انهار
انهار
مطالب خواندنی

نجاسات

بزرگ نمایی کوچک نمایی

احکام نجاسات (آیت الله العظمی فاضل)

سؤال 60 :زمینى نجس بوده و لحاف روى آن گذاشته ایم نم کشیده و سنگین شده، آیا نجس است؟

پاسخ: اگر زمین مرطوب بوده و لحاف نم کشیده و سنگین شده نجس نیست ولى اگر زمین تر بوده و ترى آن به لحاف رسیده نجس شده است.

سؤال 61 :دیوار دستشویى و توالت حدود یک متر نم کشیده، آیا نجس است یا خیر؟

پاسخ: خیر در فرض سؤال دیوار نجس نشده است.

سؤال 62 :آیا بخار بول یا آب متجنس نجس است؟

پاسخ: بخار مطلقاً پاک است.

سؤال 63 :دودِ نفت نجس یا دود چوب و چیزهاى نجس دیگر پاک است یا نه؟

پاسخ: پاک است، مگر آنکه بصورت دوده جمع شود و ذرات متنجس در آن باشد.

سؤال 64 :چیز نجس تا چند واسطه نجس کننده است؟

پاسخ: تا سه واسطه نجس کننده است.

سؤال 65 :آیا از آبى که مردار در آن است مى شود براى تطهیر یا آشامیدن استفاده کرد؟

پاسخ: اگر قلیل باشد و یا رنگ و یا بو و یا طعم آن به واسطه مردار تغییر کرده باشد جایز نیست.

سؤال 66 :گاهى وقت جدا کردن پوست بدن که موقع افتادنش رسیده گاهى وقت جدا کردن مقدار دیگرى هم که زمان ساقط شدنش رسیده جدا مى شود ولى سوزش و درد و خونریزى ندارد، آیا جدا کردنش اشکال دارد و آیا نجس است؟

پاسخ: اشکال ندارد و نجس نمى باشد.

سؤال 67 :آیا سگ شکارى یا سگ چوپان حکم سایر سگها را دارد؟

پاسخ: از نظر نجاست با سگهاى دیگر فرق نمى کند.

سؤال 68 :آیا تخم مرغ و گوشت مرغ نجاست خوار نجس است؟

پاسخ: خیر، نجس نیست، ولى باید از خوردن آن اجتناب شود.

سؤال 69 :موقع دوشیدن شیر روى آن کف جمع مى شود، حال اگر لکّه یا ذرّه خون خشکى روى آن کف افتاد شیر نجس مى شود؟

پاسخ: نجس مى شود، مگر اینکه آن خون و کف اطراف آن را طورى بردارند که با شیر تماس پیدا نکند به نحوى که پس از برداشتن آن باز هم روى شیر کف باشد.

سؤال 70 :آیا خون حیوان حلال گوشت نجس است؟

پاسخ: نجس است. ولى اگر کمتر از درهم باشد نماز با آن اشکال ندارد.

سؤال 71 :اگر در تخم مرغ مقدارى خون مشاهده گردد، حکمش چیست؟

پاسخ: نجس نیست، ولى باید از خوردن آن خون اجتناب شود.

سؤال 72 :آیا خونى که در درون شیر است نجس مى باشد و آن را نجس مى کند؟

پاسخ: اگر محرز باشد که خون در درون آن است، تمام آن نجس مى باشد.

سؤال 73 :آیا الکل زرد و سفید نجس است؟

پاسخ: الکل صنعتى و الکلهایى که در مداوا و آمپول زدن و امثال آن بکار مى رود نجس نیست.

سؤال 74 :غذاها یا مایعاتى مانند سرکه که بطور طبیعى مقدار دو یا سه درصد از آن را الکل تشکیل مى دهد، آیا نجس است؟

پاسخ: وجود این مقدار الکل که با تجزیه و آزمایش مشخص مى شود و بصورت طبیعى وجود دارد نه آنها را نجس مى کند و نه حرام است.

سؤال 75: آیا مایعاتى که از کیسه آب جنین (مایع آمینوتیک) خارج مى شود، حکم نجاست را دارد؟ شایان ذکر است که کیسه آب جنین، ممکن است قبل از زایمان، پاره شود و از طریق مجراى تناسلى زن خارج گردد.

پاسخ: این مایع پاک است.

سؤال 76 :آیا تماس اشیاء با رطوبت بدن میّت، بعد و قبل از سرد شدن بدن، باعث نجاست اشیاء مى شود یا نه؟

پاسخ: در هر دو صورت اگر رطوبت مسرى باشد موجب نجاست است.

سؤال 77 :آیا پوششى که روى زخمها به وجود مى آید و معمولا متشکل از خون و ترشحات زخم مى باشد، حکم نجاست را دارد یا نه؟

پاسخ: چنانچه عنوان پوست بدن را از نظر عرف داشته باشد حکم نجاست را ندارد; مانند محلّى که خون زیر آن مرده باشد.

سؤال 78 :اگر جزیى از بدن نجس العین مانند سگ و کافر را به بدن مسلمى پیوند بزنند چه حکمى دارد؟

پاسخ: حکم بدن مسلمان را پیدا مى کند.

سؤال 79 :اگر دهنده عضو، کافر و گیرنده مسلمان باشد عضو بریده شده قبل و بعد از دمیدن روح در بدن مسلمان حکمش چیست؟

پاسخ: بعد از دمیدن روح پاک مى شود.

سؤال 80 :پلاسما و سرم که از تصفیه و تجزیه خون در آزمایشگاه به دست مى آید پاک است یا نجس؟

پاسخ: پلاسما و سرم که عرفاً خون بر آن صدق نمى کند به واسطه استحاله ذاتاً پاک است امّا چون در همان ظرفى که خون در آن ریخته شده، بدست مى آید در اثر تماس با ظرف نجس نجس است. (متنجس مى شود)

سؤال 81 :ما هو حکم خرء الخفاش و بوله؟ هل هى طیر ام حیوان؟

پاسخ: الظاهر ان الخفاش طیر من الطیور و حکمها، حکمها بالنسبة الى الخرء والبول. قال امیرالمؤمنین (علیه السلام) فى ذیل خطبة 155 نهج البلاغة، فى بدیع خلقة الخفاش «و جعل لها اجنحة من لحمها تعرج بها عند الحاجة الى الطیران... لها جناحان تطیر و ولدها لاصق بها، الخ.

نجاست کافر

سؤال 82 :چرا کسانى که از دین اسلام خارجند نجس مى باشند، با اینکه مى بینیم نظافت آنها خیلى خوب است؟

پاسخ: نظر اینجانب اینست که اهل کتاب در صورتى که مشرک نباشند پاکند و نجاست ذاتى ندارند ولى اگر مشرک باشند نجسند.

ولى قول به نجاست حکمتهایى دارد; از قبیل اینکه مسلمانان با آنان آمیزش و معاشرت نکنند و تحت تأثیر اخلاق و رفتار آنان قرار نگیرند. آنان هم در برابر مسلمانان احساس ذلت و حقارت کنند و متوجه شوند که پلید و نجس مى باشند و مصالحى غیر از اینها که در دستورات اسلام محقق و مسلم است.

سؤال 83 :آیا مى توان از طعام اهل کتاب مانند یهود و نصارى استفاده کرد؟

پاسخ: به نظر اینجانب اهل کتاب در صورتى که مشرک نباشند نجاست ذاتى ندارند بنابراین طعام آنها نجس نیست مگر اینکه از گوشت نجس تهیه کرده باشند یا معلوم باشد که به واسطه شراب و امثال آن نجس شده است. ولى در نظر کسانى که اهل کتاب را نجس مى دانند در صورت علم به تماس آنها با غذا، غذاى آنها نجس است.

سؤال 84 :آیا زرتشتیها اهل کتاب آسمانى هستند؟

پاسخ: ظاهر این است که اهل کتاب مى باشند.

سؤال 85 :در استفتایى که به شما نسبت داده اند آمده است که یهود و نصارى و مجوس اگر مشرک نباشند طاهرند معناى مشرک بودن چیست؟ آیا اعتقاد به دو خدا (مجوس) و سه خدا (نصارى) که اکنون معمول است شرک است؟

پاسخ: اگر به عنوان خدایى و الوهیت باشد شرک است.

سؤال 86 :از کجا تشخیص داده مى شود کدامیک از یهود و نصارى پاک و کدامیک نجس مى باشند؟

پاسخ: در صورتى که مشرک نباشند و یا شک در شرک آنها داشته باشید پاک مى باشند.

سؤال 87 :اینجانب مقلد حضرت امام بوده ام و با اجازه حضرتعالى به تقلید آن مرحوم باقى مانده ام; اکنون شنیده ام شما اهل کتاب را پاک مى دانید; آیا مى توانم در این مسأله از شما تقلید کنم چون با اهل کتاب زیاد سر و کار دارم!؟

پاسخ: اگر اعلمیت امام براى شما محرز نباشد، مانعى ندارد.

سؤال 88 :آیا علىّ اللّهى ها که طریق خاصى براى خود دارند پاکند؟ و ازدواج با آنان چه حکمى دارد؟ و نیز معاشرت و هم غذا  شدن با آنها چگونه است؟

پاسخ: اگر حضرت امیر (علیه السلام) را العیاذ بالله خدا بدانند یا منکر معاد و یا یکى از ضروریات دین مثل نماز و روزه باشند کافر و نجس هستند و ازدواج با آنان جایز نیست و معاشرت و هم غذا شدن با آنان صحیح نمى باشد چون به هر چیزى دست تر بزنند نجس مى شود ولى اگر چنین عقیده اى ندارند و منکر معاد و ضروریات دین نیستند مسلمان و پاک مى باشند و در جهات سؤال شده با دیگر مسلمانان فرقى ندارند.

سؤال 89 :شخصى در حال ناراحتى و عصبانیت به خدا و پیغمبر (صلى الله علیه وآله) العیاذ بالله ناسزا گفت ولى بعد پشیمان نشد; آیا این دشنام و ناسزا موجب ارتداد و نجس شدن او شده است؟

پاسخ: اگر عصبانیت او به حدى بوده که از خود بى خود شده در این صورت مرتد نشده و نجس نیست; ولى اگر عصبانیت به این حد نبوده مشکل است و باید توبه کند.

سؤال 90 :آیا فرقه هایى از قبیل صوفیه و دراویش حتى شیخیه با وجود بدعتهایى که در اعمال آنها مشاهده مى شود محکوم به طهارتند؟

پاسخ: محکوم به طهارت مى باشند ولى بهتر آن است که کمتر با آنان معاشرت شود.

سؤال 91 :اگر دست تر به درب یا دیوار یا اشیاء متعلق به مسیحیان، یهودیان یا هندوها بخورد، آیا نجس مى شود؟

پاسخ: با عدم علم به نجاست، پاک است.

سؤال 92 :تکلیف آموزگاران با دانش آموزان بهایى چیست، آیا جایز است قرآن را در اختیار آنان قرار دهند؟

پاسخ: باید با آنها معامله نجاست کرد و قرار دادن قرآن در اختیار آنان جایز نیست.

سؤال 93 :شخصى است که عمداً نماز نمى خواند و تارک الصلاة است ولى منکر نماز نیست، آیا کافر و نجس است؟

پاسخ: چنین شخصى که منکر نماز نیست فاسق و معصیت کار است و محکوم به کفر و نجاست نمى باشد.

سؤال آیا با توهین و فحاشى به قرآن (العیاذ بالله) مسلمان مرتد مى شود و تکلیف کسانى که مى بینند او مکرّر توهین مى کند چیست؟

پاسخ: اگر توهین و فحاشى از روى عصبانیت باشد و عصبانیت به حدى بوده که از خود بى خود شده باید توبه کند. اما اگر با قصد و اراده و ناشى از عداوت با پیامبر (صلى الله علیه وآله) یا ائمه (علیهم السلام) باشد محکوم به نجاست است و اگر به انکار رسالت برگشت کند علاوه بر نجس بودن محکوم به ارتداد هم هست. در هر حال وظیفه کسانى که متوجه این عمل او مى شوند نهى از منکر و اجتناب از اوست تا حاکم شرع تکلیف او را معین کند.

سؤال 95 :آیا شش امامى مسلمان است؟

پاسخ: مسلمان است.

سؤال 96 :کسى که به دادن خمس و زکات اعتقاد و اعتنایى ندارد و گاهى تمسخر هم مى کند آیا تمام اعمال و عباداتش باطل و زندگیش نجس مى باشد؟

پاسخ: تصرف در اموال او جایز نیست ولى عباداتى که ارتباط با این مسأله ندارد صحیح است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -