انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام وطن

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال٣٩۴ -وطن چگونه ثابت مى‌شود؟

جواب: بسمه تعالى -وطن شخص جايى است كه در آنجا متولد شده و پدر و مادر او اهل آنجا باشند و نيز جايى كه انسان براى اقامت دائمى-و لو در بعضى از هر سال-انتخاب كند، و اللّه العالم.

سؤال٣٩۵ -اين جانب طلبه‌اى هستم در شهرستان و نمى‌دانم تحصيلات چند سال طول مى‌كشد و يقين ندارم كه ده سال طول بكشد حكم بنده در مورد نمازها چيست؟ آيا اينجا وطن بنده حساب مى‌شود يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -اگر مى‌دانيد مدت زيادى مثل هشت سال يا بيشتر در آن مكان مى‌مانيد نمازتان در آنجا تمام است و روزه گرفته مى‌شود، و در غير اين صورت چنانچه با قصد اقامت ده روز در آنجا مى‌مانيد نمازتان تمام است و روزه صحيح است، و اگر كمتر از ده روز مى‌مانيد در نمازتان بين قصر و تمام جمع كنيد و روزه را اگر گرفتيد مجزى است و قضا ندارد، و اللّه العالم.

سؤال٣٩۶ -زنانى كه بدون التفات به اعراض و عدم اعراض از وطن اصلى‌شان به خانۀ شوهر در شهر ديگر بروند و پس از التفات هم لا بد قصد دارند اگر زناشويى‌شان تا آخر عمر برقرار ماند در شهر ديگر اقامت نمايند، آيا به خانۀ شوهر رفتن برايشان در حكم اعراض از وطن است و عرفا تابع شوهرند يا نه؟ و زمانى كه به خانۀ پدرى مى‌روند و بدون قصد اقامت چند روز مى‌مانند نمازشان شكسته است يا تمام؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض مزبور نسبت به زن اعراض از وطن محقق نشده و نمازش در وطن سابق تمام است هر چند قصد اقامت ده روز را نكند، و چنانچه اطمينان دارد تا آخر با شوهر زندگى مى‌كند و شوهر هم قصد اقامت دائمى در آن شهر را دارد شهر شوهر هم وطن زن حساب مى‌شود و نمازش در آنجا تمام است، و اللّه العالم.

سؤال٣٩٧ -اعراض امرى قهرى است يا قصدى؟ يعنى لازم است قصد نمايد كه ديگر در آن محل سكونت دائم نكند؟

جواب: بسمه تعالى -در تحقق اعراض، قصد لازم نيست، همين كه شخص بداند ديگر براى سكونت به وطن سابق برنمى‌گردد-هر چند براى ماندن در مدتى از سال مثل يك ماه يا دو ماه در هر سال-اعراض محقق شده است، و اللّه العالم.

سؤال٣٩٨ -كسانى كه همه روزه از وطن اصلى خود جهت كار كردن ادارى و يا تجارت و يا تحصيل و غيره به شهر ديگر مى‌روند، نماز و روزه‌شان چه حكمى دارد؟

جواب: بسمه تعالى -اگر مقدار مسافت نباشد نمازشان تمام است و الاّ اگر براى كار باشد همچنين است، و اگر براى تحصيل باشد احتياطا جمع بخواند، و اللّه العالم.

سؤال٣٩٩ -شخصى كه يك وطن اصلى و يك وطن اتخاذى دارد مى‌تواند وطن سوم اخذ كند يا خير؟ و آيا مى‌تواند از وطن دوم اعراض نموده و جاى ديگر را بعنوان وطن ثانوى اخذ كند؟

جواب: بسمه تعالى -مانعى ندارد، و اللّه العالم.

سؤال۴٠٠ -شخصى شهرى را براى اقامت چندساله جهت زندگى كردن مانند ديگر ساكنين و اهل آن شهر انتخاب نموده نه بعنوان وطن دوم و از آنجا همه روزه مسافت كمتر از چهار فرسخ را طى نموده و به محل كارش مى‌رود، نماز و روزه‌اش در محل اسكان و كار چه حكمى دارد؟ و اگر در طول ماه چهار بار يا كمتر براى انجام كار ادارى به اداره كل و يا شهرهاى ديگر كه بيش از چهار فرسخ است برود نمازش در طول رفت و آمد چگونه است؟ و در بازگشت به محل اسكان آيا قصد عشرۀ مجدّد نياز دارد يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -اگر هفته‌اى يك بار يا بيشتر براى كار به سفر مى‌رود تمام مى‌خواند، و چنانچه

چهار بار را متفرق به سفر مى‌رود احتياطا در محل سكونت جمع و در سفر تمام بخواند، و اللّه العالم.

سؤال۴٠١ -پدرى دو وطن اختيار كرده، و فرزندان ايشان كه در تهران متولد شده‌اند حالا اگر پدر بخواهد در ماه رمضان به وطن دوم خود برود و فرزندانش را همراهش ببرد آيا نماز و روزۀ اين فرزندان چه صورت دارد؟ آيا فرزندان تابع پدر هستند يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه فرزندان هم به همراه پدر براى ماندن و لو در مدتى از سال به محل دوم مى‌روند، آن محل وطن فرزندان هم حساب مى‌شود و نمازشان در آنجا تمام و روزه‌شان صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴٠٢ -آيا حوزه‌هاى علميه در حكم وطن محسوب مى‌شوند؟ در صورت نبودن مى‌توان فقط در اين مسأله به مرجع تقليد ديگرى تقليد كرد؟

جواب: بسمه تعالى -اگر قصد داشته باشد كه سالها براى تحصيل در آنجا بماند كه عادتا او را مسافر نگويند، مثل اينكه قصد داشته باشد هشت سال يا بيشتر در آنجا بماند، در تمام خواندن نماز و گرفتن روزه قصد اقامه لازم ندارد، و اللّه العالم.

سؤال۴٠٣ -محل تحصيل بنده در شهرستان ديگرى واقع است كه خارج از حدّ ترخص مى‌باشد و من در هفته دو روز به آنجا رفت و آمد مى‌كنم، در صورتى كه طبق استفتاء از شما، روزۀ من صحيح باشد، نماز در آنجا به چه صورت اقامه مى‌شود؟ قصر يا كامل؟

جواب: بسمه تعالى -بنا بر احتياط در نمازتان بين قصر و تمام جمع كنيد، و اللّه العالم.

سؤال۴٠۴ -مردى از يك شهرستانى زن بگيرد و زن شرط كند كه نبايد از شهرستان بيرون كند و مرد هم در يك شهرستان ديگر وطن دارد، وقتى اين زن را چند روزى به وطنش مهمانى مى‌برد نماز اين زن شكسته است يا تمام؟

جواب: بسمه تعالى -نماز اين زن اگر كمتر از ده روز بماند، شكسته است، و اللّه العالم.

سؤال۴٠۵ -اگر دخترى ازدواج كند و در شهر ديگر متوطّن شود، چون وطن شوهر شهر ديگر است گاهگاهى كه به منزل والدين مى‌آيد آيا در منزل والدين نمازشان قصر است يا تمام؟

جواب: بسمه تعالى -تا وقتى كه از وطن سابق خود اعراض نكرده نمازش در آنجا تمام و روزه‌اش صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴٠۶ -آيا زن در قصر و اتمام روزه و نماز تابع مرد است بطورى كه اگر پدر اين زن در شهر ديگرى است و اگر زن به خانۀ پدرش برود بايد نماز و روزه‌اش قصر بشود يا نه؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه زن اطمينان دارد كه براى هميشه با شوهر زندگى مى‌كند وطن شوهر وطن زن هم حساب مى‌شود و در عين حال مادامى‌كه از وطن سابق خودش اعراض نكرده بطورى كه احتمال مى‌دهد براى ماندن و لو در مدتى از سال مثل يك ماه يا دو ماه به آنجا برود نمازش در آنجا هم تمام و روزه‌اش صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴٠٧ -آيا در نماز زن تابع مرد است؟ اگر زن به روستاى خود برود حكم نماز او چيست؟

جواب: بسمه تعالى -اگر زن از روستايش اعراض نكرده هر وقت به روستايش مى‌رود نماز را تمام بخواند، و اللّه العالم.

سؤال۴٠٨ -دخترى كه در شهر ديگر شوهر مى‌كند و براى ديدار خانوادۀ خود به شهر اصلى خود مى‌رود، آيا بايد نمازش را تمام بخواند و روزه‌اش را بگيرد يا تابع شوهرش است؟

جواب: بسمه تعالى -اگر اعراض نكرده و به آنجا برگردد نمازش تمام است، و اللّه العالم.

سؤال۴٠٩ -شخصى در روستا مغازه‌دار مى‌باشد و هفته‌اى يك بار جهت آوردن اجناس به شهرستان همجوار (حدّ مسافت)رفت و آمد مى‌نمايد، آيا به چنين شخصى دائم السفر صدق مى‌كند يا نه؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض مزبور نمازش در اين مسافرت تمام و روزه‌اش صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴١٠ -شخصى خريدوفروش كنندۀ حيوانات مى‌باشد، در هر هفته براى خريدوفروش به هفته بازارها كه حدّ مسافت مى‌باشند مى‌رود، وظيفۀ ايشان را نسبت به نماز و روزه بيان فرماييد؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض مزبور نماز شخص در اين مسافرت تمام و روزه‌اش صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴١١ -زنى كه شوهر مى‌كند و وطن شوهر غير از وطن اوست آيا زن مى‌تواند از وطن اصلى

خود اعراض نكند و آن را به عنوان وطن خود نگهدارد؟

جواب: بسمه تعالى -بلى اگر احتمال دهد كه در آينده و لو براى ماندن در مدتى از سال به آنجا برگردد اعراض محقق نشده و نمازش در آنجا تمام و روزه‌اش صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴١٢ -شوهرى كه از وطن اصلى خود اعراض نكرده، اگر همسر او به همراهش به آنجا برود كه وطن اصلى شوهر است ولى وطن زن نبوده، حكم نماز و روزۀ زن چيست؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض مزبور نمازش شكسته است و روزه صحيح نيست، و اللّه العالم.

سؤال۴١٣ -تربيت معلم شهيد مطهرى كه ما در آن مشغول تعليم هستيم حدودا ٢٣ كيلومتر تا شيراز فاصله دارد. روزه و نماز ما دانشجويان با توجه به اين شرايط چه حكمى دارد؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه قصد ده روز نداريد نمازهاى چهار ركعتى را بنا بر احتياط هم تمام و هم شكسته بخوانيد و اگر روزه گرفتيد قضا ندارد، و اللّه العالم.

سؤال۴١۴ -افرادى كه قصد مسافرت براى چهل هفتۀ متوالى از شهرهاى دور به مسجد مقدس جمكران را دارند و همچنين افرادى كه ساليان متوالى هر هفته به اين مكان تشريف مى‌آورند، در مورد نماز و روزه‌هاى واجب چه وظيفه‌اى دارند؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال، افراد مزبور در مسجد جمكران مسافر هستند و نماز آنها شكسته است و روزه نمى‌توانند بگيرند، و اللّه العالم.

سؤال۴١۵ -دانشجويى كه خانه‌اش در قم است و محل تحصيلش در اصفهان است و بنا دارد كه مدت چهار سال در آنجا تحصيل كند ولى گاهى هر دو هفته يا ده روز مى‌آيد حكم نماز و روزۀ اين شخص چيست؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال، چنانچه در اصفهان قصد اقامت ده روز بنمايد نمازش تمام و روزه‌اش صحيح است و در غير اين صورت در نمازش در محل تحصيل بنا بر احتياط بايد بين قصر و تمام جمع كند و روزه را اگر گرفت مجزى است و قضا ندارد، و اللّه العالم.

سؤال۴١۶ -اين جانب در هر هفته دو يا سه روز براى تحصيل از محل كار و خانۀ خويش به شهرستان ديگرى با مسافتى تقريبا برابر ١۶٠ كيلومتر رفت و برگشت مسافرت مى‌نمايم حكم نماز و روزه‌ام چگونه مى‌باشد؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال در نمازهاى چهار ركعتى بين قصر و تمام جمع كنيد، و روزه را اگر گرفتيد مجزى است و قضا ندارد، و اللّه العالم.

سؤال۴١٧ -نماز و روزۀ شخصى كه هفته‌اى يك بار از حدّ ترخص عبور مى‌كند چگونه است؟

جواب: بسمه تعالى -اگر فقط از حدّ ترخص مى‌گذرد و به حدّ مسافت شرعى نمى‌رسد نماز تمام و روزه صحيح است، امّا اگر هفته‌اى يك بار در حد مسافت شرعى يا بيشتر تردد مى‌كند چنانچه براى كار تردد مى‌كند نمازش در اين سفرها تمام و روزه صحيح است و اگر براى تفريح يا زيارت هفته‌اى يك بار در حد مسافت شرعى تردد مى‌كند نمازش در اين سفر شكسته است، و اللّه العالم.

سؤال۴١٨ -كثير السفر به چه كسى گفته مى‌شود و به عبارت ديگر انسان چقدر از ماه را بايد در سفر باشد كه نماز و روزۀ او درست باشد؟

جواب: بسمه تعالى -كثير السفر موضوع حكم نيست ولى شخصى كه مدتى از سال را و لو دو ماه حد اقل هر هفته يك بار براى شغلش سفر كند نماز او تمام و روزه‌اش صحيح مى‌باشد، و اللّه العالم.

سؤال۴١٩ -آيا كثير السفر يك قاعدۀ مستقلى دارد، يا در تحت قاعدۀ «شغله فى السفر» است يا غير؟ بيان فرماييد.

جواب: بسمه تعالى -كثير السفر موضوع حكم نيست. «من عمله السفر» يعنى كسى كه كار او سفر كردن باشد مثل راننده‌اى كه كارش حمل متاع يا مسافر است يا سفر مقدمۀ كار او باشد مثل معلمى كه براى درس دادن حد اقل هفته‌اى يك بار بين وطن و محل تدريس تردد مى‌كند نمازش در اين سفرها تمام است، و اللّه العالم.

سؤال۴٢٠ -اين جانب در شركت كار مى‌كنم به سمت رانندگى در هفته يك بار يا دو بار جهت انجام كار شركت به مأموريت مى‌روم بقيۀ روزها در داخل شهر مشغول رانندگى هستم بفرماييد روزهايى كه راه دور به مسافرت مى‌روم نماز و روزۀ من چه حكمى دارد؟ و روزهايى كه مربوط به كار اين جانب نمى‌باشد مثلا مسافرت مى‌روم جهت زيارت يا صلۀ رحم يا انجام كار شخصى خودم در اين صورت چه حكمى دارد؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال كه حد اقل هفته‌اى يك بار براى كار در حد مسافت شرعى تردد مى‌كنيد نمازتان در اين سفرها-كه براى كارتان است-تمام و روزه صحيح است، و در سفرهايى كه براى كارتان نيست مثل سفرى كه براى زيارت يا صلۀ رحم و غير آن است نمازتان قصر است و روزه هم صحيح نيست، و اللّه العالم.

سؤال۴٢١ -حكم نماز و روزۀ سربازانى كه در يك پادگان حضور دارند ولى معمولا در هر ماه يك بار چند روزى (كمتر از ده روز)جهت تيراندازى، آموزش صحرايى و غيره از پادگان خارج و بيش از مسافت شرعى از شهر فاصله مى‌گيرند و در محلى معلوم به نام اردوگاه يا ميدان تير چند روزى بيتوته مى‌كنند چيست؟

جواب: بسمه تعالى -در آن چند روز نمازهاى چهار ركعتى به صورت جمع اتيان شود، و اگر روزه را گرفتند قضا ندارد، و اللّه العالم.

سؤال۴٢٢ -بنده دانشجويى هستم اهل و ساكن قزوين در حال حاضر در تهران تحصيل مى‌نمايم، از زمانى كه به دانشگاه آمده‌ام به صورت استخدام نيروى هوايى ارتش در آمده‌ام ولى فعلا شغلم تحصيل در دانشگاه نيروى هوايى است و بس، لذا هم حقوق دارم و هم خوابگاه و غذا و. . . ، بعضى از هفته‌ها در آخر هفته به قزوين مى‌روم و گاهى هم در دانشگاه مى‌مانم، گاهى اوقات كه تصميم مى‌گيرم آخر هفته به قزوين بروم به دليل مشكلات قادر نيستم از دانشگاه خارج شوم لذا اغلب اصلا مشخص نيست كه چند روز در تهران هستم ولى اگر به قزوين بروم پنجشنبه و جمعه و يا حد اكثر از سه شنبه تا جمعه است بجز در ايام تعطيلات عيد و تابستان. حال سؤال من اين است نمازها و روزه‌هاى من در تهران و دانشگاه چه حكمى دارند با لحاظ نمودن اينكه مشكلات و مسائل نظامى گاها باعث مى‌شود بر خلاف تصميم قبلى و به دليل خستگى و تجديد قوا آخر هفته به قزوين بروم يعنى بتوانم حد اقل ده روز در تهران باشم؟

جواب: بسمه تعالى -در صورتى كه به طور جزم قصد ده روز در تهران نداريد بايد در نماز بين قصر و اتمام جمع كنيد، و اگر روزه گرفتيد روزه قضا ندارد و پس از اشتغال رسمى اگر چنين وضعى داشتيد نماز و روزۀ شما صحيح و تمام است، و اللّه العالم.

سؤال۴٢٣ -شخصى زمين و باغ دارد خارج از وطن خود، مادون مسافت شرعى و فوق حدّ ترخّص و غالب ايام سال آنجا براى كار مى‌رود، چه باغبانى و يا چوپانى، گاهى كه از مسافرت برمى‌گردد قبل از ورود به وطن خود به باغ مى‌رود براى كار كردن، حكم نماز و روزه‌اش چيست؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه فقط براى كار مى‌رود عبور از محل كار اثرى در حكم مسافر ندارد و اگر مقدارى از سال را در آنجا سكنى دارد و مى‌خواهد مثلا هشت سال و بيشتر هر ساله دو ماه يا بيشتر بماند در آنجا حكم مسافر ندارد، و اللّه العالم.

سؤال۴٢۴ -شخصى از اهالى كاشان در دانشگاه تفرش كه به اندازۀ مسافت شرعى تا كاشان فاصله دارد در حدود ۴ سال تحصيل خواهد نمود. اين شخص در هر ترم حد اقل ۴-۵ روز از هفته را در تفرش است و بقيۀ آن را به شهر خود بازمى‌گردد. حكم نماز و روزۀ اين شخص در تفرش و بين راه چگونه است؟

جواب: بسمه تعالى -بنابر احتياط نماز را جمع بخواند و روزه را اگر گرفت قضا ندارد، و اللّه العالم.

سؤال۴٢۵ -چنانچه مدتى درس تعطيل شود مثلا براى عيد يا تابستان و اين شخص در شهر خود بماند، هفتۀ اولى كه به تفرش بازمى‌گردد نمازش چه حكمى دارد؟

جواب: بسمه تعالى -جواب مثل جواب قبل است، و اللّه العالم.

سؤال۴٢۶ -با توجه به اينكه اين شخص سال دومى است كه در تفرش درس مى‌خواند، اگر حكم نماز و روزه‌اش كه شما مى‌فرماييد غير از آن چيزى بود كه تا كنون بدان عمل مى‌كرده، آيا بايد نماز و روزه اين مدت را قضا كند يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -اگر روزه‌ها را گرفته قضا ندارد و نسبت به نماز نيز در فرض مزبور نمازهايى كه سابقا به تمام يا قصر خوانده قضا ندارد لكن بعد از اين بايد در نمازش بين قصر و تمام جمع كند، و اللّه العالم.

سؤال۴٢٧ -شخصى است در طول سال تردد بين دو شهر دارد و در هر دو شهر داراى دو مسكن مى‌باشد و معمولا در هر ماه سه الى پنج روز در يكى از شهرها و ما بقى را در شهر ديگر است. حكم نماز و روزۀ نامبرده چيست؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه قصد دارد براى هميشه در آن دو شهر زندگى كند و بين آنها به اين نحو تردد كند هر دو شهر وطن او حساب مى‌شوند و نمازش در هر دو جا تمام و روزه‌اش صحيح است، و نيز اگر قصد دارد مدت زيادى مثل هشت سال يا بيشتر به اين صورت عمل كند نمازش در هر دو جا تمام و روزه‌اش صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴٢٨ -شخصى در. . . متولد شده است و اميد بازگشت ندارد ولى مدت ده سال است در شهر ديگر كه قم باشد ساكن شده است و داراى منزل مى‌باشد و قصد ماندن در آن شهر را هم دارد ولى به دليل مشكلات كار براى مدتى از قم خارج مى‌شود (مثلا يك سال يا دو سال)با اينكه معمولا به قم رفت و آمد هم دارد، حكم نماز و روزۀ او چيست؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه آن شهر را بعنوان وطن و محل سكونت دائمى قرار داده، نمازش در آن شهر در فرض مزبور تمام و روزه‌اش صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴٢٩ -كارمند شركت. . . مى‌باشم هر ماه ١۴ روز منزل و ١۴ روز محل كار مى‌باشم كه فاصله بين كار و منزل بيش از مسافت شرعى است، حكم نماز و روزۀ من چيست؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه هر روز به محل كار مسافرت مى‌كنيد در بين راه و محل كار نماز تمام و روزه صحيح است و اگر چهارده روز را در محل كار اقامت مى‌كنيد در محل كار نماز تمام و روزه صحيح و در بين راه حكم مسافر داريد، و اللّه العالم.

سؤال۴٣٠ -منظور از سفر اول چيست؟ آيا مقصود اين است كه از وطن حركت كند برود به محل كار يا كسب و به وطن برگردد يا اينكه زمانى كه به محل كار رفت در محل كارش نماز و روزه‌اش تمام است و قبل از رسيدن به محل كار قصر؟

جواب: بسمه تعالى -حكم چنين شخصى در سفر اول و غير اول يكى است، و اللّه العالم.

سؤال۴٣١ -اساتيد و طلابى كه در مدرسه هستند و هر هفته مسافرت كنند آيا نمازشان در مدرسه قصر است يا تمام؟

جواب: بسمه تعالى -اساتيد كه براى تدريس حد اقل هفته‌اى يك بار در حد مسافت شرعى و بيش از آن مسافرت مى‌كنند نمازشان در محل تدريس تمام و روزه‌شان صحيح است، و طلاب كه براى تحصيل اين مسافرت را انجام مى‌دهند و در محل درس ده روز نمى‌مانند در نمازشان

بين قصر و تمام جمع كنند و روزه را اگر گرفتند مجزى است و قضا ندارد، بلى اگر قصد داشته باشند مدت زيادى مثل هشت سال در شهرى بمانند-و لو براى درس خواندن باشد-نمازشان در آنجا تمام و روزه‌شان صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴٣٢ -چنانچه مسافت محل اسكان و كار كمتر از چهار فرسخ و بيشتر از حدّ ترخص باشد و در محل اسكان قصد عشره نمايد، نماز و روزه‌اش چه حكمى دارد؟ و در قصد عشره، ماندن ده روز معتبر است يا بعد از خواندن نماز چهار ركعتى مى‌تواند هر روزه به مدت يك روز ادارى از محل اسكان به محل كار برود و اخلال در قصد عشره بوجود نيايد؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه قصد اقامت ده روز نمايد و بعد از ده روز يا خواندن يك نماز چهار ركعتى تصميمش عوض شود و براى كار به كمتر از مسافت رود، در محل سكونت و كار و بين راه نمازش را تمام مى‌خواند، و اللّه العالم.

سؤال۴٣٣ - دانش‌آموزان و دانشجويان، معلمان، سربازان و كارمندانى كه به جهت تحصيل، سربازى يا شغل و كار خود هفته‌اى يك روز يا بيشتر به مسافت شرعى (۴۵ كيلومتر)سفر مى‌كنند، حكم نماز و روزۀ آنها چيست؟

جواب: بسمه تعالى -در فرض سؤال، نماز معلمان و كارمندان در سفر مذكور تمام و روزه‌شان صحيح است، و دانش‌آموزان و دانشجويان كه براى تحصيل اين سفر را انجام مى‌دهند در نمازشان بين قصر و تمام جمع كنند و روزه را اگر گرفتند مجزى است و قضا ندارد، و سربازانى كه در دورۀ آموزش هستند حكم دانش‌آموزان و دانشجويان را دارند و اگر در محل خدمت كارى به آنها واگذار شده و در هر هفته رفت و آمد مى‌كنند حكم آنها حكم معلمان و كارمندان مى‌باشد، و اللّه العالم.

سؤال۴٣۴ -روحانيون محترمى كه دورۀ سربازى خود را بعنوان روحانى مستقر در روستاها و غيره مى‌گذرانند، آيا مصداق كسانى هستند كه شغلشان در سفر باشد يا خير؟ و كسانى كه براى دورۀ سربازى مستقر نيستند بلكه كارشان هدايت و ارشاد است و حقوق هم مى‌گيرند اين عزيزان مصداق كسانى هستند كه شغلشان در سفر است؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه در يك محل قصد اقامۀ ده روز نمايد يا هر هفته حد اقل يك بار براى شغلش سفر كند نمازش تمام است، و اگر در ماه دو يا سه روز به مأموريت مى‌رود نمازش در سفر قصر است، و اللّه العالم.

سؤال۴٣۵ -طلبه‌اى قم را به عنوان وطن دوم اتخاذ و پس از چند سال در يكى از ادارات مشغول به كار شد و از وطن اتخاذى اعراض ننموده بلكه هر ماه يك بار براى گرفتن شهريه (يا دو ماه يك بار)و رفتن به وطن اتخاذى به آن قم مى‌رود، نماز و روزه‌اش در آن شهر چه حكمى دارد؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه اعراض نموده است مثل اينكه قصد دارد كه در شهر محل اداره بماند و به قم براى سكونت بر نگردد در شهر قم مسافر است. ضمنا گرفتن شهريه براى چنين شخصى محل اشكال است، و اللّه العالم.

سؤال۴٣۶ -طلبه‌اى شاغل در يكى از استانها است و در طول سال چند بار براى كار ادارى به تهران مى‌آيد حكم نماز و روزه‌اش چيست؟ و چنانچه در اين سفر به قم برود با توجه به اينكه قم وطن اتخاذى او است حكم نماز و روزه‌اش در رفت و برگشت و در تهران و قم چگونه است؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه عمل وى عمل مباحى است، نمازش شكسته است، و اگر از قم كه وطن اتخاذى وى است اعراض نكرده باشد در آنجا نماز را تمام و در ذهاب و اياب شكسته مى‌خواند، و اللّه العالم.

سؤال۴٣٧ -اگر راننده‌اى براى راه انداختن ماشينش با وسيلۀ ديگر از وطن خود يا از غير وطن براى خريد لوازم به هشت فرسخى برود تكليفش نسبت به قصر و اتمام چيست؟

جواب: بسمه تعالى -نماز را بايد تمام بخواند، و اللّه العالم.

سؤال۴٣٨ -حكم روزه و نماز معلمان رسمى آموزش و پرورش كه از محل سكونت خود جهت تدريس به محلى ديگر خارج از مسافت شرعى مى‌روند چيست؟

جواب: بسمه تعالى -افراد مزبور كه جهت تدريس حد اقل هفته‌اى يك بار در حدّ مسافت شرعى يا بيشتر از آن تردد مى‌كنند نمازشان در محل تدريس تمام و روزه‌شان صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴٣٩ -مقدمۀ شغل و لازمۀ شغل چيست؟

جواب: بسمه تعالى -كسى كه كارش سفر باشد مثل راننده يا اينكه كارش در سفر باشد و سفر مقدمۀ كارش است مثل معلم و كارمند و امثال آن چنانچه حد اقل هفته‌اى يك بار در حدّ مسافت شرعى تردد كنند نمازشان در اين سفرها تمام و روزه‌شان صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴۴٠ -حكم نماز و روزه دانشجويان تربيت معلم كه در حال آموزش هستند ولى متعهد خدمت و حقوق بگير هستند و در استان يا شهرستانى خارج از شهرستان محل سكونت خود مشغول درس خواندن هستند چيست؟

جواب: بسمه تعالى -تا زمانى كه مشغول درس خواندن هستند و درس نمى‌دهند در صورتى كه براى تحصيل در حدّ مسافت شرعى يا بيشتر از آن تردد مى‌كنند، نمازشان در محلّ تحصيل بين قصر و تمام جمع نمايند و روزه را اگر گرفتند مجزى است و قضا ندارد، و اللّه العالم.

سؤال۴۴١ -كسانى كه بايد هميشه هفته‌اى يك بار يا بيشتر يا كمتر به جايى كه بيش از هشت فرسنگ است مسافرت كنند مانند محصل و معلم و سبزيكار و باغدار و ميوه‌فروش كه مسافرت لازمۀ شغل آنها است، آيا نسبت به نماز و روزه مانند كسانى كه سفر شغل آنها است مى‌باشند؟

جواب: بسمه تعالى -معلم و سبزيكار و باغدار و ميوه‌فروش نماز آنها تمام است و روزه را مى‌گيرند ولى محصل بنابر احتياط نماز را جمع مى‌خواند و اگر روزه گرفت قضا ندارد، و اللّه العالم.

سؤال۴۴٢ -آيا سربازى شغل محسوب مى‌شود و مى‌تواند نماز را كامل بخواند؟

جواب: بسمه تعالى -چنانچه در سربازى كارى به او واگذار شده و حد اقل هفته‌اى يك بار در حدّ مسافت شرعى تردد مى‌كند-چه بين محل سربازى و وطن، يا در خود محل سربازى در حدّ مسافت براى انجام مأموريت تردد مى‌كند-در اين صورت نمازش تمام و روزه‌اش صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴۴٣ -حكم نماز و روزۀ كسى كه يك روز در هر هفته يا در هر ماه چند روزى به شهرى كه از وطن او بيشتر يا كمتر از مسافت شرعى فاصله دارد مسافرت مى‌كند چه مى‌باشد؟

جواب: بسمه تعالى -اگر هفته‌اى لا اقل يك بار يا هر ماهى چهار روز براى كار به مسافرت برود نمازش تمام و روزه‌اش صحيح است، و اللّه العالم.

سؤال۴۴۴ -شخصى در يكى از شهرستانها شغل ادارى دارد و ساكن آنجا است و هفته‌اى يك بار به وطن اتخاذى خودش مى‌رود و برمى‌گردد، آيا مصداق كسى است كه شغلش در سفر است تا نماز و روزه‌اش كامل باشد يا خير؟

جواب: بسمه تعالى -اگر عملش در آن محل موقوف بر مسافرت به وطن باشد در اياب و ذهاب تمام مى‌خواند و الاّ در هنگام رفتن به وطن احتياط جمع بخواند و در موقع برگشت تمام بخواند، و اللّه العالم.

سؤال۴۴۵ -شخصى شغل اصلى او صيادى است و در دريا صيد مى‌كند، پس از صيد ماهيهاى صيد شده را با ماشين شخصى خود از محل به شهر مى‌برد و فاصله بين محل صيد و محل فروش بيش از مسافت شرعى مى‌باشد و ايشان دائما كارش همين است، تكليف نماز و روزۀ او چيست؟

جواب: بسمه تعالى -در سفر شغلى مذكور چه صيد و چه رانندگى، روزه‌اش صحيح و نمازش تمام است، و اللّه العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -