انهار
انهار
مطالب خواندنی

وسواس اخلاقی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

داشتن وسواس 

سؤال: برخي‌ افراد داراي‌ وسواس‌ هستند، آيا جايز است‌؟

جواب:  بسيار خطرناك‌ است‌ و حرام‌ هم‌ مي‌باشد.

 وسواس و خيالبافي 

سؤال: جواني‌ 32 ساله‌ هستم‌ كه‌ خيلي‌ وقت‌ است‌ دچار شديدترين‌ وسوسه‌ها و شك‌ها شده‌ام‌ به‌ طوري‌ كه‌ نه‌ از جنبه عقل‌ مي‌توانم‌ استفاده‌ نمايم‌ و نه‌ از اخلاق‌ و ملكات‌ فاضله‌، به‌ طوري‌ كه‌ مي‌شود گفت‌ كه‌ اصلاً درست‌ در مقابل‌ فضائل‌ اخلاقي‌ قرار گرفته‌ام‌، به‌ كتاب‌ چهل‌ حديث‌ حضرت‌ امام‌ خميني‌ «ره‌» خيلي‌ دلبستگي‌ دارم‌ امّا هرگز مطالب‌ آن‌ را به‌ طور كامل‌ نمي‌توانم‌ بفهمم‌، طوري‌ است‌ كه‌ هر وقت‌ طرف‌ كتاب‌ها مي‌روم‌ كتاب‌ حضرت‌ امام‌ بيش‌ از قرآن‌ در نظرم‌ هست‌ و اين‌ صفات‌ زشت‌ وسوسه‌ روز به‌ روز هم‌ قوّت‌ مي‌گيرد، حدود دو ماه‌ است‌ كه‌ صبح‌ها بعد از نماز صبح‌ عادت‌ كرده‌ام‌ كه‌ حدود يك‌ ساعت‌ مي‌نشينم‌ و فكر مي‌كنم‌، از مدّتي‌ كه‌ عادت‌ به‌ اين‌ كرده‌ام‌ وسوسه‌ و شك‌ شيطاني‌ شديدتر از قبل‌ ده‌ است‌، نماز مي‌خوانم‌ و سعي‌ مي‌كنم‌ با حضور قلب‌ بخوانم‌ امّا خجالت‌ مي‌كشم‌ عنوان‌ كنم‌ امّا حضرت‌ عالي‌ مي‌دانيد كه‌ قضيه‌ از چه‌ قرار است‌، اين‌ روزها احساس‌ مي‌كنم‌ كه‌ به‌ خدا هم‌ اعتقادي‌ ندارم‌، به‌ رسول‌ خدا و به‌ ديگر ائمّه‌، و هر وقت‌ مراسم‌ روضه‌ خواني‌ ايشان‌ را مي‌شنوم‌ دچار اضطراب‌ و نگراني‌ و ناراحتي‌ اعصاب‌ مي‌شوم‌، احساس‌ مي‌كنم‌ دارم‌ ديوانه‌ مي‌شوم‌ با آنكه‌ براي‌ مظلوميّت‌ ائمّه‌ گريه‌ مي‌كنم‌ و چون‌ من‌ مسلمانم‌ و دلم‌ مي‌خواهد فضائل‌ و مكارم‌ اخلاق‌ داشته‌ باشم‌ قلبم‌ پر از كدورت‌ است‌ فضاي‌ ذهنيم‌ تنگ‌ و باريك‌ است‌ و هميشه‌ خيال‌ باف‌ هستم‌ به‌ بندگان‌ خدا هم‌ بد بين‌ هستم‌ و گاهي‌ اوقات‌ در ذهنم‌ احساس‌ مي‌كنم‌ كه‌ با بندگان‌ خدا درگيرم‌ اين‌ رؤيا را يك‌ واقعيت‌ تلقي‌ مي‌كنم‌ خداوند را قسم‌ مي‌دهم‌ كه‌ براي‌ من‌ يك‌ راه‌ چاره‌اي‌ باز كند كه‌ من‌ چه‌ كنم‌؟

جواب:  در هر چيزي‌ كه‌ شما را رنج‌ مي‌دهد صد در صد بي‌اعتنا باشيد، كلمه «لا اله‌َ الاِّ الله» را زياد بگوييد، مخصوصاً در موقع‌ وسوسه‌، قطعاً خوب‌ مي‌شويد

 

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -