انهار
انهار
مطالب خواندنی

روز بزرگداشت شیخ کلینی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
ابو جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق رئیس المحدثین امامیه ، فقیه و مرجع ملقب به « ثقه الاسلام» متوفی ۳۲۹ق در روستای کلین، از توابع شهر ری به دنیا آمد. تاریخ حیات او با غیبت صغری همراه شد.
چون شیعه و سنی در فتاوی به او مراجعه می کردند به ثقه الاسلام شهرت یافت.
بزرگواری که قریب بیست سال از عمر شریف خود را در جمع آوری احادیث و سخنان معصومین صرف نمود و کتاب « کافی» را که یکی از بزرگترین تألیفات مکتب تشیع می باشد. و به جامعه ما تقدیم نمود . با نگارش این کتاب، مکتب حدیث نگاری اهل البیت (علیهم السلام) را بنا نهاد و دیگران از جمله شیخ صدوق راه او را ادامه دادند. عصر کلینی را باید عصر حدیث نامید. زیرا که نهضتی که برای فراگیری با شناخت عصر خود و موقعیت حساس زمانی، به قم شهر محدثان و شاگردان اهل البیت (علیهم السلام) مهاجرت کرد. کلینی درقم با استفاده از محضر استادان بزرگی چون احمد بن عیسی اشعری، احمد بن ادریس قمی ( معروف به معلّم ) عبدالله بن جعفر حمیری، ( مؤلف کتاب قرب الاسناد) به فراگیری حدیث پرداخت . وی از محضر حدود سی و پنج نفر از اساتید بزرگ کسب علم نمود. در بین استادانش بیشترین تأثیر را از « علی بن ابراهیم قمی» پذیرفت . شخصیتی پس از کسب علم حدیث از دهها استاد و محدّث در شهر ها و روستاهای آن زمان سرانجام در بغداد اقامت گزید. شهرت وی درآن زمان چنان بود که عامه و خاصه در فتاوی به اورجوع می کردند و به همین دلیل او اولین کسی بود که به لقب « ثقه الاسلام » شهرت یافت». در بغداد و قتی که کمبود جامعه شیعه را درک کرد ودید وبا غایب شدن امام زمان(ع) و دسترس نداشتن همه شیعیان به نواب آن حضرت، جای کتابی که در بردارندة تعالیم اسلامی و شیعی می باشد، خالی است به نگاشتن کتابی در زمینه احادیث جمع آوری شده پرداخت. مجموعه کتاب « الکافی» که شامل اصول کافی ( دو جلد )، فروع کافی ( پنج جلد) و روضه کافی ( یک جلد) است در بر دارندة شانزده هزار و یکصد و نود ونه (۱۶۱۹۹) حدیث پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) می باشد، کتابی است که کلینی در طی بیست سال تلاش خستگی ناپذیر به تألیف آن مؤ فق شده است. کتاب کافی مهمترین و نفیس ترین کتاب از مجموعه کتب چهار گانه حدیثی( کتب اربعه) مذهب تشیع است. این کتاب را هر کسی از دیدگاه خود بررسی کرده است. بر کافی هم فیلسوف شرح نوشته است و عارف و هم فقیه و این خود نشانة بزرگی و جامع بودن کافی است. شرح های مهم کافی عبارتند از : ۱. مرآت العقول از علامه مجلسی ، که با دیدی فقهی نگاشته شده است. ۲. شرح صدر المتألهین معروف به ملاصدرا که نگرشی او نگرشی فلسفس و عرفانی به احادیث است. ۳. کتاب وافی نوشته ملا محسن فیض کاشانی ۴. شرح ملا صالح مازندرانی روش کلینی در ترتیب احادیث هر باب این است که حدیث صحیح تر و روشن تر را در اول باب قرار داده و سپس به همین ترتیب احادیث مبهم و مجمل را ذکر کرده است. روش او را محدثان بزرگ بعدی چون شیخ طوسی در کتاب فهرست خود و نجاشی در کتاب رجال خویش برگزیدند. علاوه بر این گاهی احادیثی بدون نام محدث و راوی و با عتوان « قد قال العالم » یا « فی حدیث آخر» از کلینی نقل شده است که جمعی از عالمان این احادیث را دلیلی بر وجود ارتباط بین کلینی و امام زمان ( عج) دانسته و گفته اند « ممکن است این کتاب [کافی ] به نظر اصلاح حضرت رسیده باشد. » آثار دیگر این محدث بزرگ عبارتند از : « تعبیر الرؤیا » « الرد علی قرامطه» « رسائل الائمه (علیهم السلام)» کتاب « الرجال » « فضائل القرآن » ، « العقل»، « العلم»، « التوحید» ، کتاب « الاشربه» ، کتاب « الداوجن و الراوجن». پدر شیخ کلینی، در قریه کلین نزدیک حسن آباد تهران مدفون است. خودش در سال ۳۲۹ق در بغداد و فات نمود و قبرش در محل تکیه مولودیه مزار شیعیان است. به منظور تجلیل از مفاخر بزرگ ایران و جهان اسلام نام این شخصیت گرانقدر به یکی ازخیابان های شهر اصفهان دیده است. در گذشته به نام خیابان مرداویج که بر گرفته از نام بنیانگذار سلسله آل زیار در قرن سوم هجری بود. این خیابان حد فاصل هزار جریب به سمت شرق تا هوا نیروز راشامل می شود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -