انهار
انهار
مطالب خواندنی

مرحوم شیخ عباس قمی فرماید:

بزرگ نمایی کوچک نمایی
در اين روز، سنه 148، ولادت با سعادت حضرت امام رضا (عليه السلام) واقع شده[1] درمدينه، بنا برمشهور. و در تعيين اسم والده ماجده اش اختلاف است و مشهور در اخبار «تكتم» و «نجمه» است و بعد از ولادت حضرت رضا (عليه السلام) طاهره اش گفتند و روايت شده از آن مخدره كه گفت: چون حامله شدم به فرزند بزرگوار خود، به هيچ وجه ثقل حمل در خود احساس نمى كردم و چون به خواب مى رفتم، صداى تسبيح وتهليل و تمجيد حق تعالى از شكم خود مى شنيدم، و خائف و ترسان مى شدم . چون بيدارمى گشتم، صدا نمى شنيدم . چون آن فرزند سعادتمند از من متولد شد، دستهاى خود را برزمين گذاشت و سر مطهر خود را بسوى آسمان بلند كرد و لب هاى مباركش حركت مى كرد وسخنی مى گفت كه نفهميدم و در آن ساعت امام موسى (عليه السلام) نزد من آمد و فرمود: گوارا باد ترا اى نجمه كرامت پروردگار تو[2].
پس آن فرزند سعادتمند را در جامه سفيدى پيچيدم و به آنحضرت دادم، در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش ‍ اقامه گفت و آب فرات طلبيد و كامش را به آن برداشت ، پس به دست من داد و فرمود: بگير اين را كه بقيه الله است در زمين و حجّت خدا است بعد از من.[3]
روايت شده كه حضرت امام موسى (عليه السلام) به پسران خود مى فرمود كه اى اولاد من! برادر شما، على بن موسى عالم آل محمد است، از اوسؤال كنيد معالم دين خود را، حفظ كنيد فرمايشات او را! همانا شنيدم از پدرم كه مكرّر به من مى فرمود كه عالم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) در صلب تو است و اي كاش من او را درك مى كردم . همانا اوهم نام اميرالمؤمنين على (عليه السلام) است.[4]
و شيخ صدوق از ابراهيم بن العباس روايت كرده كه گفت: هرگز نديدم كه حضرت رضا (عليه السلام) كسى را به كلام خويش جفا كند و نديدم كه هرگز كلام كسى را قطع كند، يعنى در ميان سخن او، سخنى گويد و رد نكرد حاجت احدى را كه مقدور او بود برآورد و هيچ گاهى در حضور كسى پا دراز نفرمود و در مجلس، در محضر مردم تكيه نمى فرمود و هيچ وقتى نديدم او را كه به يكى از غلامان خود، بد گويد و فحش دهد و هيچ گاهى نديدم كه آب دهان خود را دور افكند و هيچ گاهى نديدم كه در خنده خود قهقهه كند بلكه خنده او تبسم بود و چون خلوت مى فرمود و خوان طعام نزد او مى نهادند، مماليك خود را تمام سرسفره مى طلبيد حتّى دربان و مير آخوررا و با آنها طعام ميل ميفرمود.
و عادت آنجناب آن بود كه شبها كم مى خوابيد و بيشتر شب را بيدار بود و روزه بسيارمى گرفت و روزه سه روز از هر ماه كه پنج شنبه اول ماه و پنج شنبه آخر ماه و چهارشنبه ميان ماه باشد از او فوت نشد و مى فرمود: روزه اين سه روز، مقابل روزه دهر است.
و آن حضرت كثيرالمعروف بود و در پنهانى صدقه بسيار مى داد و بيشتر صدقات او درشبهاى تار بود. پس اگر كسى ادعا كند كه مثل آن حضرت درفضل ديده است پس تصديق نكنيد او را.[5]
منبع: وقایع الأیّام، ص 129.
[1] مسند زیدبن علی، ص 435.
[2] الخرائج و الجرائح، ج1، ص337.
[3] بحارالانوار، ج 49، ص9.
[4] اعلام الوری باعلام الهدی، ج2، ص64 – 65.
[5] اعلام الوری باعلام الهدی، ج2، ص64.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -