انهار
انهار
مطالب خواندنی

نماز قضای پدر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: اگر کسی به حدی مریض شود که قوه تمیز را از دست بدهد به نحوی که اوقات نماز را تشخیص نداده و چه بسا نجس و پاکی را هم از یکدیگر تمیز نمی دهد، قضای نماز و روزه اش، بعد از او بر پسر بزرگتر لازم است یا نه؟

جواب: اگر به حد جنون نرسیده قضا واجب است.

سؤال: پدر و مادر من پسری بزرگتر از من داشتند که در سنین کودکی(دو سالگی) مرده است و بعد از مرگ او اولاد ارشد پدر و مادر، من هستم آیا بعد از مرگ پدر و مادرم طبق مسائل موجود در توضیح المسائل نماز و روزه قضای پدرم بر من(که پسر دومش هستم) واجب است یا نه؟

جواب: در فرض مرقوم شما پسر بزرگتر هستید.

سؤال: در صورتی که در تمام مدت عمر فرزند بزرگتر پدر هم نماز و هم روزه خود را انجام داده آیا انجام عبادات قبل از تولد به عهده فرزند بزرگتر واجب است یا خیر؟

جواب: انجام نماز و روزه فوت شده پدر بر پسر بزرگتر واجب است.

سؤال: نماز و روزه قضای پدر که بر پسر ارشد واجب می شود و باعث عسر و حرج بسیار است باید حتما

 پسر ارشد بجا بیاورد یا راه دیگری دارد؟

جواب: باید پسر ارشد خودش بجا آورد یا کسی را اجیر کند که بجا آورد.

سؤال: در رساله توضیح المسائل حضرتعالی در احکام نمازهای واجب فرموده اید: پنجم از نمازهای واجب، نماز قضای پدر و مادر[است] که بر پسر بزرگتر واجب است و در مسأله 1390 نوشته شده نماز قضای پدر بر پسر بزرگتر واجب است و اسمی از نماز مادر برده نشده توضیح دهید؟

جواب: نماز مادر بر عهده پسر نیست.

سؤال: پدر من در سن 63 سالگی از دنیا رفته و در تمام مدت تکلیف، نمازش را غلط می خوانده، حتی چندین سال هم در اوائل جوانی اصلا نماز نخوانده و مقداری از روزه ها را هم با وجود صحت بدن نگرفته است و برای نماز و روزه هم وصیتی نکرده، وظیفه من چیست؟

جواب: اگر احتمال بدهید که تقصیر در یاد گرفتن نمازش نکرده، قضای نمازهائی که خوانده بر شما واجب نیست.

سؤال: پسر بزرگتری که پدرش بیش از 30 سال نماز و روزه فوت شده دارد، چگونه قضای آن ها را بجا آورد؟ در حالی که خودش توانایی انجام آن را نداشته و از نظر مالی هم استطاعتی برای اجیر گرفتن ندارد.

جواب: قضای نماز و روزه پدر بعد از مردن او بر عهده پسر بزرگتر است و اگر خودش نمی تواند یا نمی خواهد انجام دهد، باید کسی را برای آن اجیر کند.

سؤال: در سن ده سالگی پدرم را از دست دادم و اکنون که به سن بلوغ رسیده ام قضای نمازهای پدرم که

 حدود هجده سال می باشد، بر من واجب است ولی به علت تراکم کار نمی توانم شخصا آن را بجا آورم و

 در ضمن استطاعت مالی نیز ندارم که برایش اجیر بگیرم. لطفا در این مورد مرا راهنمایی کنید.

جواب: اگر برای شما امکان ندارد هر وقت ممکن شد ولو تدریجاً خودتان قضا نمائید و یا دیگری را برای آن اجیر نمائید.

سؤال: پدرم حدود بیست سال پیش فوت کرده و اکنون که از مادرم درباره نمازها و روزه های وی سؤال می کنم می گوید:«از اواخر و یا اواسط عمر، نماز و روزه را بجا می آورده اما نه بطور مرتب و 40 الی 50 روز مانده به فوتش سکته مغزی نموده و قادر به انجام تکالیفش نبوده»، تکلیف شرعی این جانب در قبال قضای واجبات ایشان چیست؟

جواب: هر مقدار یقین دارید که نماز و روزه بر او واجب بوده و ترک کرده را قضا کنید.

سؤال: پدرم به هیچ وجه نماز نمی خوانده و روزه نمی گرفته و هفته ای یک بار هم مشروب الکلی می خورده؛ او قبل از به دنیا آمدن من فوت کرده است، آیا قضای نماز و روزه ایشان برای من که تنها پسرش هستم، واجب است؟

جواب: اگر ترک نماز و روزه پدر از روی طغیان نباشد بر پسر بزرگتر واجب است که بعد از فوت او قضا نمایند.

سؤال: متوفی قبل از مرگ 2 ماه قادر به حرکت نبوده و نتوانسته نمازهای واجب را بجا آورد، در این مورد وصیتی هم نکرده تکلیف چیست؟

جواب: بر پسر بزرگتر واجب است نمازهای قضاء شده پدر را بجا آورد.

سؤال: پدری مدت 50 یا 60 سال نماز نخوانده و روزه نگرفته با اینکه می توانسته نمازهایش را بخواند و روزه ها را بگیرد ولی نافرمانی کرده از طرفی برای نماز و روزه های خود هم وجهی معین نکرده آیا بعد از مرگش باید نماز و روزه ها را پسر بزرگتر بجا بیاورد؟ با اینکه این شخص اصلاً مدت تکلیف نماز نخوانده و روزه نگرفته است؟ یا اینکه شخصی بوده که نماز می خوانده و روزه می گرفته ولی احیاناً بعضی از نماز و روزه ها سهواً یا عمداً ترک شده، آِیا بر پسر بزرگتر واجب است نمازهایش را بجا آورد؟

جواب: نماز و روزه ای که بر گردن پدر است بر پسر بزرگتر واجب است آن را قضا کند مگر آن که پدر از روی طغیان و سرکشی ترک کرده باشد.

سؤال: نماز و روزه قضای پدر که بر پسر بزرگتر واجب است، هنوز تماماً بجا آورده نشده، آیا پسر بزرگتر می تواند قبل از اتمام آن ها فریضه حج را نیابتاً برای والد خود انجام بدهد؟

جواب: اشکال ندارد.

سؤال: برادری بزرگتر از خود داشتم که به لطف باری تعالی، در عملیات فتح المبین به درجه رفیع شهادت نائل آمده و دختر یک ساله ای از ایشان به یادگار مانده و نمی دانم که آیا نماز قضا دارد یا نه، ولی مطمئن هستم که قضای روزه بر ذمه اش بوده؛ حال از شما می خواهم که بفرمایید: قضای نمازها و روزه های وی به عهده ی کیست؟

جواب: اگر مالی نداشته یا وصیت به نماز و روزه نکرده قضای آن بر کسی واجب نیست ولی اگر شما بخواهید تبرعاً برای او قضای نماز و روزه ی او را انجام دهید مانع ندارد و کار خوبی است و باید به نیت قضای او بجا آورید.

سؤال: این جانب برادر یک شهید می باشم، می خواستم بدانم تکلیف ما نسبت به نمازها و روزه های قضا شده ی شهیدان(از جمله برادرم) چیست؟

جواب: اگر وصیتی نسبت به نماز و روزه دارد، در ثلث ترکه اش نافذ است و اگر وصیت نکرده بر عهده ی پسر بزرگتر است که نماز و روزه قضا شده از پدر را انجام دهد و اگر پسر بزرگتر ندارد، بر دیگران واجب نیست و چنانچه بخواهند از مال خودشان نماز و روزه شهید را بدهند، می توانند.

سؤال: کسی که خودش نماز و روزه قضا دارد، آیا می تواند نماز و روزه استیجاری به عهده بگیرد و در صورت توانستن آیا از دو نفر هم می تواند قبول کند؟

جواب: مانع ندارد.

سؤال: وصیت کننده ای برای نماز به طور مطلق وصیت کرده، آیا می شود نمازها را خلاصه خواند(بدون اذان و اقامه و سایر مستحبات) و آیا نماز آیات هم باید برایش بخوانیم؟

جواب: باید به نحو متعارف بخواند و نماز آیات جزء آن نیست.

سؤال: اگر نماز قضای شخص مرده را بخواهیم تبرعاً بخوانیم آیا اشکالی ندارد که تسبیحات اربعه را یک بار بخوانیم؟

جواب: مانع ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -