انهار
انهار
مطالب خواندنی

مصرف خمس- سهم سادات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

لزوم احتیاطى اجازه در سهم سادات

سؤال377. آیا در پرداخت سهم سادات اجازه مجتهد شرط است؟

پاسخ:احتیاطا در سهم سادات، اجازه لازم است.

محاسبه پولى که به سید فقیر داده مى شود به عنوان خمس

سؤال378. هر سال مبلغى را به سیدى فقیر مى دهیم، آیا این مبلغ را مى توانیم خمس حساب کنیم؟

پاسخ:احتیاطا باید با اجازه از مرجع تقلید یا وکیل او باشد.

جواز تبدیل سهم سادات به جنس و فروش نسیه اى آن به فقیر

سؤال379. آیا مى توانیم مبلغ سهم سادات را تبدیل به جنسى کنیم و آن را به عنوان نسیه به فقیر بفروشیم و پس از آن، بابت خمس، حساب کنیم؟

پاسخ:مانعى ندارد.

پرداخت سهم سادات به پدر

سؤال380. شخصى که تحت کفالت پدر خود است، آیا مى تواند سهم سادات را به پدر واجد شرایط خود بدهد؟

پاسخ:در خصوصیات، استجازه کند.

دادن سهم سادات براى سفر زیارتى

سؤال381. آیا شرعا مى توان سهم سادات را به سیّد فقیر داد که با آن به سفر عمره یا دیگر سفرهاى زیارتى برود؟

پاسخ:بلى، بلکه اگر این کار را ضمن عقد خارج لازم شرط کند، عمل به آن بر آن فقیر واجب مى شود

پرداخت خمس به فرزند خود که سید است

سؤال382. شخصى خودش سید است، آیا مى تواند به فرزندش که تحصیل مى کند و کارى ندارد از بابت سهم سادات خمس بدهد یا از سهم سادات دیگران باید بدهد؟

پاسخ:از سهم سادات دیگران با اجازه از مرجع مى تواند بدهد و نسبت به سهم ساداتِ خودش نمى تواند خوراک و پوشاک او را از خمس بدهد؛ ولى اگر مقدارى خمس ملک او کند که به مصرف دیگرى غیر مخارج خودش ـ که بر خمس دهنده واجب است ـ برساند، مانعى ندارد.

صرف خمس اموال در هزینه زندگى برادر معمول خود که سید است

سؤال383. سیدى است فقیر و معلول که براى حضانت و مراقبت از او مخارج زیادى لازم است. آیا برادر و خواهر او مى توانند مخارجى را که صرف نگهدارى و خوراک و پوشاک او مى کنند، بابت بدهى خمس خود حساب کنند؟ پول هایى که قبلاً براى او خرج کرده اند چه طور؟

پاسخ:با اجازه ى از مرجعشان مى توانند و پول هایى که به قصد تبرّع خرج کرده اند، نمى توانند حساب کنند.

پرداخت خمس به سید فقیر بدون اطلاع او از خمس بودنش

سؤال384. آیا لازم است به سید فقیر بگویند این وجه بابت سهم سادات است یا اطلاع دادن به او لزومى ندارد؟

پاسخ:لزومى ندارد

حکم استفاده یک زن سیده از خمس براى مخارج خانواده فقیر خود

سؤال385. خانمى است سیده و شوهر او سید نیست و فقیر و عایله مند مى باشد، آیا مى تواند خمس بگیرد؟

پاسخ:بله، مى تواند (مسأله ى 1456 رساله).

حکم استفاده از سهم سادات براى مخارج خود و فرزندان سید خود

سؤال386. خانمى است غیر سیده که سرپرستى اطفال سید خود را به عهده دارد، آیا مى تواند از سهم سادات براى مخارج خود و فرزندان خود استفاده کند؟

پاسخ:براى مخارج فرزندان مى تواند استفاده کند.

پرداخت سهم سادات به سید فقیر

سؤال387. سیّد فقیرى است که فرزندانش مخارجش را مى دهند ولى وى نمى خواهد زیر بار منّت آنان باشد و آن را خوارى و مهانت مى داند. آیا سهم سادات به چنین فردى تعلّق مى گیرد؟

پاسخ:مى تواند سهم سادات را بگیرد؛ گرچه احتیاط این است که با اجازه ى سیّد دیگرى آن را بگیرد.

افرادى که از مادر به حضرت زهرا ـ علیهاالسّلام ـ منتسب هستند

سؤال388. خواهشمند است نظر مبارکتان را در مورد سؤالات ذیل مرقوم فرمایید:

1) آیا افرادى که مادرشان و یا مادر بزرگشان [چه از طریق مادر و یا پدر هر چند، چند نسل گذشته [سیّده بوده اند، سیّد مى باشند و از فرزندان حضرت فاطمه ى زهرا ـ علیهاالسّلام ـ محسوب مى شوند؟

پاسخ:از ذریّه هستند در آثار اخرویّه.

2) آیا افرادى با خصوصیّات مذکور اجازه دارند از احکام اختصاصى سادات [خمس و... [استفاده نمایند و عمّامه ى مشکى بگذارند و سیادت خود را ابراز نمایند؟

پاسخ:از خمس نمى توانند استفاده کنند، و هم چنین از لباس سیادت.

ملاک سیادت

سؤال389. آیا افرادى که سید هستند باید اجدادشان به ائمه برسد یا به قبیله بنى هاشم؟

پاسخ:باید نسب آن ها به قبیله بنى هاشم برسد.

خمس مالى که سادات به عنوان سهم سادات مى گیرند

سؤال390. خمسى که سادات به عنوان سهم سادات مى گیرند، در صورتى که از مخارج سال آن ها اضافه بیاید، آیا خمس دارد؟

پاسخ:اگر با گرفتن این مال دیگر فقیر نباشد، واجب است خمس آن را بدهد.

لزوم فقیر دانستن خود براى دریافت خمس

سؤال391. آیا سیدى که مى خواهد خمس بگیرد لازم است خود را فقیر بداند تا بتواند خمس قبول کند؟

پاسخ:بله، لازم است.

پشیمانى پرداخت کننده خمس

سؤال392. اگر کسى خمس خود را با اجازه مرجع تقلیدش به سید فقیر بدهد ولى بعدا از پرداخت خمس به آن سید فقیر پشیمان شود، آیا آن سید باید آن پول را به او برگرداند یا خیر؟

پاسخ:خیر


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -