انهار
انهار
مطالب خواندنی

تورم، افزایش و کاهش قیمت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

خمس ترقّى قیمت

سؤال308. آیا زیاد شدن قیمت خمس دارد؟ و اگر از تورّم باشد چه حکمى دارد؟

پاسخ:اگر در عرف به آن سود صدق مى کند، خمس دارد؛ بعد از فروش و عدم مصرف در مؤونه دیگر.

مال ارزانى که قیمت آن بالا مى رود

سؤال309. مال ارزانى اضافه قیمت پیدا مى کند و صاحبش با فروش آن تجارت مى کند. آیا به این زیادتى خمس تعلّق مى گیرد؟

پاسخ:این زیادتى منفعت است و در زاید بر مؤونه متعلّق خمس است.

ارزى که به قیمت آزاد فروخته مى شود

سؤال310. ارزى که به قیمت دولتى خریدارى شده و سپس به قیمت آزاد فروخته مى شود، آیا تفاوت قیمت دولتى و آزاد متعلّق خمس مى باشد؟ و اگر سر سال خمسى فروخته نشود و در سال آینده این تبدیل صورت گیرد، آیا متعلّق خمس خواهد شد؟

پاسخ:اگر بین سال خمسى خرید و فروش شود، در مازاد بر مؤونه ى سر سال خمس دارد و اگر تا سال خمسى باقى مانده و نفروخته، اگر جزو سرمایه ى کسبى است که درآمد آن صرف مؤونه مى شود خمس ندارد و در غیر این صورت خمس دارد.

اموالى که رشد قیمت دارند

سؤال311. اگر به دلیل تورّم و کاهش ارزش پول داخلى در مقابل ارزهاى خارجى، مثلاً سرمایه ى کسى که یک تن آلومینیوم به قیمت سیصد هزار تومان داشته و خمس آن را داده یک باره حدود یک میلیون تومان افزایش یافته و مقدار همان است، امّا ریال آن تغییر کرده و سودى در کارنیست و اگر بخواهد براى این افزایش خمس بدهد پس از دو سه سال اصل سرمایه در معرض خطر قرار مى گیرد. وظیفه چیست؟

پاسخ:با فرض این که عرفا فایده و ربحى در بین نیست، ترقّى مزبور خمس ندارد.

نحوه احتساب خمس در صورت گران شدن قیمت ها در سال بعد

سؤال312. گاهى خمس جنسى را مى دهیم و سال بعد، قیمت همان جنس زیادتر مى شود. آیا زیادتى خمس دارد؟

پاسخ:اگر خود جنس تفاوتى نکرده و زیادى براى تورّم و کاهش ارزش پول باشد، زیادتى خمس ندارد و اگر زیادتى به غیر از تورّم باشد، در غیر تکمیل مورد نیاز سرمایه خمس دارد.

خانه اى که ترقّى نموده و صرف در هزینه ى فرزندان شده

سؤال313. شخصى خانه اى را خریده و خمس آن را هم داده است. پس از سال قیمت خانه خیلى بیشتر شده است و اکنون مى خواهد آن را صرف مخارج فرزندانش کند. آیا باید خمس زیادتى آن را بپردازد؟

پاسخ:اگر مورد نیاز سکونت او نبوده، باید خمس زیادتى آن را بپردازد، مگر این که از اوّل آن را به این نیّت پس انداز کرده باشد که مانند نگهدارى جهیزیّه دختر مى شود.

زمینى که ارزش آن چند برابر شده

سؤال314. زمینى سال ها پیش خریده شده و امروز قیمتش چند برابر شده و هنوز هم ساخته نشده است، آیا خمس دارد؟ و اگر خمس دارد به قیمت خرید یا قیمت روز؟

پاسخ:اگر براى تکسّب خریده است، خمس دارد و به قیمت روز محاسبه مى شود.

تبیین معناى «پرداخت خمس اجناس به قیمت روز»

سؤال315. آن چه در رساله هاى عملیّه آمده است: «خمس اجناس را باید با قیمت روز پرداخت» منظور از قیمت روز چیست؟ قیمتى که مى توان مانند این جنس را از بازار خرید یا قیمتى که جنس موجود ارزش دارد؟

پاسخ:یعنى قیمتى که نوع معاملات فعلى مربوط به آن جنس، بر طبق آن است.

چگونگى محاسبه ترقّى قیمت بازار با توجه به تورّم

سؤال316. معمولاً با افزایش قیمت یک جنس در بازار، اجناس دیگر هم گران مى شود، یعنى تورّم ایجاد مى شود و اجناس کم و بیش با هم گران مى شوند. در چنین فرضى که هر ترقّى قیمتى، سود واقعى حساب نمى شود، افزایش و ترقّى قیمت بازار چگونه محاسبه مى شود؟

پاسخ:ملاک در خمس، ترقّى قیمت با سود واقعى است، نه افزایش قیمت از جهت تورم پول و مى توان براى تشخیص آن به خبره مراجعه کرد.

ملاک و معیار در ترقّى قیمت

سؤال317. با توجه به مسأله تورم هر ساله در بازار و کاهش ارزش و قدرت خرید ریال، زمین وخانه و اجناس اضافه قیمت صورى و ظاهرى پیدا مى کنند، بهاى ریالى آن ها زیاد مى شود ولى در واقع ارزش آن ها تغییر نکرده و یا به اندازه افزایش ظاهرى تغییر نکرده است. با این حساب اگر بخواهیم بر اساس همین افزایش قیمت ظاهرى و ریالى، خمس اموال را حساب کرده و بدهیم، بعد از چند سال چیزى از سرمایه برایمان نمى ماند، علاوه بر این که به مخارج زندگى هم نمى رسیم. بفرمایید ملاک در ترقّى قیمت اجناس چیست؟ محاسبه ارزش آن ها با توجه به ارزش ریال و پول ارایه شده توسط بانک مرکزى است یا قیمت دلار و یا چیز دیگر؟

پاسخ:ظاهرا بانک مى تواند تفاوت بین ترقّى قیمت از جهت تورم و ترقّى از جهت قیمت واقعى را مشخص کند.

کیفیت محاسبه خمس سرمایه اى که ترقّى قیمت پیدا کرده

سؤال318. شخصى از درآمد سال، ملک یا چیز دیگرى براى تجارت و سرمایه خریده و تا آخر سال ترقّى کرده و 100 هزار تومان ارزش پیدا کرده و خمس آن را نداده است. در پایان سال دوم ارزش آن 200 هزار تومان شده است، الآن خمس آن چگونه محاسبه مى شود؟

پاسخ:سرمایه در حدّ شأن زندگى اصلاً خمس ندارد و در فرض سؤال، اگر به آن خمس تعلّق گرفته، قیمت فعلى آن میزان است.

خمس مالى که افزایش قیمت پیدا کرده

سؤال319. اگر جنسى با کوپن یا غیره خریدارى شده و الآن سر سال خمسى، قیمت آن بالا رفته، به کدام قیمت حساب مى شود؟

پاسخ:اگر متعلق خمس باشد، قیمت فعلى آن حساب مى شود.

خمس جنسى که قیمت آن نوسان دارد

سؤال320. تاجرى جنسى را به قیمت ارزان خریدارى مى کند و تا سال بعد در مغازه مى ماند و قیمت آن بالا مى رود و خمس آن را نمى دهد. در سال بعد قیمت آن کم مى شود، حکم خمس آن چگونه است؟

پاسخ:اگر آن جنس، جزو سرمایه باشد، حکم همان سرمایه را دارد.

تورّم

سؤال321. اگر کسى خمس سرمایه ى خود را داد و با گذشت یک سال مالى، در اثر تورّم ناشى از افزایش حجم پول در گردش، ارزش پولى آن افزایش یافت، آیا در این جا ربح و سود صدق مى کند و مشمول خمس مى شود یا خیر؟

پاسخ:اگر سرمایه در حدّ شأن او باشد خمس ندارد و در تورّم، صدق سود نیست.

خمس سود افزوده

سؤال322. در سال گذشته، خمس دارایى خود را پرداخت کرده ام. اگر امسال بیست هزار تومان نسبت به پارسال بیشتر باشد، خمس به همه موجودى تعلق مى گیرد یا خیر؟

پاسخ:خیر، به همان بیست هزارتومان تعلق مى گیرد.

میزان در خمس، قیمت فعلى است

سؤال323. شخصى به هنگام محاسبه ى خمس زمینى که ده سال پیش خریده است، قیمت خرید زمین را به حسب دلارِ روزِ خرید محاسبه کرده و قیمت کنونى آن را نیز بر حسب دلار به قیمت امروز محاسبه مى کند و خمس مابه التّفاوت آن را مى پردازد. آیا عمل ایشان صحیح است؟

پاسخ:اگر خمس اصل را داده و یا متعلّق خمس نبوده است، آن عمل صحیح است و در غیر این صورت به قیمت فعلى خمس آن را مى پردازد.

کاهش ارزش پول

سؤال324. در چند سالى که خمس نداده ام قسمت زیادى از خمس آن مال ها را به صورت نقد جدا نموده و کنار گذاشته ام. امّا در این مدّت، ارزش پول کاهش یافته و قیمت اجناس و طلا بالا رفته است. آیا آن که به صورت نقد نگه داشته ام را عینا بپردازم، یا این که باید میزان کاهش ارزش آن را هم محاسبه و به آن اضافه نموده و پرداخت نمایم؟ و در صورت اخیر، میزان در تعیین تفاوت ارزش پول، تغییر قیمت طلا است، یا راه حلّ دیگرى دارد؟

پاسخ:با مجتهد خودتان مصالحه نمایید.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -