انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام شك و سهو در نماز

بزرگ نمایی کوچک نمایی

شك در نماز در اثر ضعف حافظه

سؤال813. شكّ در نماز در اثر ضعف حافظه؛ آيا حكم شك هاى ذكر شده در رساله را دارد [منظور شك هاى مبطل است] يا نبايد به آن اعتنا كند؟

جواب: فرقى در احكام شكّ بين مورد ضعف حافظه و قوّت آن نيست و اگر كثيرالشكّ باشد، اعتنا نكند.

 

عدم اعتنا به شك در سجده هنگام تشهّد

سؤال814. اگر انسان در اثناى تشهّد شك كند كه سجده ى دوّم را به جا آورده يا نه، فرموده ايد نبايد اعتنا كند؛ آيا شكّ در اثناى ذكر مستحبّى تشهّد هم همين حكم را دارد؟

جواب: بله، همين حكم را دارد.

 

شك در عدد «ايّاك نعبد و ايّاك نستعين» در نماز امام زمان ـ عليه السّلام ـ

سؤال 815. شكّ در عدد «ايّاك نعبد و ايّاك نستعين» در نماز حضرت بقيّة اللّه  ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ و يا شكّ در تسبيحات نماز حضرت جعفر و امثال آن، چه حكمى دارد؟ خصوصا در صورت نذر و اجاره؟

جواب: تا وقتى كه فارغ از محلّ نشده است، بنابر اقلّ بگذارد.

 

شكّ در يك يا دو ركعت در حال قيام

سؤال816. نمازگزار در حال قيام، در يك يا دو ركعت شك مى كند. وظيفه اش چيست؟

جواب: بايد صبر نمايد و تامّل كند، و اگر احتمال مى دهد كه با عقب انداختن تامّل، مطلب از ذهنش نمى رود، مى تواند به قرائت به قصد قربت ادامه دهد و بعد تأمّل كند.

 

عدم اعتنا به شك در نافله چهار ركعتى[دو نماز دو ركعتى]

سؤال817. اگر در نماز نافله اى كه دو تا دو ركعتى پشت سر هم هستند، شك كند كه در ركعت دوّم از دو ركعت اوّل است يا در ركعت اوّل از دو ركعت دوّم است؛ چه وظيفه اى دارد؟

جواب: به شكّش اعتنا نمى كند و مى تواند بنا بگذارد كه در ركعت سوم است و بنا بر اقلّ، افضل است.

 

شك در به جا آوردن سجده دوّم در حال برگشت مجدّد به اوّل تشهد

سؤال818. اگر در حال خواندن تشهّد، به جهتى (نسيان ذكر يا شك در محلّ) به اوّل تشهّد برگردد و در اداى سجده دوم شك كند؛ چه تكليفى دارد؟

جواب: بايد آن سجده را هم به جا آورد، زيرا به محلّ برگشته و شك كرده است.

 

ادامه دادن نماز در حال شك به اميد اين كه با تفكّر به يقين برسد

سؤال819. اگر نمازگزار در نماز، شكى برايش پيش آيد و در حال شك، نماز را به اميد اين كه با فكر كردن به يقين مى رسد ادامه دهد و بعد از ادامه دادن به يك طرف شك يقين پيدا كند؛ آيا لحظاتى كه با شك و ترديد نماز خوانده به اصل نماز لطمه اى نمى زند؟

جواب: خير، اشكال ندارد.

 

شك در وضو بعد از نماز

سؤال820. تكليف كسى كه بعد از نماز شك مى كند كه هنگام نماز وضو داشته يا نه چيست؟

جواب: نمازى كه خوانده صحيح است.

 

راه حلّ مناسب براى جلوگيرى از حواس  پرتى در نماز

سؤال821. كسانى كه در نماز حواس پرتى دارند، وظيفه شان چيست؟ آيا راه حل مناسبى براى جلوگيرى از حواس پرتى وجود دارد؟

جواب: اختيارا بايد حواس خود را جمع كند و قبل از خواندن نماز معوّذتين را بخواند.

 

شك زياد در نيّت نماز و غسل

سؤال822. در نماز زياد شك مى كنم، هم چنين در غسل و هنگام غسل شك مى كنم كه آيا نيت را درست گفته ام يا نه، چه كنم؟

جواب: به اين شك ها نبايد اعتنا كنيد.

 

انجام منافى هنگام از سرگيرى نماز

سؤال823. كسى كه در نماز شك باطل كننده برايش پيش آمده و مى خواهد نماز را از سر بگيرد؛ آيا نياز به انجام منافى براى شكستن نماز است؟

جواب: خير، نيازى به آن ندارد.

 

شك در صحّت نماز و از سر گرفتن نماز بدون شكستن آن

سؤال824. شخصى كه در نماز شك به صحيح بودن نماز مى كند؛ آيا مى تواند بدون شكستن نماز، آن را رها كرده و نماز را از سر بگيرد؟

جواب: نمى تواند و بايد به وظيفه شك عمل كند.

 

شك در مقدّمات و جزييات نماز

سؤال825. اگر شك در خارج شدن باد از شكم، درست بودن وضو و شك در درست گفتن تكبيرة الاحرام پيش بيايد؛ تكليف چيست؟

جواب: به اين شك ها نبايد اعتنا كند.

 

شك در نيّت نماز

سؤال826. اگر نمازگزار در نيّت خود شك كند كه نيّت را درست گفته يا نه؛ چه كار بايد بكند؟

جواب: به شكّش اعتنا نكند.

 

شك در اين كه نماز ظهر است يا عصر

سؤال827. اگر نمازگزار شك كند كه ركعت آخر نماز ظهر است يا اوّل عصر؛ تكليفش چيست؟ آيا وسعت يا تنگى وقت، در حكم، تأثير دارد؟

جواب: بنا مى گذارد كه در نماز ظهر است؛ يعنى به قصد ظهر نماز را تمام كند اگر نماز ظهر را نخوانده باشد و اين در صورتى است كه در وقت مختصّ به ظهر يا مشترك باشد؛ اما در وقت مختصّ به عصر، در صورتى كه قصد امر فعلى داشته، بدون تقييد به عنوان، بلكه مجرّد تطبيق در مقصود، قصد نماز عصر مى نمايد و اتمام مى كند.

 

شك در يك يا دو ركعت در حال قيام

سؤال828. اگر نمازگزار در حال قيام شك كند كه يك ركعت خوانده است يا دو ركعت؛ وظيفه اش چيست؟

جواب: نمازش باطل است.

 

شك در انجام ركوع

سؤال829. اگر نمازگزار در هنگام گفتن «سمع اللّه » شك كند كه ركوع را انجام داده يا نه؛ تكليفش چيست؟ هم چنين اگر در حال قنوت شك كند كه حمد و سوره را خوانده يا نه؛ چه كار بايد بكند؟

جواب: بايد به شكش اعتنا نكند.

 

شك در تعداد سجده

سؤال830. اگر كسى در تعداد سجده هاى به جا آورده شك كند؛ تكليفش چيست؟

جواب: اگر بعد از محل است اعتنا نكند مثل اين كه در حال تشهّد يا قيام باشد، به خلاف اين كه در حال جلوس و يا حال نهوض براى قيام باشد كه مشكوك را به جا مى آورد.

 

شك در اداى سجده هنگام تشهد

سؤال831. اگر نمازگزار در هنگام خواندن تشهد شك كند كه سجده دوم را به جا آورده يانه، چه كار بايد بكند؟

جواب: به شك خود اعتنا نكند.

 

شك در تماس مهر با پيشانى

سؤال832. اگر نمازگزار بعد از سجده اوّل يا دوم شك كند كه موهاى سر يا چيز ديگرى مانع از رسيدن پيشانى به مهر بوده يا نه؛ وظيفه اش چيست؟

جواب: به شك خود اعتنا نكند.

 

شك در ركعات 3 و 4 حين قيام

سؤال833. اگر نمازگزار در حين قيام در ركعت 3 و 4 شك كند، و بعد از شك يادش بيايد كه در ركعت قبل يك سجده را فراموش كرده؛ حكمش چيست؟

جواب: اظهر بطلان نماز است به جهت عدم احراز ركعتين تامّتين (دو ركعت تمام). (مسأله ى 986 رساله.)

 

ظن به ركعت چهارم بعد از شك بين 3 و 4

سؤال834. كسى كه در ركعت سوم و چهارم شك مى كند و بعد از فكر كردن، ظن به چهار برايش حاصل مى شود، اگر احتمال دهد كه سه ركعت خوانده و يك ركعت احتياط با نيّت رجاى تبعيّت از امر واقعى بخواند؛ آيا نماز احتياط خوانده شده بى اثر است يا حرام؟

جواب: بدون تبيّن و روشن شدن خطا، بى اثر است.

 

شك در تعداد تسبيحات

سؤال835. اگر هنگام خواندن تسبيحات اربعه شك كنم كه دوبار تكرار كرده ام يا سه بار، وظيفه ام چيست؟ در اذكارى كه از محل آن ها نگذشته و شك در صحت آن ها دارم، آيا نياز به اعاده ذكر هست؟

جواب: در مورد اوّل اگر قاصد سه مرتبه است يك بار ديگر بگويد و در مورد دوم، نيازى به اعاده ى ذكر ندارد.

 

شك بعد از سلام

سؤال836. اگر بعد از سلام نماز سه ركعتى شك كنم در صورتى كه يك طرف شك صحيح نباشد، [مثلاً در نماز مغرب شك بين 2 و 4]؛ آيا نبايد به آن اعتنا كرد؟

جواب: در اين صورت نماز باطل است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -