انهار
انهار
مطالب خواندنی

فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه ای

بزرگ نمایی کوچک نمایی
ورزش زورخانه‌ای یا ورزش باستانی ویا ورزش پهلوانی نام مجموعه حرکات ورزشی با اسباب و بی‌اسباب و آداب و رسوم مربوط به آن هاست که در محدوده تاریخی و فرهنگی ایران از گذشته‌های دور رواج داشته‌است.
ورزش های زورخانه‌ای نام دیگر ورزش های باستانی ایرانیان است. جایی که در آن به ورزش باستانی می‌پردازند زورخانه نام دارد هم چنین در زورخانه علاوه بر ورزش زورخانه ای کشتی پهلونی نیز گرفته می شود.
پروندۀ ثبت جهانی آیین های پهلوانی و زورخانه‌ای به کوشش فدراسیون ورزش پهلوانی و زورخانه ای ایران با همکاری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آماده گردید. آیین های پهلوانی و زورخانه‌ای در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۸۹ برابر با ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰ در فهرست میراث معنوی یونسکو از سوی ایران [۱] به ثبت جهانی رسید. [۲]
دانشنامه بروک‌هاوس آلمانی، با استناد به تحقیقات دانشگاه ورزش آلمان واقع در شهر کلن، ورزش زورخانه ای را در کتاب اصلی و جلد ویژه ورزش، قدیمی ترین ورزش بدن‌سازی جهان معرفی میکند.
پیشینه
ورزش و انجام حرکات پهلوانی جزو فعالیت های اصلی روزمره ایرانیان در دوران باستان بوده است. جامعۀ آن زمان ارزش خاصی برای ورزشکارانی قایل می‌شد که برای قدرت بدنی و شجاعت روحی که در اختیار داشتند، شکر‌گزار بوده‌اند.
بر پایهٔ تاریخ، زورخانه در حدود هفتصد سال پیش (قرن ۷ خورشیدی) به وسیلهٔ محمود معروف به پوریای ولی که ظاهراً از مردم خوارزم بوده و گویا در سال ۷۷۲ ه. ق. امروزی بازسازمان دهی شده‌است. با این حال بر پایهٔ رفتار و منش تاریخی و اسطوره‌های ایران زورخانه می‌تواند دست کم در ایران تاریخی بسیار کهن‌تری داشته باشد؛ چرا که مردم ایران که از ابتدای تاریخ خود به پهلوانی و کشتی‌گیری و آمادگی جسمانی نیاز مبرم داشته‌اند تا به دستور زرتشت پیغمبر باستانی‌اش خود را برای یاری اهورا مزدا در چالش با اهریمن نیرومند سازند. به همین روست که همواره ضعف و زبونی را نکوهش شمرده‌اند. در شاهنامه فردوسی بخش ویژه‌ای را به پهلوانی اختصاص داده شده است. در اوستا، نامۀ مینوی آیین زرتشت در زمینۀ پهلوانی چنین آمده‌است:
پهلوانی مردانه را می‌ستاییم که به مردان گشایش دهد که به هوش گشایش دهد که تندتر از تند و دلیرتر از دلیر است که به سان بهره‌ای ایزدی به مرد رسد و مردان را در گرفتاری رهایی بخشد.
جایگاه زورخانه پس از اسلام در زنده‌کردن جنبش ملی ایران و ستیز با بیگانگان و نیز رستاخیز زبان پارسی و فرهنگ و آیین افتادگی و برادری که از عهد باستان در ایران رواج داشته‌است، اهمیت ویژه دارد.
در دانشنامه بروک‌هاوس چنین آمده: در مقطع زمانی خاصی در بیش از ۱۲۰۰ سال پیش که صلح نسبی بر ایران حکم فرما بود، جنگجویان ایرانی افزار نبرد از جمله گرز، کمان و سپر را جهت آماده سازی بدن برای آینده، تبدیل به افزار ورزشی نموده به ورزش با آنان پرداختند.
آداب ورزش زورخانه‌ای
ورزش زورخانه‌ای آداب و سنتی خاص دارد. آداب و سننی که با پیروی از پهلوانان و دلاوران افسانه‌ای دورۀ باستانی و تاسی از پیشوای نخستین شیعیان و جوانمردان، خُلق و خوی مردانگی و مروت و جوانمردی را در ورزش کاران بر می‌انگیزد یا نیرو می‌بخشد. این ویژگی های نیکو در قالب شعرها و داستان هایی به صورت آهنگین و به همراهی «ضرب زورخانه» که مهم‌ترین ساز این نوع موسیقی است، برای برانگیختن ورزشکاران در هنگام ورزش از سوی «مرشد» خوانده می‌شود. ورزش کاران هماهنگ با موسیقی و نوای مرشد، جست و خیر می‌کنند و حرکات زیبای گروهی یا فردی به نمایش می‌گذارند.
ورزش باستانی در بین ورزشکاران به احترام و ادب معروف است و با اصول زیادی همراه است. به طور مثال تمامی حرکات با اجازه از سادات و پیش کسوتان زورخانه که به رخصت گرفتن معروف هست انجام می شود. شعار ورزش باستانی پرورش روح و جسم است به طوری که شیعیان معتقدند که زورخانه مسجد دوم شیعیان است. ولی در نسل جدید ورزشکاران این آداب و رسوم کم کم از بین رفته است و کمتر مذهب در این ورزش دیده می شود. یکی دیگر از اصلی ترین آداب زورخانه این است که ورزشکاران باید مواردی را از قبیل(فروتنی و از خود گذشتگی-مروت-مردانگی-سفره داری-پاکیزگی-کمک به فقرا و تنگدستان و دیگر صفات شامل پهلوانی)را رعایت کند.
جایگاه رزم در ورزش
کسانی بر این گمان هسنند که مردان زورخانه در دوران باستان، آیین رزم هم می‌آموختند و می‌گویند ابزار و ورزش باستانی شباهت شگرفی به جنگ افزار روزگاران قدیم داشته‌است. با گرز و میل چوبی زورخانه، سپر و تخته بسیار سنگین مشهور به سنگ و کمان و کباده زورخانه که با آن عضله می‌پرورانند. در هر حال فنون رزم و ورزش، دیر زمانی است که هر یک به راه خود رفته‌اند حتی چرخ زدن هم آیین رزم خودش را دارد به طوری که جوانی که بر بزرگ‌ تر خود کنده می‌کشد و از او خواستار است که نخست من می‌چرخم فلسفه آیین رزمی‌اش این است که می‌خواهد بگوید بگذار نخست من شهید بشوم؛ من خواستار جنگ در میدان هستم.
گلریزان
یکی از رسم های شیرین و معروف زورخانه گلریزان است که در جشن ها و اعیاد و میلادهای چهارده معصوم و در برخی موارد برای قدردانی از زحمات پیشکسوتان گرفته می شود و در آخر دو جوان دو طرف لنگی را گرفته و دور می خورند و مردم پول در آن لنگ می اندازند.
حرکات گوناگون در ورزش زورخانه‌ای
اصلی‌ترین حرکات در ورزش‌های زورخانه‌ای عبارت‌اند از:
شنو رفتن و نرمش (شنوی سر نوازی، شنوی شلاقی یک،دو،سه و شنوی شلاقی)، (پای چپ و راست، کمان کشی، سینه زنی، خم گیری، کمر، گردن، نشست و برخاست).
میل گرفتن (شنوی سنگین، شنوی شلاقی).
پا زدن (پای جنگلی، پای ضربدری، پای شاطری، شاطری یک،دو،سه، پای یا فتاح، پای تبریزی شلاقی، تبریزی شلاقی یک،دو،سه، پای تبریزی لا فتی.
سایر حرکات در ورزش زورخانه ای: سنگ گرفتن: دو تخته بزرگ معمولاً هشتاد کیلویی هستند که به نشانه سپر جنگی هستند و ورزشکار خوابیده و بمانند پرس سینه با آنها ورزش می کنند. چرخ زدن: ورزشکار دو تا دستان خود را کاملاً باز کرده و علاوه بر جرخیدن بر دور خود یک دایره ی بزرگ به جهت عقربه های ساعت هم تشکیل می دهد. زمان چرخ معمولاً بین یک دقیقه تا سه دقیقه است. میل بازی: ورزشکار دو تا میل به وزن یک تا دو کیلو را بلند کرده و آن ها را با حرکات نمایشی به هوا پرتاب کرده و دوباره آن را می گیرد. شیرینکاری بین پا: ورزشکاران سبک و ترکه ای در حین ورزش پا به وسط میدان آمده و حرکات نمایشی را انجام می دهند.
رتبه ها در ورزش زورخانه ای
ورزش زورخانه ای هم مانند برخی از ورزش ها مثل کاراته و کونگ فو ورزشکاران بر اساس رتبه ای که دریافت می کنند حرکات را به نوبه خود انجام می دهند.
رتبه یک: ورزشکار بعد از یک سال ورزش کردن به هنگام چرخ زدن مرشد برای او منکری می فرستد(بر منکر علی لعنت و دیگران می گویند بیشباد)
رتبه دو: ورزشکار بعد از سه سال ورزش کردن به هنگام چرخ زدن مرشد برای او صلوات می فرستد.
رتبه سه: ورزشکار بعد از شش سال ورزش کردن و داشتن حداقل هجده سال سن به هنگام بالا و پایین آمدن از گودمرشدبرای او صلوات می فرستد.
رتبه چهارم: ورزشکار بعد از دوازده سال ورزش کردن و داشتن حداقل بیست و دو سال سن به هنگام آمدن و رفتن از درب زورخانه مرشد برای او صلوات می فرستد.
رتبه پنجم: ورزشکار بعد از پانزده سال ورزش کردن و داشتن حداقل بیست و پنج سال سن به هنگام بالا و پایین آمدن از گود مرشد برای او ضرب می نوازد.
رتبه ششم: ورزشکار بعد از هجده سال ورزش کردن و داشتن حداقل بیست و هشت سال سن به هنگام آمدن و رفتن از درب زورخانه مرشد برای او ضرب می نوزاد.
رتبه هفتم: ورزشکار بعد از بیست و چهار سال ورزش کردن وداشتن حداقل سی و دو سال سن به هنگام چرخ زدن مرشد برای او زنگ می زند.
رتبه هشتم: ورزشکار بعد از سی دو سال ورزش کردن و داشتن حداقل چهل و دو سال سن به هنگام بالا و پایین آمدن از گود مرشد برای او زنگ می زند.
رتبه نهم: ورزشکار بعد از چهل و پنج سال ورزش کردن و داشتن حداقل شصت و پنج سال سن به هنگام آمدن و رفتن از درب زورخانه مرشد برای او زنگ می زند که به این ورزشکاران زنگی می گویند که تعدادشان در کشور بسیار کم است.
سید بودن و داشتن مقام در مسابقات به کسب کردن رتبه قبل از زمان موعود تاثیر دارد. ورزشکار بعد از کسب کردن رتبه جدیدی امتیازات رتبه قبل نیز برای وی به احتساب می آیند. چند تن از ورزشکاران زنگی جنوب ایران: محمد علی حمایتی،حسین بریری،علی محمدآزمند،احمد کیمیایی، شکرالله سیف، مهدی هوشمند، حاج علی شاه، آغشته و در مرکز کشور: برادران شمس کلاهی و در غرب کشور:محمد علي نامداران و استاد علی حسین خسروی پور.
جایگاه امروزی
اگر چه شاید امروز ورزش باستانی دارای رونق کم‌تری باشد اما هنوز هم برای کسانی که در گودهای زورخانه پیر شده‌اند خاطره‌انگیز است. امروزه در تهران ۵۰ زورخانه برقرار است؛ از مهم‌ترین زورخانه‌های پایتخت ایران ورزشگاه شهید فهمیده می‌باشد که میزبان مسابقه‌های کشوری فدراسیون پهلوانی و زورخانه‌ای ایران است و به ثبت ملی درآمده است. این باشگاه در شمال پارک شهر، خیابان شهید فیاض‌بخش تهران قرار دارد.
ورزش زورخانه ای امروزی با ورزش چند سال اخیر تفاوت بسیاری از نظر ظاهری و نوع ورزش کرده است.
به طور مثال استفاده از لنگ در ورزش باستانی از سوی فدراسیون این ورزش ممنوع شده است.اما در شهرهایی مانند کرمانشاه و اراک(در زورخانه متقین) هنوز از لنگ استفاده می شود.
امروزه مسابقات ورزش باستانی به صورت تیمی در یکی از شهر های ایران صورت می گیرد که در آن هر تیم شامل ده نفر می باشد(1مرشد-8ورزشکار-1میاندار)که ورزش را با پیچیدگی بسیار زیادی نسبت به ورزش ساده ی زورخانه انجام می دهند.
بازشناسی فرهنگی هنری ورزش زورخانه‌ای
بنیاد فردوسی پس از بستن تفاهم‌نامه همکاری‌های فرهنگی و اجرایی با فدراسیون پهلوانی و زورخانه‌ای ایران[۳] توانسته است، فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای را در ایران و جهان به گونه فرهنگی هنری معرفی نماید.
مهم ترین دستاوردهای بازشناسی فرهنگی هنری ورزش زورخانه‌ای از سوی بنیاد فردوسی عبارت‌اند از:
همکاری در برپایی سومین جشنوارهٔ شاهنامه‌خوانی عشایری و آیین های پهلوانی در فرهنگستان هنر
همکاری در برگزاری نخستین جشنوارهٔ مرشدان برتر ایران برای تقدیر از مرشدان زورخانه [۴][۵]
همکاری در برگزاری گردهمایی هزارۀ شاهنامه در آکادمی علوم اتریش همراه با اجرای طرح ضرب و نقل با حضور تیم ملی ورزش پهلوانی و زورخانه‌ای ایران - Nov.2010 - وین و گراتس، اتریش [۶]
همکاری در برپایی دو دوره، آیین روز ملی فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای در تالار وحدت و برپایی هفتۀ هنر پهلوانی در خانه هنرمندان ایران [۷] [۸]
برپایی نمایشگاه عکس زورخانه میثم موحدفرد و سعید محمودی ازناوه، هنرمندان عکاس ایران در خانهٔ فرهنگ ایران – Mar. , Apr. 2012- پاریس، فرانسه[۹]
برپایی هفتۀ هنر ایران در کره جنوبی با حضور تیم ملی ورزش پهلوانی و زورخانه‌ای ایران - Oct.2012 - به میزبانی مرکز فرهنگی گنگ‌سئو، دانشگاه گاچان دانشکدۀ باستان‌شناسی هانیانگ و منطقۀ سئونگ‌بوک شهر سئول و نهاد فرهنگی آرام نوری شهر ایل‌سان و دهکدۀ جهانی ایته‌وون [۱۰]
به همین منظور بنیاد فردوسی به عنوان برترین سازمان مردم‌نهاد ایران در زمینۀ ترویج فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای [۱۱] معرفی شده است.
پانویس


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -