انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم دانشجویان و روحانیون‏

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 652. دانشجويانى که هر هفته حداقل دو روز براى تحصيل مسافرت مى کنند و يا کارمندانى که هر هفته براى کارشان سفر مى کنند، چه حکمى دارند؟

با توجه به اين که آن ها هر هفته مسافرت مى نمايند، ولى امکان دارد به خاطر تعطيلى دانشگاه يا کارشان به مدت يک ماه در وطن اصلى خود بمانند و در خلال آن مدت مسافرتى نمى کنند، آيا بعد از گذشت يک ماه که سفر خود را دوباره آغاز مى کنند، نمازشان در سفر اول طبق قاعده شکسته و بعد از آن تمام است؟

  جواب: در سفر براى تحصيل علم، حكم نماز و روزه مبنى بر احتياط است [1] اعم از اين که سفرشان هفتگى باشد يا روزانه. ولى کسى که براى کار آزاد يا ادارى، مسافرت مى کند، اگر بين وطن يا محل سکونت و محل کارش هر ده روز حداقل يک مرتبه رفت و آمد نمايد، بايد از سفر سوم به بعد نماز خود را تمام بخواند و روزه او هم صحيح است، و اگر بين دو سفرى که براى کار کردن مى رود، ده روز در وطن يا جاى ديگرى بماند، در سفر اولى که بعد از اقامت ده روزه براى کار کردن مى رود، نمازش شکسته است و نمى تواند روزه بگيرد.

سؤال 653. دبير شاغل در شهرستان رفسنجان مى باشم با توجه به پذيرفته شدن در مرکز عالى ضمن خدمت و مأموريت به تحصيلى آموزش و پرورش، سه روز ابتداى هفته را در شهرستان کرمان اشتغال به تحصيل دارم و بقيه ايّام هفته را در شهرستان خود به خدمت مشغولم، نظر حضرت عالى در مورد احکام نماز و روزه اينجانب چه مى باشد، آيا حکم دانشجو بودن بر ما جارى است يا خير؟

  جواب: اگر مأمور به تحصيل هستيد، نماز شما تمام و روزه صحيح است.

سؤال 654. اگر يکى از طلاب علوم دينى قصد داشته باشد تبليغ را شغل خود قرار دهد، آيا با اين فرض مى تواند در سفر نماز خود را تمام بخواند و روزه هم بگيرد؟ اگر شخصى براى کارى غير از تبليغ و ارشاد يا امر به معروف و نهى از منکر مسافرت نمايد، نماز و روزه اش چه حکمى دارد؟

  جواب: اگر عرفاً تبليغ و ارشاد يا امر به معروف و نهى از منکر شغل و کار او محسوب شود، در سفر براى انجام آن کارها حکم مسافرى را دارد که به خاطر شغل و کارش سفر مى کند، و اگر زمانى براى کارى غير از ارشاد و تبليغ مسافرت کرد، در آن سفر مانند ساير مسافران نمازش شکسته است و روزه او صحيح نيست.

سؤال 655. کسانى که مدت غير معيّنى مسافرت مى کنند مانند طلاب علوم دينى که براى درس خواندن به حوزه علميه مى روند و يا کارمندان دولت که براى کار به مدت غير معيّنى به شهرى اعزام مى شوند، نماز و روزه اين افراد چه حکمى دارد؟

  جواب: بر محل تحصيل يا کار حکم وطن مترتّب نيست، مگر آن که آن قدر آن جا بمانند که عرفاً وطن آن ها محسوب شود.

سؤال 656. طلبه علوم دينى در شهرى که وطن او نيست زندگى مى کند، اگر قبل از قصد اقامه ده روز مى دانسته و يا قصد داشته که به طور هفتگى به مسجدى که بيرون شهر واقع است برود، آيا مى تواند قصد اقامت ده روز کند يا خير؟

                                 

  جواب: هنگام قصد اقامت، قصد رفتن به کمتر از مسافت شرعى به مدت شش، هفت ساعت در مجموع ايام اقامت ضرر به صحّت قصد اقامت نمى زند و تشخيص اين که مقصدى که قصد رفتن به آن جا را دارد، آيا داخل در محل اقامت هست يا خير، موکول به نظر عرف است.


[1] افرادى که چنين وضعيتى دارند، مى‌توانند با مراعات شرايط به فتواى مجتهد ديگر رجوع کنند و در صورت عدم رجوع، مقتضاى احتياط جمع است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -