انهار
انهار
مطالب خواندنی

اعمالی برای زیبائی فرزند!

بزرگ نمایی کوچک نمایی
از دیدگاه اسلام زیبایی بر زیبایی مادّی و زیبایی معنوی تقسیم می شود، و تأکید بیشتری در کسب زیبایی معنوی شده است؛ هر چند بر کسب زیبایی مادی هم تشویق شده است، اما نکته ای که باید توجه نمود این است که، زیبایی معنوی چهره، به وسیله امور معنوی - مانند نماز- به دست آمده و زیبایی مادی و ظاهری چهره نیز به صورت طبیعی به وسیله امور مادی به دست می آید.
بر این اساس، پاسخ به سؤال را می توان در چند بخش ارائه کرد:
مفهوم زیبایی
در قرآن کریم و احادیث، از مفهوم «زیبا و زیبایی»، به «حُسن» و «جمال و جمیل» تعبیر شده است؛ و «حُسن»، یعنی، زیبائى و نیکوئى و یا هر چیزی که شادی آور و خوش آیند باشد.[1] حسن و جمال به یک معنا هستند؛[2] اما «جمال و جمیل» به معنای زیبایی کثیر و زیاد است.[3] و این کلمه ها در قرآن کریم، به صورت های مختلف (مانند مصدر و اسم) به کار برده شده و زیبایی به این معنا مورد مدح و ستایش قرار گرفته است؛ مانند:
«... قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً...»[4]: به مردم نیک بگویید.
«إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَة...»[5]: اگر نیکى به شما برسد، آن ها را ناراحت مى‏کند.
«فیهِنَّ خَیْراتٌ حِسان»[6]: و در آن باغ هاى بهشتى، زنانى نیکو خلق و زیبایند.
«فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً»[7]: پس صبر کن صبر نیکو.(صبر جمیل، به معنی شکیبایى زیبا و قابل توجه است، و آن صبر و استقامتى است که تداوم داشته باشد، یأس و نومیدى به آن راه نیابد، و توأم با بی تابى و جزع و شکوه و آه و ناله نباشد[8]).
خلاصه این که این کلمات، در معنای مثبت و نیکو به کاربرده شده و دارای پیام سرورآور و خوشایند برای بندگان خدای متعال است.
بعد از این که درباره حسن و زیبایی مادی و معنوی، توضیحی کوتاه و اجمالی داده شد، پاسخ به پرسش مطرح شده را از هر دو جنبه مورد بررسی قرار می دهیم:
زیبایی معنوی
قبل از این که به زیبایی ظاهری و مادی (مانند زیبایی در چهره) بپردازیم، لازم است که در مورد زیبایی معنوی و باطنی و چگونگی ایجاد این زیبایی در خود، از منظر سخنان پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (علیهم السلام) استفاده کنیم؛ در این جا به برخی از این روایات اشاره می شود:
1. امام علی (علیه السلام): «زیبایی انسان، در بردباری او است».[9] زیرا بردباری، آن آرامشی که به روح انسان می دهد، اخلاق و رفتار انسان را در برابر مشکلات و بلاها زیبا و نیکو می کند.
2. امام علی (علیه السلام):«زیبایی مؤمن، به تقوا و ورع او است».[10]
3. امام حسن عسکری (علیه السلام):«زیبایی عقل، زیبایی باطنی (معنوی) انسان است».[11]
4. پیامبر اکرم (ص): «هر کس نماز شب بخواند، چهره اش در روز نیکو می شود».[12]
5. امام علی (علیه السلام):«... نماز، نورانیت صورت است...».[13]
6. امام صادق (علیه السلام):«نماز شب، صورت را نورانی می کند».[14]
 و روایات دیگری که در مورد اعمال وکارهایی که موجب نورانیت و زیبایی معنوی انسان می شود، وارد شده است.
 زیبایی مادی
 در احادیث، علاوه بر زیبایی معنوی، به زیبایی ظاهری و مادی هم اهمیت داده شده  که از راه های مادی به دست می آید. از منظر روایات، در زیبایی مادی چهره عوامل مختلفی مؤثر است. در زیر به برخی از روایاتی که درباره زیبایی ظاهری و مادی و چیزهایی که چهره انسان را زشت می کند، وارد شده، اشاره می شود:
1. امام صادق (علیه السلام):«گرفتن مو از بینی، باعث زیبایی چهره است».[15]
2. امام علی (علیه السلام) فرمودند: پیامبر اکرم (ص) فرمودند:«برادرم عیسى (علیه السلام) به شهرى عبور نمود که در آن مرد و زنى‏ فریاد مى‏کردند، حضرت به آنها فرمود: شما را چه مى‏شود و چرا فریاد مى‏کنید؟ آن مرد عرض کرد: اى پیامبر خدا، این همسر من است و هیچ بدى هم ندارد بلکه زنى است صالحه ولى در عین حال دوست دارم از او جدا شوم. حضرت عیسى (علیه السلام) فرمود: به هر حال بگو چه نقصى در او است که مى‏خواهى از وى جدا شوى؟ آن مرد عرضه داشت: بدون این که پیر شده باشد صورتش شکسته و فرسوده شده. حضرت به آن زن فرمود: اى زن دوست دارى طراوت صورتت به تو برگردد؟ آن زن عرضه داشت: آرى. حضرت فرمود: هر گاه غذا تناول مى‏کنى، زنهار پیش از سیر شدن از آن دست بکش؛ زیرا طعام وقتى در شکم و معده زیاد شد طراوت و نشاط صورت را مى‏برد. زن به این دستور عمل نمود، طراوت صورتش دوباره بازگشت».[16]
3. امام صادق (علیه السلام): حناء بوى بد را از بین مى‏برد، چهره را شاداب و با طراوت مى‏کند، دهان را خوشبو مى‏سازد، فرزندان آدمى را زیبا و خوش سیما مى‏کند.[17]
4. در روایتی از امام موسی کاظم (علیه السلام) آمده است که شستن سر با گِل سرشور، چهره را زشت می کند.[18]
5. امام صادق (علیه السلام):« گلابى چهره را زیبا کند».[19]
6. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است که، گیاه کاسنی، چهره را زیبا می کند.[20]
و روایات دیگری که درباره زیبایی مادّی چهره وارد شده است.
بنابراین، سؤالی که درباره ذکر مطرح کردید، مربوط به امور معنوی می باشد و این طور نیست که با ذکر بتوان چهره مادی انسان را زیبا و عوض کرد، بلکه برای زیبایی مادی ما انسان ها، اموری مادی پیش رو گذاشته شده است.

[1] داور پناه، ابوالفضل‏، أنوار العرفان فی تفسیر القرآن، ج ‏6، ص 412- 413، انتشارات صدر، تهران، چاپ اول، 1375ش؛ قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج2، ص 134، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ ششم،1371ش؛ راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص 235، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[2] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج2 ، ص 109؛ المفردات فی غریب القرآن، ص 202.
[3] قاموس قرآن، ج 2، ص 52؛ المفردات فی غریب القرآن، ص 202.
[4] بقره، 83.
[5] آل عمران، 120.
[6] الرحمن، 70.
[7] المعارج، 5.
[8] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 25، ص 17، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[9] تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غررالحکم، ص 285، ح 6392، انتشارات دفتر تبلیغات، قم، 1366ش: « جمال الرجل حلمه».
[10] غررالحکم، ص 269، ح 5862: «جمال المؤمن ورعه».
[11] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 1، ص 95، ح 37، مؤسسه الوفاء، بیروت لبنان: «وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمَالٌ بَاطِنٌ».
[12] طوسی، أبو جعفر محمد بن حسن،‏ تهذیب الاحکام، ج 2، ص 119، ح 217، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق: «مَنْ صَلَّى بِاللَّیْلِ حَسُنَ وَجْهُهُ بِالنَّهَارِ».
[13] شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص 72، انتشارات رضی، قم، 1363ش.
[14] حرّ عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج 8، ص 151- 152، ح 10278، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، 1409ق: «صَلَاةُ اللَّیْلِ تُحَسِّنُ الْوَجْه‏».
[15] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 6، ص 488، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش: «أَخْذُ الشَّعْرِ مِنَ الْأَنْفِ یُحَسِّنُ الْوَجْهَ».
[16] شیخ صدوق، علل الشرایع، ترجمه ذهنی تهرانی، سید محمد جواد، ‏ج 2، ص 590- 591، انتشارات مؤمنین‏، قم، چاپ اول، 1380ش.
[17] الکافی، ج 6، ص 484: «الْحِنَّاءُ یَذْهَبُ بِالسَّهَکِ وَ یَزِیدُ فِی مَاءِ الْوَجْهِ وَ یُطَیِّبُ النَّکْهَةَ وَ یُحَسِّنُ الْوَلَدَ».
[18] شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 292، نشر داوری، قم، چاپ اول.
[19] بحارالانوار، ج 63، ص 170: «السَّفَرْجَلُ یُحَسِّنُ الْوَجْه».
[20] بحارالانوار، ج 63، ص 208.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -