انهار
انهار
مطالب خواندنی

محیط و فضا و دیوار

بزرگ نمایی کوچک نمایی

مطهرات (آیت الله العظمی بهجت)

محیط و فضا و دیوار

نحوه ى آب کشى زمین با شلنگ

سؤال231. آب کشى زمینى که موزاییک و یا آسفالت شده است با آب شلنگ چگونه است؟

پاسخ: اگر آب شلنگ به تمام جاهاى نجس برسد، پاک مى شود.

سؤال232. اگر زمین سنگ فرش نجس شده باشد و با شلنگ متصل به آب لوله ى شهرى آب بکشیم، پاک مى شود؟ آیا باید غساله ى آن را جمع و خارج کنیم؟

پاسخ: بلى، پاک مى شود و خارج کردن غساله لازم نیست.

تطهیر زمین

سؤال233. زمین سختى که منفذى ندارد و پس از نجس شدن، امکان گود کردن آن نیست، در این صورت با آب قلیل چگونه قابل آب کشى است؟

پاسخ: بنابر احوط در غیر موارد عسر و حرج در خارج کردن غساله جایى که آب ها جمع مى شود، نجس مى ماند. بله، اگر ظرف و یا چیز سفتى گذاشته شود تا آب ها در آن ها جمع و خارج شود تمام آن پاک مى شود.

سؤال234. آیا سنگ فرش خیابان مثل آجر، موزاییک، آسفالت و... پاک کننده ى کف کفش مى باشد؟

پاسخ: آسفالت پاک کننده نیست، به مسأله ى 185 رجوع شود.

سؤال235. اگر کف پا یا کفش با بول یا آب نجس آلوده شود و سپس خشک گردد با راه رفتن بر روى زمین و یا مالش آن بر زمین پاک مى شود؟

پاسخ: اگر به واسطه ى راه رفتن نجس شده باشد، پاک مى شود، به مسأله ى 184 رجوع شود.

قابلیّت تطهیر درب هاى نجس بعد از رنگ شدن

سؤال236. رنگ هایى که به درب ها مى زنند در صورتى که بعد از نجس شدن، آن ها را بر درب ها بزنند، آیا ظاهر آن ها قابل تطهیر است؟ با توجّه به این که به روغن مخصوصى آغشته هستند.

پاسخ: ظاهر آن قابل تطهیر است.

مصالح ساختمانى نجس

سؤال237. اگر مصالح ساختمانى ضمن کار نجس شود، نحوه پاک کردن ساختمانى که با چنین مصالحى ساخته شده چگونه است؟

پاسخ: ظاهر آن با آب کشیدن با آب کر پاک مى گردد.

دامنه پاک کنندگى زمین

سؤال238. آیا زمین، کف چرخ هاى وسایل نقلیه مانند ویلچر را پاک مى کند؟ نوک عصا را چه طور؟

پاسخ: پاک مى کند، به مسأله ى 189 رجوع شود.

تابیدن آفتاب از پشت شیشه

سؤال239. آیا تابیدن آفتاب از پشت شیشه بر جسم نجس پاک کننده است؟ و اگر پشت خود شیشه نجس باشد چه طور؟

پاسخ: اگر خشک شدن مستند به آفتاب باشد، پاک مى شود.

نحوه ى پاک کردن محیط با آفتاب

سؤال240. اگر جایى از زمین، درب، دیوار و... نجس شده و خشک شده باشند، آیا پس از ازاله ى عین نجس مى توان آن را اندکى خیس کرد تا با تابش آفتاب پاک شود؟

پاسخ: بله، مى توان.

سؤال241. اگر تمام کف توالت خیس باشد با نجس شدن گوشه اى از آن، آیا موجب نجاست تمام آن و حتى کف کفشى که خیس است مى شود؟

پاسخ: اگر خیسى به قدرى نباشد که موجب سرایت نجاست شود، موجب نجاست نمى شود.

سؤال242. دیوار حمام یا دستشویى که نَم دارند و در مجاورت فاضلابِ نجس هستند، نجس محسوب مى شوند؟

پاسخ: خیر، حتى اگر خیس باشد به نحوى که آب از بالا جریان پیدا مى کند، آب واحد متصل، ساکن حساب نمى شود.

فاضلاب در کوچه ها

سؤال243. در برخى مناطق که رعایت مسایل بهداشتى نمى شود، آبى که معمولاً از فاضلاب منازل در جوى خیابان و کوچه ها جارى است چه حکمى دارد؟ اگر بدانیم که فاضلاب فلان منزل یا محلّه نجس است، آیا همه ى جوى نجس است؟

پاسخ: در صورت عدم علم به نجاست، پاک است و در صورت علم به نجاست، اگر به آب جارى ریخته شود در غیر مقدارى که متغیّر به نجاست است حکمِ آب جارى را پیدا مى کند.

نجس شدن غذا در میهمانى

سؤال244. اگر در یک مهمانى یکى از میهمانان متوجه شود که غذا نجس است، آیا باید به بقیه اعلام نماید؟

پاسخ: اعلام لازم نیست و فقط خود باید اجتناب نماید و در صورت معاشرت با آن عدّه، پس از غذا به آنان اطلاع دهد تا آن چه نجس شده، پاک کنند. (به مسأله ى 146 رساله رجوع شود.)

سؤال245. در صورتى که صاحب خانه پس از پخت غذا متوجه نجاست آن شود، آیا لازم است که به میهمانان اطلاع دهد؟

پاسخ: باید آنان را مطلع ساخته و از خوراندن غذاى نجس به آنان اجتناب نماید. (به مسأله ى 146 رجوع شود.)

خوراندن غذاى نجس

سؤال246. آیا مى توان به کافر و یا کودک نابالغ غذایى که نجس شده داد؟

پاسخ: به مسأله ى 142 رساله رجوع شود.

نجس کردن وسایل دیگران

سؤال247. در صورت نجس کردن وسایل دیگران آیا باید به آن ها گفته شود؟ اگر وسایلشان مانند لباس و... نجس شد وظیفه چیست؟

پاسخ: اگر با آن وسایل و لباس ها، کارى که در آن طهارت شرط است انجام مى دهند، لازم است گفته شود و اگر عالم به نجس شدن آن ها شد لازم نیست بگوید؛ مگر در آن چه مربوط به او هم هست.

عاریه لباس نجس

سؤال248. شخصى با دست نجس مرطوب با دیگران مصافحه مى کند، آیا اطلاع دادن به آن ها لازم است؟ و آیا شخصى لباس نجسى را که به کسى عاریه مى دهد، آیا باید او را از نجاست لباس مطلع نماید؟

پاسخ: در صورتى که فرد مقابل درصدد انجام اعمالى است که طهارت در آن ها شرط است، اطلاع او لازم است.

تجسّس براى نجاست و پاکى اشیا

سؤال249. اگر با مختصر پرسش و پاسخى به نجس یا پاک بودن اشیا بتوان پى برد، آیا تجسّس لازم است؟

پاسخ: تجسس لازم نیست.

نجس کردن وسایل دیگران

سؤال250. اگر انسان به مهمانى رفت و بچّه اش فرش صاحب خانه را نجس نمود، آیا واجب است به صاحب خانه بگوید؟

پاسخ: اگر از فرش در اعمالى که در آن طهارت شرط است استفاده نمى شود، اعلام لازم نیست.

تذکّر نجاست

سؤال251. اگر چیز نجس را در جایى بشوییم و آن جا نجس شود، مثل این که آب لباس نجس جایى بریزد و محل رفت و آمد دیگران باشد، آیا لازم است به آن ها بگوییم؟

پاسخ: اگر دیگران از آن جا استفاده اى مى کنند که مرتبط با اعمالى است که آن اعمال مشروط به طهارت است به آن ها بگویند.

طهارت طفل و اشیاى وى

سؤال252. آیا کودک و وسایل او جزو چیزهایى محسوب مى شوند که در اختیار والدین هستند که اگر ایشان آن وسایل را پاک بدانند مى توان آن وسایل را پاک دانست ـ مثلاً دست بچه اى زخم مى شود و آن بچه غایب مى شود و آن گاه که برمى گردد عین نجاست در دست او نیست و والدین بچه دست بچه را پاک مى دانند ـ ، آیا مى توان آن را پاک دانست و معلوم نیست که خودش آن را شسته یا والدین او آب کشیده اند؟

پاسخ: محکوم به طهارت است، مگر علم بر خلاف باشد.

غایب شدن مسلمان

سؤال253. اگر بدن، لباس، ظرف و یا وسیله فردى نجس شود، امّا خود او متوجه نگردد پس از خروج او از اتاق و ورود مجدد او به داخل، آیا باید حکم به طهارت آن نمود؟

پاسخ: علم او به نجاست در حکم به طهارت لازم نیست بنابر اظهر پس مى توان حکم به طهارت آن نمود.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -