انهار
انهار
مطالب خواندنی

نماز قضاء

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: این جانب نمی دانم که روزه و نماز بدهکار هستم یا خیر؟(به خاطر نمی آورم) تکلیف چیست؟

جواب: با فرض شک در فوت چیزی بر شما نیست.

سؤال: بنده هم اکنون 17 ساله می باشم و تقریبا درسن 14 سالگی شروع به بلوغ شرعی نموده ام اما چون فکر می کردم که نماز را باید از سن 15 سالگی شروع کرد  لذا مدتی نماز و روزه و تمامی واجبات را ترک کردم حال تکلیفم چیست؟

جواب: باید قضای نماز و روزه ای که در زمان بلوغ ترک کرده اید را بجا آورید.

سؤال: شخصی یک چشمش را عمل جراحی نموده و دکتر سفارش کرده نباید سرت را تکان بدهی چون برای چشمت ضرر دارد و نباید وضوء و تیمم کنی، و بدون طهارت و بدون اینکه رو به قبله باشد نماز خوانده آیا صحیح است؟

جواب: در فرض مرقوم نمازها را باید احتیاطا قضاء نماید.

سؤال: بیماری که در بیمارستان به طوری صدمه دیده که قادر به حرکت از روی تخت نیست و نمی تواند موقع قضای حاجت، خود را تطهیر نماید، آیا بعد از این که خوب شد، باید نمازهایش را قضا کند؟

جواب: اگر به وظیفه عمل کرده قضا لازم نیست.

سؤال: بنده در بسیاری از روزها بر اثر شدت بیماری نتوانسته ام نماز یومیه ام را بخوانم و اکنون خیلی نماز قضا دارم و ترتیب قضا شدن آن ها را نیز نمی دانم چون تعداد آن ها خیلی زیاد است و حساب از دستم خارج است مرا راهنمائی کنید؟

جواب: هر مقدار از نمازها که یقین دارید فوت شده باید قضاء نمائید و ترتیب واجب نیست مگر بین ظهرین و عشائین.

سؤال: شخصی که مدت 2 یا 3 روز بی هوش بوده آیا نمازهائی را که در این مدت نخوانده قضا لازم است

 یا خیر؟

جواب: اگر تمام وقت بی هوش بوده و به دست خودش بیهوش نشده قضاء ندارد.

سؤال: اگر در خواندن نماز صبح احتیاج به کمک داشته باشد و به موقع نتواند کمک کنند می تواند نماز صبح را قضا کند؟

جواب: تأخیر نماز تا بعد از وقت جایز نیست و به هر نحو می تواند باید در وقت نماز را بخواند.

سؤال: جوانی هستم 18 ساله که در جبهه بر اثر انفجار گلوله لگنم شکست و بعد از گذشت چند هفته ناراحتی ام از بابت شکستن لگن رفع شد اما متوجه شدم که دیگر کنترل ادرار خود را ندارم، و در تمام این مدت تا به امروز نمازم را نخواندم از شما می خواهم تکلیف شرعی مرا روشن فرمائید؟

جواب: نمازهای فوت شده قضاء دارد، برای تحصیل طهارت در نماز باید به وظیفه مسلوس که در رساله مذکور است عمل نمائید.

سؤال: این جانب چون قبل از انقلاب اسلامی با رساله سر و کار نداشتم طرز صحیح مسأله طهارت با آب قلیل را نمی دانستم و قبل از فهمیدن مسأله آن، طهارت های خود را غلط انجام می داده ام، و توجه به غلط بودن آن نداشتم آیا باید نمازهایی که با این نوع طهارت خوانده ام قضا کنم؟

جواب: نمازهائی که ذکر کرده اید، صحیح است.

سؤال: ما هو حکم من کانت صلاته باطله او وضوؤه باطل لمده طویله جهلا بالحکم الشرعی و بلا تقصیر فی تعلّمه للمسائل الشرعیه و بعدها تبیّن له بطلان وضوئه و صلاته فهل یجب علیه قضاء تلک السنین او انّه معذور؟ افتونا وقّفکم الله!

جواب: مع فرض بطلان الصلوه یجب القضاء.

سؤال: با توجه به مسأله 247 رساله: «کسی که پیش از شستن صورت، دستهای خود را تا مچ شسته، در موقع وضو باید تا سر انگشتان را بشوید و اگر فقط تا مچ را بشوید، وضوی او باطل است» من با این که فردی با سواد بودم و رساله هم در اختیار داشتم، نسبت به این مسأله بی اطلاع بودم و مدت 14 سال وضوی خود را بدین طریق می گرفتم که: دست ها را فقط تا مچ می شستم و نیتی هم که در وضو داشتم تا سر مچ بوده؛ نمازهایی که با این وضوها خوانده ام چه صورتی دارد؟

جواب: نمازهایی که با وضوی به کیفیت مزبور خوانده اید صحیح نیست و باید قضای آنها را بجا آورید.

سؤال:  به مدت 3 سال، هر گاه به علت جنابت محتاج به غسل می شدم، اینطور فهمیده بودم که هر وقت غسل کنم اشکالی ندارد و لازم نیست فوراً غسل کنم و با این که آب کاملا در اختیار بود تا چند روز نمازهایم را با تیمم می خواندم و بعداً غسل می کردم و ضمناً فکر می کردم که مسأله را درست می دانم! آیا باید نمازهایم را دوباره بخوانم؟

جواب: نمازهایی که در حال جنابت و پیش از غسل خوانده شده قضاء دارد.

سؤال: مولای! فی الفتره من 20- 15 سنه من عمری و قبل زواجی کانت تمر علیَّ ایّام جنباً فیها جنباً و اترک الصّلاه لحیائی ان اغتسل امام اهلی و عند نهایه الاسبوع اغتسل و اصلی و ابقی مطلوباً الصلاه التی ترکتها حتی تراکمت الصلاه القضاء علیّ بحیث لا استتطیع تقدیر عددها کم یوم بالضبط و لکن أحتمل ان تکون تترواح بین سنه واحده الی ثلاث سنوات فماذا اعمل؟

جواب: یجب قضاء الصلوه بالمقدار المعلوم ترکها.

سؤال: هنگامی که شروع به انجام واجبات کردم گاهگاهی جنب می شدم ولی چون از خانواده شرم داشتم

 برای غسل به حمام نمی رفتم و با همان حالت جنب البته با تیمم نمازم را می خواندم حال چه دستوری می فرمائید؟

جواب: خجالت کشیدن عذر نیست و اگر عذری نداشته اید باید نمازهای مذکور را قضاء کنید.

سؤال: 1- آیا به علت باطل بودن غسل هایی که با آنها نماز خوانده ام(حدود پنج سال)، باید مسافرتهایی را که در این مدت داشته ام، حساب کرده و به مقدار آن ها قضای نماز را شکسته بخوانم؟ و اگر در محاسبه تعداد نمازها شک کردم، آیا مقدار کم را عمل کنم یا مقدار زیاد آن را؟

2- چه می فرمایید درمورد پیرزنها و از کار افتاده ها که نمازشان به این علت(باطل بودن غسل) باطل بوده؟

جواب: 1- بلی، قضای نمازهایی که مسافر بوده اید شکسته است و مقداری که یقین دارید(مقدار کم) را قضا کنید.

جواب2: فرقی در کار نیست.

سؤال: فردی به علت سهل انگاری و ندانستن مسأله با عرق جنب از حرام نماز خوانده تکلیف نمازهایی که قبلا با این وضع خوانده، چیست؟

جواب: احتیاطاً نمازها را قضا کند.

سؤال: شخصی مقلّد مرجعی بوده و به فتوای همان مرجع با غسل جمعه نماز می خوانده و در حال حاضر از ایشان به مرجعی دیگر عدول کرده است، آیا نمازهایی که با غسل جمعه خوانده باید دوباره بخواند یا خیر؟

جواب: اگر تقلید صحیح بوده نماز صحیح و اعاده آن لازم نیست.

سؤال: حکم نماز و عبادات انجام شده در لباس هایی که از پول خمس نداده تهیه شده انند و ملتفت نبوده اند چیست؟ آیا باید قضا شوند؟

جواب: اگر علم نداشته اند قضا واجب نیست.

سؤال: اگر از مقلدین حضرتعالی در مسأله قصر و اتمام در مسافرت و در بلاد کبیره خارق العاده مانند تهران، بواسطه غفلت و عدم اطلاع و یا جاهل بودن( اعم از قاصر و مقصر) بر خلاف فتوای حضرتعالی عمل نموده اند، آیا نمازها و روزه های سنوات گذشته را قضا نمایند یا نه؟

جواب: آنچه بر خلاف فتوا عمل شده و معلوم است باید قضا شود.

سؤال: این جانب از سال 1353 تا 1356، تقریبا به مدت سه سال در تهران(برای تحصیل) اقامت داشته ام، اما با توجه به عدم آگاهی از فتوای حضرت امام مبنی بر قصر نماز مسافر در شهرهای کبیره، این جانب با قصد ده روز اقامت، کلیه نمازهای خود را تمام خوانده ام، خواهشمند است تکلیف مرا روشن نمائید.

جواب: نمازهایی که بر خلاف وظیفه عمل کرده اید باید قضا شوند، بلی اگر در وقتی نماز خوانده اید که تهران کبیره نبوده یا شک دارید، قضا لازم نیست.

سؤال: اگر کسی نمی دانسته که نمازش را باید چهار رکعتی بخواند و دو رکعتی خوانده و یا به جای دو رکعتی چهار رکعتی خوانده(مثلا به این دلیل که از مسأله بلاد کبیره مطلع نبوده است) آیا قضای نمازها بر وی واجب است؟ در صورتی که قبلا مقلد مرجع دیگری بوده چطور؟

جواب: در فرض مسأله باید قضا نماید مگر آن که طبق تقلید صحیح عمل شده باشد.

سؤال: این جانب در ماه مبارک رمضان با توجه به تحقیقی که کردم، یقین حاصل کردم که مسافت رفت و

 برگشت منزل تا محل کار کمتر از هشت فرسخ شرعی است لذا روزه های خویش را گرفتم و نماز را نیز تمام خواندم پس از ماه مبارک رمضان متوجه شدم که تحقیقاتم درست نبوده و مسافت فوق بیش از هشت فرسخ شرعی بوده؛ فتوای حضرت امام در این مورد چیست؟

جواب: باید نماز و روزه ها را قضا کنید.

سؤال: این جانب از سال 1354، یک سال در شیراز و چند سال هم در تهران تحصیل کرده ام؛ با توجه به این که حدأقل برای چهار سال در تهران خواهم بود و به علت روشن نبودن مسأله«وطن دوم»، به گمان این که تهران وطن دوم محسوب می شود، نماز و روزه ی خود را مانند وطن بجا می آوردم، در ضمن نمی دانم در مدت یک سالی که در شیراز بوده ام، آیا نماز و روزه را مطابق احکام مربوط به مسافر انجام داده ام یا به طریق وطن دوم، تکلیف چیست؟

جواب: اگر اعمالی که انجام داده اید بر خلاف وظیفه بوده باید قضا نمائید و در شیراز حکم مسافر دارید. ولی در فرض مسأله قضا واجب نیست.

سؤال: این جانب به علت این که تا دو سال خود را«دائم السفر» می دانستم نمازها را تمام می خواندم و روزه ها را نیز می گرفتم، اکنون بعد از 2 سال فهمیده ام که اشتباه کرده و در این دو سال حکم مسافر را داشته ام، تکلیف چیست؟

جواب: در فرض سؤال قضا واجب است.

سؤال: من قبلا مقلد آیت الله بروجردی(ره) بودم، وضعیت شغلیم طوری است که طبق فتوای جنابعالی حکم مسافر را دارم، در سال 49 به حضرتعالی عدول نموده و بیش از یک ماه به احکام مسافر عمل کردم و نمازها و روزه های قبل را نیز قضا نمودم ولی بعداً دیدم که نمی توانم قضای نمازها را بجا آورم و بدون این که بدانم: «پس از عمل به مسأله ای، عدول جایز نیست» مجددا به ایشان عدول نموده و تا کنون نمازها را تمام خوانده ام، خواهشمند است بفرمائید: وضعیت نمازها و روزه هایی که در این 12 سال به صورت تمام بجا آورده ام چه می شود؟ و در آینده چطور تکالیفم را انجام بدهم؟

جواب: حکم مسافر دارید و آنچه را بر خلاف وظیفه عمل کرده اید باید قضا نمایید.

سؤال: در خصوص مسائل مستحدثه، عده ای از افراد بر حسب اطمینانی که به دیگران داشته اند، مسائل دینی خود را از آن ها سؤال کرده و طبق جواب ایشان عمل کرده اند، پس از چند سال معلوم شده است که اشتباه بوده! آیا عباداتی که سؤال کننده تاکنون انجام داده قضا دارد؟ ضمن اینکه اگر بنا باشد روزه و نمازهای گذشته را قضا کند از زندگی عادی بازمانده و تکلیف مالایطاق می شود!

جواب: اگر بر خلاف وظیفه عمل کرده باید قضا نماید.

سؤال: شخصی به علت سستی و کاهلی در دوران جوانیش نماز نمی خوانده ولی اکنون پشیمان شده و می

 خواهد همه را قضا کند؛ آیا می تواند برای این که هر چه زودتر و سریعتر نمازهای قضا را بجا آورد، نمازها را نشسته بخواند؟

جواب: کافی نیست و باید ایستاده نماز بخواند.

سؤال: من نوجوانی هستم که بیشتر از یک سال است به تکلیف شرعی رسیده ام، بعد از مکلف شدن حدود 3 ماه مرتب نماز می خواندم، ولی بعد از این سه ماه به دلیل اشتباهاتی که کردم، گول شیطان را خورده قسمتی از فریضه نماز را بجا نیاوردم و تا الان که تقریبا حدود 11 ماه می گذرد نماز نخواندم، ولی باید عرض کنم که ظرف این 11 ماه درست که این فریضه را بجا نیاوردم اما کافر نشده بودم یعنی خدا را قبول داشتم و همینطور پیغمبر اسلام و دوازده امام را و حتی می دانستم که باید نماز بخوانم چون بر من واجب است یعنی خلاصه منکر نماز نبودم، و حالا من به اشتباه بزرگ خود پی برده ام و خیلی پشیمان هستم و می خواهم از این به بعد نماز را مرتب بخوانم آیا باید نمازهایی را که ظرف این مدت به جا نیاوردم بخوانم و اگر باید بخوانم برای خواندن آن چه نیتی باید بکنم؟

جواب: توبه شما قبول است انشاءالله و نمازهائی که نخوانده اید را به نیت قضاء بخوانید و از این به بعد نباید نماز شما ترک شود.

سؤال: ما در رژیم سابق به علت نادانی، حدود 5 سال متوالی نماز نخوانده و روزه هم نگرفته ایم و چون از عشایر بودیم در شهر درس می خواندیم، نظر به این که شهری که در آن درس می خواندیم وطن اصلی ما نبود، قضای نمازها را چگونه باید انجام دهیم؟

جواب: قضای نمازهای روزهایی که در وطن یا محل اقامه فوت شده، تمام، و قضای نمازهایی که در سفر بدون قصد ماندن ده روز فوت شده، شکسته است.

سؤال: نمازهای صبحی که انسان در مسافرت بوده و به نیت شکسته و مانند نماز غیر مسافر خوانده! قضا لازم دارند یا نه؟

جواب: نماز صبح شکسته نیست و در فرض سؤال قضا واجب نیست.

سؤال: مکلفی که در طول زندگی خویش، چندین بار«نماز خواندن» را قطع کرده و بعد از مدتی دوباره شروع به خواندن آن کرده(مدتی نماز می خوانده و مدتی نمی خوانده) ولی حالا توبه کرده و می خواهد کلیه نمازهای قضای خود را بخواند آیا باید فقط نمازهایی را که نخوانده قضا کند یا اینکه(چنانکه بعضی می گویند) چون در طی این سال ها نماز را پشت سر هم نخوانده، باید همه نمازهای خود را در طول این سال ها بخواند، چه آن ها که قضا شده و چه آن ها که خوانده؟!

جواب: نمازهایی را که خوانده قضا ندارد.

سؤال: مدتی در یک محلّ، نمازهای خود را تمام می خواندم، بعدا فهمیدم که می بایست آن ها را شکسته بخوانم؛ آیا باید همه نمازهایی را که در این مدت خوانده ام قضا کنم یا این که فقط قضای نمازهای چهار

 رکعتی را بجا آورم؟

جواب: اگر نمازها را در جایی که باشد شکسته بخوانید، تمام خوانده اید، قضا لازم است و نمازهایی که چهار رکعتی نبوده قضا ندارد.

سؤال: تا یک سال بعد از بلوغ، اعمال خود را بدون تقلید انجام می دادم، بعد از آن مقلد حضرت امام شدم، بعضی گفتند که چون اعمال گذشته ام از روی تقلید نبوده  باید همه نمازها را قضا کنم، من نیز مدتی به همین نیت قضای نمازها را بجا می آوردم ولی بعداً متوجه شدم که اگر نمازهایم مطابق تقلید صحیح بوده، قضا لازم ندارند؛ آیا می شود نمازهایی را که به نیت قضای آن یک سال خوانده ام، به جای قضای نمازهای دیگری(که احتمالا بر عهده ام هست) حساب کنم؟

جواب: اگر نماز قضا بر ذمه او بوده و نماز قضا خوانده، به جای او محسوب می شود.

سؤال: عدول از نماز قضایی به نماز قضای دیگر، در حال نماز چگونه است؟

جواب: عدول از لاحق به سابق مانع ندارد.

سؤال: آیا می توانم نمازهای قضا شده ام را همراه نمازهای پنجگانه یومیه بخوانم؟ مثلا وقتی که نماز صبح امروز را می خوانم پس از آن یک نماز قضای صبح نیز بخوانم و آیا می توانم نمازهای قضا را به جای نماز شب بخوانم مثلا هر شب نماز قضای یک شبانه روز یا دو شبانه روز؟

جواب: به هر نحو قضاء نماز را بجا آورید اشکال ندارد.

سؤال: نماز قضا را در جبهه می شود خواند یا نه آیا نماز قضا را در هر پنج وقت می شود خواند یا هر کدام باید در وقت خود خوانده شود نماز قضای چهار رکعتی را در جبهه باید به همان چهار رکعتی خواند یا نه؟

جواب: خواندن نماز قضا در جبهه و جاهای دیگر در حال سفر هم مانع ندارد و اگر تمام قضا شده باید تمام خوانده شود و وقت معینی ندارد.

سؤال: آیا می توان وقتی که نماز شب می خوانیم، آن را به جای نماز قضا حساب کنیم؟

جواب: نماز شب به جای نماز قضا محسوب نیست.

سؤال: آیا انسان می تواند قضای نماز دیروز و امروز را پیش از قضای سال های گذشته یا ماه های گذشته بجا آورد؟

جواب: مانع ندارد.

سؤال: اگر کسی برای مدتی نماز قضا داشته باشد، حتما باید به ترتیب(صبح، ظهر، عصر، مغرب، عشا) نماز ها را بخواند؟

جواب: در غیر از نمازهائی که در ادای آن ها ترتیب معتبر است مثل ظهر و عصر یک روز، مغرب و عشاء یک شب، ترتیب معتبر نیست و قضای این نمازها مثل اداء آن ها باید به ترتیب باشد.

سؤال: چقدر را در روز به خواندن نمازهای قضا اختصاص دهم و به آن مقیّد باشم؟

جواب: لازم نیست زیاد خود را به زحمت بیندازید.

سؤال: آیا اعاده نماز به خاطر«به دل نچسبیدن نماز خوانده شده»، جایز است؟ و اصل اعاده مشروع است یا نه؟

جواب: در صورت شک، اعاده مطلوب است، مگر این که منجر به وسواس شود.

سؤال: این جانب که حدود 60 سال دارم از ابتدای بلوغ تاکنون، نمازها و روزه های خود را بجا نیاورده ام، آیا میتوانم تمام سرمایه ی خود را- که حدود یکصد هزار تومان است- به کسی بدهم تا برایم نماز بخواند؟ و آیا می توانم این مبلغ را به حساب جنگ یا مستضعفان بدهم و نیت کنم که برای نماز و روزه است؟(چون می دانم بعد از من کسی برایم شصت سال نماز نمی خواند و روزه هم نمی گیرد!)

جواب: اگر وارثی دارید با او مشورت کنید و دادن پول به حساب مزبور، کفایت از نماز و روزه نمی کند.

سؤال: فردی هستم که قضای چندین سال نماز و روزه برمن واجب است، آیا می توانم در زمان حیات خویش، نمازها و روزه های فوت شده را به شخص دیگر واگذار کنم یا خیر؟

در صورت امکان، محل مخصوصی برای این کار وجود دارد که به آن جا مراجعه کنم؟

جواب: برای نماز و روزه قضا شده شخص زنده، اجیر و نائب گرفتن جایز نیست باید شخص وصیت نماید تا هر مقدار که خود او نتوانست قضا نماید بعد از فوت برای او نائب بگیرند.

سؤال: آیا کسی که نماز قضا دارد می تواند در جبهه نبرد حق علیه باطل شرکت کند، در صورتی که سعی در بجا آوردن نمازهای قضا را دارد؟

جواب: اشکال ندارد.

سؤال: در مسأله 1372 می فرمائید از خواندن نماز قضا کوتاهی نکنید و قضای آن را بجا آورید در مسأله 1373 فرموده اید آنهایی که نماز قضا بدهکارند می توانند نماز مستحبی بخوانند در صورتی که نماز مستحبی 2 رکعتی است ولی نماز واجب از 2 رکعت داریم تا 4 رکعتی این چطور جور می شود؟ در این باره ما را روشن فرمائید دیگر اینکه بنده قضای فراوانی بدهکارم و دلم می خواهد تا آنجا که می توانم قضا نمایم و حال که بنده نماز می خوانم به قصد قضا نیت به قضای واجب نکنم و تفاوت نماز واجب و نماز مستحبی چیست باز در این باره ما را راهنمایی فرمائید؟

جواب: قضاء نمازهای واجب فوت شده واجب است و با خواندن نماز مستحبی منافات ندارد ولی نماز مستحبی جای قضاء نماز واجب را نمی گیرد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -