انهار
انهار
مطالب خواندنی

مسئولیتهای اجتماعی زنان

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 5 : زنی معلم است و این أمر را یک فریضۀ شرعی می داند، ولی شوهرش عقیده دارد که کارش بیرون خانه مانع رسیدگی و تربیت صحیح فرزندانش می شود، و باید یا وقت کارش را صرف در خانه نماید یا وقت خانه را صرف در کارش؛ تکلیف چیست؟

جواب: خارج شدن از منزل باید با اجازۀ شوهر باشد، ولی شوهر نمی تواند او را وادار به رسیدگی به فرزندان نماید.

سؤال 6 : آیا زن می تواند بدون توافق مرد، در ارگانها ی انقلابی فعالیت کند؟

جواب: أصل کار با مراعات حجاب واجب و سائر ضوابط شرعی مانع ندارد، ولی خروج زن از منزل منوط به اجازۀ شوهر است.

سؤال 7 : اگر زنی یا دختری میل به تحصیل یا فنون دیگر داشته باشد، آیا راضی نبودن شوهر یا پدر مانع از انجام آنها خواهد بود؟

جواب: تحصیل علم یا فنون دیگر مانع ندارد، ولی زن بدون اذن شوهر نمی تواند از خانه خارج شود.

سؤال 8 : با توجه به سخن منسوب به حضرت فاطمه سلام اللّه علیها که فرموده اند: « بهترین زنان زنی است که مردی او را نبیند و او هم مردی را نبیند» نظر مبارک در مورد ارتباط کارمندان زن به طور کلی با مسؤولین مرد خصوصاً در آموزش و پرورش چه می باشد؟ و با در نظر گرفتن شرائط کنونی جامعه آیا کار کردن زن در بیرون از خانه جائز است؟ و آیا حقوقی که می گیرد حلال است؟ و خمس آن چگونه است؟

جواب: زن بدون رضایت شوهر نباید از منزل خارج شود، و در هر صورت اجرت کار او حلال است، و خمس دارد.

سؤال 9 : آیا جائز است در انجمن ها به خواهران مسؤولیتهائی داده شود، از قبیل مدیریت انجمن یا مسؤول فرهنگی و غیره؟

جواب: مانع ندارد.

سؤال 10 : خروج زن از منزل بدون اجازۀ شوهر در چه مواردی جائز است؟

و آیا شوهر می تواند مانع خروج زن پزشک خود که متخصص زنان و زایمان است ( و برای معالجۀ بیماران مجبور است در بعضی از شبها خانه را ترک کند) بشود؟

جواب: کار کردن زن در بیرون منزل اگر منافی با حقوق زناشوئی شوهر نباشد با حفظ حجاب اشکال ندارد ، ولی خروج زن از منزل برای غیر واجبات منوط به اجازۀ شوهر است، و در مورد معالجۀ بیمار د ربیرون بر پزشک زن واجب شود شوهر او حق ممانعت او را ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -