انهار
انهار
مطالب خواندنی

ملاک حرمت موسیقی

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال994- مبانی فقهی حلّیت و حرمت انواع موسیقی و کیفیت تعیین مصداق موسیقی و مطرب چیست؟

جواب:  مبانی حلّیت و حرمت آیات شریفه قرآن و روایات ائمه معصومین (ع) است و مصداق موسیقی را خود عرف تشخیص می‌دهد و از کثرت وضوح توضیح دادن آن باعث ابهام می‌شود.

سؤال995- مقصود از غنا چیست؟

جواب:  آوازی است مشتمل بر ترجیع، طرب‌بخش، مناسب با مجالس لهو این آواز اگر در غیر مجالس لهو خوانده شود نیز حرام است.

سؤال996- حکم وسائل طرب از قبیل تار، سه تار، سنتور، عود، تنبور، قانون، قیچک، کمانچه، نی، تنبک، دف، پیانو، ویولون، ویلا، کلارینت، فلوت، هورن، ترومپت و سازهای کوبه‌ای را بیان فرمائید؟

جواب:  استفاده و خریدوفروش و ساختن و تعلیم و تعلم آنها حرام و خانه‌ها و مؤسساتی که برای اجراء این برنامه‌ها تأسیس می‌شود همه خانه فساد است و پولی که از این راه کسب می‌شود و اشتغال در این مراکز همه حرام است و هیئت‌های آنها باید شکسته شود و هر کس که آن را بشکند ضامن نیست.

سؤال997- تشخیص معیار لهو بودن غنا بر عهده کیست؟

جواب:  آلات لهو که بیشتر شناخته شده هستند و آواز غنا را هم بیشتر تشخیص می‌دهند بلی اگر در موردی شک کرد که آواز غنا است یا نه برای کسی که معنی غنا و لهو را میداند شنیدن آن حرام نیست ولی خلاف احتیاط است.

سؤال998- آیا به طور کلی استماع موسیقی حرام است؟ اگر جواب منفی است، معیار شناختن موسیقی حرام از موسیقی حلال چیست؟

جواب:  منظور و متفاهم عرفی موسیقی همان الحان مناسب با مجالس لهو است که خود عرف اکثر مصادیق آن را تشخیص می‌دهد و استماع آن حرام است بلی استماع مورد مشکوک که آیا از مصادیق لهو است یا خیر اشکال ندارد مشروط به اینکه مستمع معنی لهو را بداند.

سؤال999- این جانب در خانواده‌ای مذهبی زندگی می‌کنم و به مسائل دینی و اسلامی پایبندی کامل دارم و مدت 5 سال است که به هنر موسیقی سنتی ایرانی علاقه داشته و با توجه به جنبه‌های اخلاقی و هنری به فراگیری و نواختن این هنر پرداخته‌ام و تنها در جلسات آموزشی و یا مجالس هنری بطور جزئی شرکت کرده‌ام و در جاهای دیگر بطور کامل خودداری ورزیده‌ام لذا خواهشمندم مرا در مسائل زیر راهنمائی فرمایید؟

الف موسیقی و غنا چیست؟ و چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟

ب- آیا موسیقی دارای انواع متفاوتی است یا خیر و کدامیک حلال هستند؟

جواب:  آیا اگر موسیقی برای هنر نواخته شود حرام است یا خیر؟

د- آیا از لحاظ شرعی راهی برای ادامه دادن و فراگیری بیشتر این هنر بطور حلال برای بنده وجود دارد یا خیر؟

جواب:  الف- غناء عبارت از آوازی است که مشتمل بر ترجیع و صوت و طرب‌انگیز و مناسب با مجالس طرب باشد و موسیقی گاه بر غناء و گاه بر آلات مختلف موسیقی مانندتار، سنتور، دف و غیره اطلاق می‌شود.

جواب ب- موسیقی را اگر بهمان معنای غناء و آوازها و سازها و بکار گرفتن آنها بدانیم، فرا گرفتن موسیقی که از قدیم الایام بین اهل لهو و بزم متداول بود و در کشورها و مناطق مختلف انواعی از آن بکار برده می‌شده و می‌شود همه حرام است.

جواب ج-   نواختن موسیقی حرام بهر منظوری باشد حرام است هر چند غرض هنرنمائی باشد.

جواب د- راهی جز ترک این شغل و تسلط بر نفس و پرهیز از حرام نیست سعی کنید با توفیق خداوند متعال و با اراده و همت خط مسیر خود را طوری قرار دهید که از وضع شغل و کار خود ناراحتی وجدانی نداشته باشید و بدانید با علاقه‌ای که به این فن دارید و با اطلاع و معلوماتی که کسب کرده‌اید و تلاشی که در ترک آن می‌نمائید جهاد اکبر است و یقیناً پا بر روی خواسته دل و هوای نفس گذاشتن موجب جلب توفیقات و مزید معرفت و بصیرت و کسب فیوضات بزرگ و ترقی معنوی و روحی می‌شود (الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین) موفقیت جنابعالی را از خداوند متعال مسألت می‌نمائیم.

سؤال1000- آیا موسیقی آرام می‌تواند مطرب باشد؟

جواب:  مراد از موسیقی اگر غنا است مطلقاً حرام است و اگر آلات لهو و طرب است نیز مطلقاً استفاده از آنها حرام است.

سؤال1001- خواهشمندیم مسائلی را که حضرتعالی لازم می‌دانید بیان شود و از قلم افتاده‌اند، بصورت جداگانه مرقوم فرمایید.

جواب:  راجع به این مسائل و موضوعاتی که از حکم شرعی آن سؤال شده یک مطلب قابل توجه این است که بشهادت تاریخ و علماء علم الاجتماع گرایش جامعه به لهو و لعب و طرب و خوشگذرانی و کارهای مهیّج شهوات و بازیهای لغو فی حدّ نفسه خطرناک و موجب سقوط اجتماع و مانع از توجّه به امور اصیله و اصلیه‌ای است که برای تمدّن و ترقّی هر قوم لازم است اشتغال به ملاهی اگر فقط فی الجمله هم آزاد باشد برای اینکه فرهنگ کار و ابتکار و سعی و تلاش یک جامعه را ضعیف سازد کافی است و خود بخود اگر جهات بازدارنده، مثل تعالیم مذهبی نباشد گسترش پیدا می‌کند و کار بسیار خطرناک اینست که از این برنامه‌ها ترویج شود و به اشخاص در این عرصه‌های نوازندگی یا خوانندگی و بازیهایی مثل شطرنج جایزه و امتیازات داده شود و این ترویجات در برنامه‌های فرهنگی قرار بگیرد

تاریخ به ما نشان میدهد که در هر ملّت این جریان و رغبت به این امور شیوع یافت آن ملّت رو بزوال و انحطاط میگذارد وقتی یک کشاورز و یک صنعتگر و یک کارگر یا آموزگار که در روستا با تحمّل ناملائمات بسیار به شغل خود مشغول است ببیند که شطرنج‌بازها جوائزی دریافت میدارند بجای آن مشاغل پرزحمت و مرارت به شطرنج و بازیهای دیگر علاقه‌مند می‌شوند که هم بازی و سرگرمی و اقناع جنبه‌های نفسانی است و هم مشمول تشویقات و جوائز و شرکت در مسابقات آنچنانی است ما مسلمانها باید از تاریخ اندلس (اسپانیا) اسلامی عبرت بگیریم کشوری که بوسیله طارق بن زیاد غلام موسی بن نصیر یکی از شیعیان اهل بیت علیهم السلام فتح شد و به آن تمدن بزرگ رسید در اثر شیوع لهو و لعب آن عزّتی که در اثر خودسازی اسلامی و تجنّب از ملاهی داشتند مبدّل به ذلّت شد و دشمن از طریق فتح باب مجالس لهو و طرب و فحشاء و خوانندگی و نوازندگی و محافل عیش و عشرت وارد عمل شد و همت و عزائم و غیرت و مردانگی جامعه را سست و آنان را برای قبول نفوذ دشمن در ابعاد مختلف آماده کرد و موجب شد که تمدّن اسلامی در آن منطقه پایمال غفلت و اشتغال بملاهی و بی‌تفاوتی آنها نسبت به مجد و عزّت و استقلال اسلامی گردد بهر حال ترویج از این برنامه‌ها و ترغیب جوانان از دختر و پسر به نوازندگی و آموزش دادن و آموختن استفاده از انواع آلات لهو و طرب و تأسیس اماکنی بنام هنرسرا یا فرهنگسرا و به صحنه آوردن زنان و مردان بنام همخوانی و غیره همه خلاف مصلحت یک جامعه رشید و ترقی‌خواه مثل جامعه بزرگ ماست که بر اساس الهام از تعالیم اسلام این انقلاب بزرگ را بوجود آورد و جهان را به اسلام و کارسازی تعالیم آن متوجه کرده است و میخواهد در میدان علم و صنعت و قدرت با اتکاء به اخلاق در برابر دشمنان قوی پنجه استقامت کند و مواضع انسانی و استقلال خود را بیش از پیش محکم و استوار سازد آوردن این برنامه‌ها در متن اهداف بعض مؤسسات و ترویج از به اصطلاح هنرمندان و بزرگداشت کسانی که در این معاصی در گذشته و حال عمر خود را ضایع کرده‌اند اشتباه است و محصول آن انحطاط اخلاقی و بازداشتن جوانان با استعداد از تحصیل علوم و صنایع می‌باشد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -