواستگارم مطرح کردم و آن هم پذیرفت ولی وقتی رفتیم محضر، محضر دار که یک روحانی هم بود گفت اکثر این شرایط خلاف شرع هستند و بدرد نمی خورند و حتی به تمسخر گفتند که شاید هر کس این ها را نوشته قصد دست انداختن خانمها را داشته است و من خیلی ناراحت شدم واقعاً همین مسایل است که باعث می شود ما جوانها دین گریز باشیم چرا نباید به شرایط مورد توافق طرفین احترام قایل شد ؟
من شرایط را هم برایتان ارسال می کنم و از شما خواهش دارم که مرا راهنمایی فرمایید
از لطف شما هم ممنونم
۱.زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر داد تا زوجه در هر زمانی که بخواهد از جانب زوج اقدام به متارکه کرده و خود را از علقه زوجیت رها سازد به هر طریق اعم از بذل یا اخذ مهریه.
۲.زوج به زوجه وکالت بلا عزل داد تا هر زمان خواست مهریه را به هر میزان که خواست افزایش دهد.
3- زوجه اجازه دارد هر زمان اراده نمود به خارج از کشور مسافرت نموده و نیازی به اجازه مجدد زوج نباشد چه برای اخذ یا تمدید یا تجدید گذرنامه و این اجازه دائمی است.
4- زوجه حق ادامه تحصیل را تا هر مرحله یی که لازم بداند خواهد داشت در هر مکان و محلی که ایجاب کند .
5- زوج، زوجه را در انتخاب هر شغلی که مایل باشد و در هر محلی که صلاح بداند مخیر می نماید.
6- زوج مکلف است هنگام جدایی اعم از اینکه متارکه به درخواست زوج باشد یا به درخواست زوجه ، کلیه دارایی خود را اعم از منقول و غیر منقول و وجوه نقدی بلا عوض به زوجه منتقل نماید.
7- حق انتخاب مسکن و تعیین کشور و شهر یا محل آن با زوجه خواهد بود.
8- حضانت فرزندان بعد از طلاق مطلقاً با زوجه خواهد بود و در صورت خروج از کشور نیز نیازی به اذن پدر نخواهد بود.
9.اختیار زمان بچه دار شدن مطلقاً در اختیار زوجه خواهد بود.
10.نزدیکی و تمکین در اختیار زوجه بوده و هر زمان که اراده نمود زوج مکلف به همبستری با زوجه خواهد بود.
11.اگر احیاناً تقاضای همبستری از سوی زوج باشد زوج باید قبلاً مبلغی (که از سوی زوجه تعیین می شود) به شماره حساب زوجه واریز نماید با این حال زوجه در نزدیکی مخیر بوده و این امر موجد هیچ حقی هم برای زوج نخواهد بود.
12.زوج به هیچ عنوان حق طلاق زوجه را نخواهد داشت.
13.زوج پس از متارکه به هیچ عنوان حق ازدواج را نخواهد داشت اعم از نکاح دائم یا نکاح منقطع.
14.زوجه هر وقت مصلحت بداند می تواند زوج را تنبیه بدنی نماید و زوج حق هر گونه اعتراض بعدی را در این خصوص از خود سلب و ساقط می نماید.
15.زوج مکلف به انجام کلیه کارهای منزل بوده و در موقع جدایی نیز حق درخواست اجرت المثل را از این حیث نخواهد داشت.
16.زوجه هر گونه که مقتضی و صلاح بداند در برقراری ارتباط با دیگران مخیر بوده و زوج حق هر گونه اعتراض بعدی را از خود سلب و ساقط می نماید.
17.درخصوص تربیت اولاد زوجه هر گونه صلاح بداند اقدام خواهد نمود و زوج حق دخالت در این خصوص را نخواهد داشت.
18.ریاست خانواده با زوجه خواهد بود.
19.زوجه شرط نمود که زوج ضمن اطاعت کامل از زوجه از والدین ایشان نیز تبعیت کامل داشته باشد.
20.زوجه شرط نمود عند اللزوم نفقه والدین ایشان نیز با زوج باشد.
21.حق رجوع بعد از طلاق با زوجه خواهد بود.
22.نفقه زوجه علاوه بر مصادیق قانونی که عبارت از تهیه مسکن و البسه و خوراک و هزینه های بهداشتی و داروییٍٍ می باشد شامل کلیه تفریحات زوجه نیز از قبیل مسافرت خارج از کشور و غیره خواهد بود و میزان نفقه نیز توسط زوجه بدون لحاظ کردن وضعیت مالی زوج تعیین خواهد شد.
پاسخ:فکر می کنیم آنچه نوشته اید، منظورتان مزاح و شوخی بوده. هیچ برده ای هم در دوران بردگی دارای چنین محدودیتی نبوده و اگر زوجی را پیدا کنید که زیر بار این شرایط برود حتما باید او را به طبیب روانی معرفی کنید.
17- اختلاف زن و مرد در وقوع عقد نکاح
سؤال:در صورت اختلاف بین زن و مرد در وقوع عقد نکاح، قول کدام یک مقدّم است؟
پاسخ:در صورت نبودن بیّنه شرعیّه یا قرائن قطعیّه، قول منکر نکاح مقدّم است.
18- اختلاف زوجین بر دائم یا منقطع بودن عقد
سؤال:در صورت اختلاف بین زوجین در دائم یا منقطع بودن عقد نکاح، قول کدام یک مقدّم است؟
پاسخ:قول مدّعى عقد موقّت مقدّم است; ولى احتیاط آن است که در پایان مدّت، صیغه طلاق نیز جارى گردد.
19- اختلاف زوجین در بقاء زوجیت
سؤال:در صورت اختلاف بین زن و مرد در مورد این که عقد نکاح سابق به قوّت خود باقى است، یا به علل شرعى مانند طلاق و فسخ، زوجیّت خاتمه یافته، قول کدام یک مقدّم است؟
پاسخ:قول مدّعى بقاى زوجیّت، مقدّم است.
20- تعیین مهریه سنگین
سؤال:آیا تعیین مهریه ی سنگین حرام است؟
پاسخ:حرام نیست ولی کار بسیار بدی است.
تمکین
1- مطالبه مهریه قبل از تمکین
سؤال:هرگاه زن جز به گرفتن مهر، حاضر به تمکین نباشد و شوهر قادر بر اداى مهر نباشد و در عین حال مى گوید: طلاق نمى دهم و تا پایان عمر نفقه مى دهم حکم این مسأله چیست؟
پاسخ:اولا; زن حق دارد قبل از تمکین، مطالبه مهر کند، حتّى اگر شوهر قدرت پرداخت مهریه را نداشته باشد.
ثانیاً; اگر شوهر مهر ندارد باید نفقه را بدهد.
ثالثاً; اگر این امر مدّتها ادامه یابد و باعث ضرر و زیان زوجه یا عسر و حرج شدید او شود حاکم شرع مرد را وادار به طلاق
مى کند و اگر طلاق نداد حاکم شرع طلاق مى دهد و نصف مهر برذمّه زوج مى ماند تا وقتى که قدرت پرداخت پیدا کند.
2- شرط تعداد دفعات تمکین
سؤال:اگر زن دائمى شرط کند که هفته اى فقط یکى دوبار تمکین کند، آیا این شرط صحیح است؟
پاسخ:چنانچه طرفین به این شرط راضى شده باشند این شرط صحیح است.
3- عدم تمکین زن قبل ازگرفتن مهریه
سؤال:غالب فقهاى شیعه فرموده اند زوجه حق دارد مهر غیر مؤجّل را مطالبه و قبل از دخول مى تواند از تمکین تا گرفتن مهر امتناع نماید و نیز فرموده اند در صورت بذل تمکین به فرض دریافت مهر (تمکین تعلیقى) استحقاق نفقه نیز دارد. آیا حقّ امتناع زوجه از تمکین مختص به دخول است یا شامل سایر استمتاعات و یا اطاعت از زوج در امور لازم (از قبیل اقامت در منزل شوهر یا مسافرت با رضایت وى) نیز مى گردد به نحوى که اگر در این امور از شوهر اطاعت نکند ناشزه محسوب مى شود؟
پاسخ:ظاهر این است که زن مى تواند بدون گرفتن مهر معجّل خود را مطلقاً تسلیم شوهر نکند و در این مدّت بر زوج واجب است نفقه او را بدهد.
4- ادعای زوج و زوجه در مورد تمکین
سؤال:اگر زوجه مدعى تمکین تعلیقى بشود و زوج اظهار نماید که همسرش اهل تمکین حتّى در صورت دریافت مهر نیست و قراینى هم در حدّ افاده احتمال بر صحّت اظهارات زوج وجود داشته باشد آیا به صرف ادّعاى زوجه، شوهر ملزم به پرداخت نفقه مى گردد و یا این که فصل خصومت باید از طریق اقامه بیّنه و یمین به عمل آید و بنابراین چه کسى مدعى و یا منکر شناخته مى شود؟
پاسخ:هرگاه ظاهر حال زوجه اى که نزد مرد زندگى مى کند تمکین مى باشد و شوهر ادعاى خلاف آن را کند باید ثابت نماید و اگر ظاهر حال عکس آن باشد ادّعاى زوج مقبول است.
5- عندالمطالبه و عندالاستطاعة بودن مهریه
سؤال:زن و مردى و یا اولیا و بزرگان آنها قراردادى بین خودشان مى گذارند، مهریّه را هم تعیین مى نمایند، سپس مبلغ دویست هزار تومان از مهریّه نقداً داده مى شود و بقیّه بر ذمّه زوج مى باشد و ارتکاز عرفى بر این است که پس از انجام مراسم عروسى زوجه مى تواند مطالبه نماید و زوج هم باید عندالقدره بپردازد همان طورى که علماى گذشته در عقدنامه ها مى نوشتند (فلها المطالبه بشرط التمکین وله الاداء عندالقدره والامکان) ولى در این زمان دفاتر رسمى ازدواج بناى مذکور را در نظر نگرفته و مى نویسند که زوج باید عندالمطالبه پرداخت نماید و روى این اصل وقتى که اختلافى در بین آنها واقع مى شود زن مى گوید مادامى که شوهر مهریه را نقداً نپردازد حاضر به تمکین نخواهد شد باید نفقه او را هم بدهد آیا زوجه چنین حقّى را دارد؟
پاسخ:در صورتی که شرط شده باشد مهریه را عندالمطالبه بپردازد زن حق مطالبه مهر را دارد و اگر عدم تمکین به استناد عدم پرداخت مهریه باشد حق نفقه نیز دارد و اگر شرط شده باشد و یا قرینه از جهت عرف و عادت وجود داشته باشد که عندالقدرة و الاستطاعة بپردازد در صورت عدم توانایی شوهر، زن حق مطالبه ندارد و اگر تمکین ننماید حق نفقه ندارد
6- عدم تمکین به خاطر تهمت
سؤال:آیا زن مى تواند به دلیل آن که به من تهمت زده اى و یا آبروى مرا پیش دوستان و نزدیکان با سخنان تهمت آمیز برده اى خود را بر شوهر رسمى و شرعى خود حرام کند و با دیدنش در حجاب شود و از او تمکین عام و خاص نکند؟ اگر چه شوهر بارها به پاکى او اعتراف و از او به نحوى دلجویى کرده باشد؟
پاسخ:زن حق ندارد به این اعذار ازتمکین خوددارى کند و اگرشوهر به او تهمت زده، باید نزد حاکم شرع برود و مجازات او را بخواهد، مگر این که زن او را ببخشد.
7- نهی همسر از انجام مستحبات
سؤال:اگر زن به خاطر انجام مستحبات زیاد، دچار خستگى مفرط شود به طورى که مرد نتواند تمتّعات لازم را از او ببرد، آیا مرد حق دارد او را از انجام چنین مستحباتى نهى نماید و آیا اطاعت از شوهر در این جا لازم است؟
پاسخ:مرد نمى تواند او را نهى کند مگر به طور کلّى تمتّع از بین برود و در این صورت چون مزاحم حقّ شوهر است زن بدون اجازه او نمى تواند اقدام کند.
8- معنی تمکین
سؤال:با سلام: از نظر شرعی تمکین زن به چه معنا است آیا زنی که مدتی در خانه شوهرباشدوبا شوهرش مضاجعه میکند تمکین کرده یا نه واگر مردبنا به عللی دخولی انجام ندهد ولی با زن مضاجعه کند می شود گفت که زن تمکین نکرده وآیا مضاجعه وتقبیل وبوسیدن ودیدن بدن برهنه ولمس کردن وهم خوابی (به صورت لخت کنار همدیگرولذت بردن از هم ولی دخول انجام ندادن مرد)تمکین نیست؟
پاسخ:هرگاه زن آماده بهره گرفتن متعارف جنسی است تمکین کرده هر چند مرداز او استفاده نکند.
9- خودداری از تمکین در صورت پرداخت نشدن نفقه
سؤال:عدم تمکین زن، در صورت امتناع مرد از پرداخت نفقه، چه حکمى دارد؟
پاسخ:احتیاط واجب آن است که زن از تمکین خوددارى نکند; ولى مى تواند با اجازه حاکم شرع از اموال او به مقدار نفقه خود بردارد.
10- نرفتن به خانه شوهر به علت عدم دریافت اجناس مورد توافق
سؤال:اگر زوجه رفتن به خانه شوهر را منوط به دریافت اجناس مورد توافق (غیر از مهریه) نماید، و زوج از تحویل آن امتناع ورزد، بفرمایید:
الف) آیا زوجه چنین حقّى دارد؟
ب) در صورت خوددارى از رفتن به خانه شوهر، آیا استحقاق نفقه دارد؟
پاسخ:هرگاه شرایط مذکور در ضمن عقد، نه به عنوان مهریّه، مطرح شده باشد، زوجه حق ندارد رفتن خود را به خانه شوهر منوط به آن کند، هر چند حقّ مطالبه و الزام به آن را دارد.
11- طلاق زنی که تمکین نمی کند
سؤال:همسر این جانب نسبت به احکام اسلامى بى اعتناست و تمکین نمى کند و هنوز غیر مدخوله است، آیا مى توانم او را طلاق دهم؟ طلاق او از چه نوعى است و حکم مهریّه او چیست؟
پاسخ:سزاوار است مدّتى با او مدارا کنید و او را نصیحت کرده و به او محبّت نمایید شاید تدریجاً عوض شود و کار به طلاق نکشد و در غیر واجبات و محرّمات زیاد سختگیرى ننمایید، اگر نتیجه نگرفتید مى توانید از او جدا شوید، ولى چون مطابق آنچه نوشته اید این زن ناشزه و غیر مدخوله است حقّ نفقه ندارد و اگر او بخواهد طلاق بگیرد، طلاق او طلاق خلع است و جز از طریق بذل مهریّه یا مانند آن و رضایت زوج امکان پذیر نیست.
12- تقسیط مهریه و وجوب تمکین
سؤال:در مورد فتوای اخیر معظم له در مورد مهریه های مشکل دار، با توجه به عندالمطالبه بودن آن و عدم پرداخت به صورت یک جا و تقسیط توسط دادگاه دلیل فتوای به تمکین توسط زوجه چه مفهوم منطقی دارد؟ (با توجه به علم و اراده ی مستقل زوج در بدو عقد) و اصلاً چه تناسبی با عدالت اسلامی و رعایت حقوق زن دارد؟ بدون شک شرع مقدس راه حل بهتر و عقل پسندی ارائه داده است، لطفاً بیان کنید.
پاسخ:مهریه مانند سایر بدهی هاست که اگر بدهکار نتواند یک جا بپردازد باید به اقساط بپردازد و اگر مهریه به صورت اقساط تبدیل شود، حق حبس با گرفتن قسط اول برطرف می شود زیرا در آن موقع زوجه مسئول پرداخت اقساط دیگر که موعد آن نرسیده نیست

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -