انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرایط مالی که آن را اجاره می دهند

بزرگ نمایی کوچک نمایی
مسأله ۲۱۸۴- مالي را كه اجاره مي دهند چند شرط دارد1:
اوّل آن كه معين باشد، پس اگر بگويد يكي از خانه هاي خود را2 اجاره دادم درست نيست3.
دوم: مستأجر آن را ببيند، يا كسي كه آن را اجاره مي دهد طوري خصوصيات آن را بگويد كه كاملاً معلوم باشد4.
سوم: تحويل دادن آن ممكن باشد، پس اجاره دادن اسبي كه فرار كرده باطل است5.
چهارم: آن مال بواسطه استفاده كردن از بين برود، پس اجاره دادن نان و ميوه و خوردني هاي ديگر صحيح نيست6.
 پنجم: استفاده اي كه مال براي آن اجاره داده اند ممكن باشد، پس اجاره دادن زمين براي زراعت در صورتي كه آب باران كفايت آن را نكند و از آب نهر هم مشروب نشود7، صحيح نيست8.
ششم: چيزي را كه اجاره مي دهد مال خود او باشد9 و اگر مال كس ديگر را اجاره دهد، در صورتي صحيح است كه صاحبش رضايت دهد10.
1- فاضل: بايد چند شرط داشته باشد...
مظاهری: شش شرط دارد...
2- مكارم: يكي از خانه ها يا يكي از اتومبيلهاي خود را...
3- فاضل: ولي چنانچه آن خانه ها مانند هم باشند، و اختلاف مؤثر در رابطه با اجاره نداشته باشند، اجاره صحيح است...
4- بهجت: و اگر بعضي خصوصيات، طوري است كه در اين قبيل اجاره ها متعارف و عادي است، لازم به گفتن نيست و فقط بايد طوري باشد كه اجاره از نزاع بعدي محفوظ باشد...
سيستاني: دوم: مستأجر آن را ببيند، و اگر حاضر نيست يا كلّي است كسي كه آن را اجاره مي دهد خصوصياتي را كه در تمايل به اجاره كردن آن تأثير دارد بيان نمايد...
مكارم: 2-  مستأجر بايد آن را ببيند يا مالك اوصاف آن را كاملاً بيان كند...
5- مكارم: [اگر] مستأجر قادر بر گرفتن آن نيست باطل است...
سيستاني: اگر مستأجر نتواند آن را بگيرد باطل است ولي اگر بتواند آن را بگيرد صحيح است...
وحید: ، مگر این كه مستأجر تمكّن از تسلّط بر آن داشته باشد...
سبحانی: سوم: بهره گيرى آن ممكن باشد، پس اجاره دادن خودرو، كه غصب شده باطل است مگر اين كه مستأجر قدرت پيدا كردن آن را داشته باشد.
6- خوئي، سيستاني، تبريزي: چهارم: آن كه استفاده از آن مال منجر به اتلاف و از بين بردنش نباشد، پس اجاره دادن نان و ميوه وخوردنيهاي ديگر (سيستاني: براي خوردن) صحيح نيست...
وحید: چهارم آن كه استفاده از آن مال به اتلاف و از بین بردنش نباشد ، پس اجاره دادن نان و میوه و خوردنیهاى دیگر ـ كه انتفاع از آنها به غیر اتلافشان نباشد ـ باطل است...
صافي: چهارم: استفاده از آن مال به تلف کردن و از بين بردنش نباشد، پس اجاره دادن نان و ميوه و خوردنيهاي ديگر صحيح نيست...
مكارم: 4- آن مال بواسطه استفاده كردن از بين نرود، بنابراين اجاره دادن نان و ميوه صحيحح نيست...
7- فاضل: از آب نهر  و رودخانه هم مشروب نشود...
سيستاني: از آب رودخانه هم به آن نرسد...
8- مكارم: در صورتي كه قابل زراعت نباشد يا آب كافي نداشته باشد باطل است...
وحید: در صورتى كه آب باران كفایت آن را نكند و از آب دیگرى هم مشروب نشود ، باطل است...
9- بهجت: بنابراين اجاره دادن مباحات كه موجر و مستأجر در آنها مساوي مي باشند، صحيح نيست.
10- سيستاني: ششم: چيزي را كه اجاره مي دهد، مالك آن منفعتي باشد كه براي آن اجاره مي شود و اگر نه مالك باشد نه وكيل و نه وليّ، در صورتي صحيح است كه صاحبش رضايت دهد.
وحید: ، در صورتى نافذ است كه صاحبش اجازه كند.
مكارم: 6- چيزي را كه اجاره مي دهد ملك او باشد، يا وكيل و وليّ در اجاره آن باشد.
*****
زنجانی: مسأله 2192- «مالی» را که اجاره می دهند باید چند شرط داشته باشد:
اول: معین باشد . پس اگر بگوید: «یکی از خانه های خود را اجاره دادم » درست نیست مگر انکه چیزی را اجاره دهد که افراد آن از نظر قیمت و خصوصیاتی که موجب رغبت اجاره کنندگان می گردد مثل هم باشد. همچون کالاهای مشابهی که یک کارخانه  تولید می کند.در این مورد چنانچه بگوید : «یکی از این کالاها را اجاره داده ام » هر چند مورد اجاره فرد معینی نبوده و کلی است  اجاره صحیح است.
دوم: تحویل گرفتن  آن برای مستأجر ممکن باشد  پس اجاره دادن اسبی که فرار کرده و مستأجر نمی تواند ان را در اختیار بگیرد باطل است .
سوم: آن مال به واسطه استفاده کردن از بین نرود . پس اجاره دادن  نان و میوه و خوراکی های دیگر  برای خوردن صحیح نیست.
جوادی آملی: مسئله ۲۳۵۵. شرط صحّت اجاره، آن است که مال مورد اجاره، دارای اوصاف و خصوصیات زیر باشد:
یکم: معیّن باشد و اجارۀ یکی از خانه‌ها، دکان‌ها، اتومبیل‌ها بدون تعیین آن، باطل است، مگر آنکه همۀ آن‌ها در ارزش همسان باشند. دوم: مستأجر از راه دیدن یا شنیدن همۀ اوصافِ آن به آن علم داشته باشد. سوم: دسترسی مستأجر به آن ممکن باشد و اگر دسترسی وی به آن ممکن نباشد، اجاره باطل است. چهارم: مورد اجاره با بهره‌برداری از آن، از بین نرود. اجارۀ کالای مصرفی، مانند میوه یا یک بار مصرف، مانند برخی از ظرف‌ها باطل است. پنجم: بهره‌وری از مورد اجاره ممکن باشد، پس اجارۀ زمین کشاورزی که باران کافی یا نهر و چشمه و قنات آن را سیراب نکند صحیح نیست. ششم: اجاره‌دهنده باید بر اثر مالک بودن، یا ولیّ، وصیّ یا وکیل بودن، حقّ اجاره دادن مال را داشته باشد؛ وگرنه باید اجاره با اذن سابق یا اجازۀ لاحقِ آنان باشد. (البته این خصوصیّت ششم، شرط اجاره‌دهنده است؛ نه شرط مورد اجاره).
امام خامنه ای، رساله آموزشی، ص ۱۸۶ - شرایط مالی که مورد اجاره واقع می‌شود
۱. تعیین کردن؛ لذا اگر کسی بگوید یکی از خانه‌‌هایم را اجاره دادم، باطل است.
۲. معلوم بودن: با مشاهده یا ذکر اوصافی که رغبت‌‌ها به سبب وجود یا عدم آن اوصاف تغییر می‌کند.
مثال: اگر مستأجر، خانه‌ای را بدون آنکه آن را ببیند و اوصافش را {*} بشنود، اجاره کند، این اجاره باطل است.
۳. قدرت تحویل دادن وجود داشته باشد.
مثال: اجاره اتومبیلی که گم شده است و قابل تحویل نیست، باطل می‌‌باشد.
۴. امکان بهره‌‌مندی از آن باشد.
۵. عین آن مال با استفاده کردن باقی بماند.
مثال: چیزهای خوردنی یا هیزم اجاره داده نمی‌‌شود. همچنین زمینی‌‌که آب به آن نمی‌‌رسد، برای زراعت، اجاره داده نمی‌‌شود؛ مگر آنکه آب باران کافی باشد؛ چراکه چیزهای خوراکی و هیزم با استفاده کردن از آن تمام می‌شود و زمین بدون آب هم برای زراعت قابل بهره‌‌برداری نیست.
۶. اجاره‌‌دهنده مالک یا صاحب اختیار شرعی آن باشد.
۷. انتفاع بردن از آن جایز باشد.
{*} مقصود اوصاف مربوط به عین مستأجره است که در رغبت مردم تأثیر میگذارد.
 (مسأله 2185) اجاره دادن درخت براي آن كه از ميوه اش استفاده كنند اشكال ندارد.
*****
خوئي، تبريزي: 2193، سيستاني: 2195، وحید: 2213، نوری: ۲۱۷۹- اجاره دادن درخت براي آن كه از ميوه اش استفاده كنند، در صورتي كه ميوه اش فعلاً موجود نباشد صحيح است. و همچنين است اجاره دادن حيوان براي شيرش.
. وحید: اشکال ندارد...
.نوري: امّا اگر ميوه آن فعلاً موجود است و مثل چاهي است كه فعلاً آب دارد، اجاره آن صحيح نيست ولي به عنوان صلح باشد اشكال ندارد و بعيد نيست كه فروش ميوه بر درخت با تعيين مقدار آن بواسطه مشاهده اهل خبره صحيح باشد، چنانكه نيز بعيد نيست كه معامله ميوه بر درخت از باب فروش و اجاره نباشد و خود، يك معامله مستقل باشد.
گلپايگاني، صافي: مسأله ۲۱۹۸- اجاره دادن درخت اگر عين ميوه آن را به عنوان منافع درخت تمليك كنند اشكال دارد امّا اگر درخت را (صافي: در حالي كه ميوه نداشته باشد) اجاره دهد، به جهت انتفاع از آن، به صرف ميوه آن صحيح است.
مكارم: مسأله 1859- اجاره درخت يا باغ يا مرتع براي استفاده از ميوه يا علف آن صحيح است.
جوادی آملی: مسئله ۲۳۵۶. مال مورد اجاره باید دارای منفعت حلال باشد؛ خواه آن منفعت موجود، عین باشد مانند میوۀ درخت، شیر حیوان، علف مرتع، آب چاه و... یا نباشد، مانند سکونت در خانه، نشستن در باغ و وسیله نقلیّه زمینی، دریایی و هوایی.
زنجانی: مسأله ۲۱۹۳- اجاره دادن درخت برای آنکه از سایه یا میوه اش استفاده کنند اشکال ندارد ولی درختی را که به حسب متعارف روشن نیست  که محصول می آورد یا نه نمی توان برای استفاده از محصول احتمالیش اجاره داد.
بهجت: مسأله ۱۷۲۹- اجاره دادن چيزي كه منفعت آن فعلاً موجود نيست صحيح است، مثل اجاره دادن درخت براي ميوه اش كه هنوز موجود نيست و اجاره دادن حيوان براي شير آن؛ و اجرت اجاره نيز مي تواند چنين باشد ولي تا وقتي كه منفعت موجود نشد، حقّ مطالبه ندارد.
(مسأله 2186) زن مي تواند براي آن كه از شيرش استفاده كنند اجير شود و لازم نيست از شوهر خود اجازه بگيرد1، ولي اگر بواسطه شير دادن، حقّ شوهر از بين برود، بدون اجازه او نمي تواند اجير شود2.
این مسأله در رساله آیت الله اراکی نیست.
1- بهجت: اگر اطمينان دارد حقّ شرعي شوهرش از بين نمي رود...
2- بهجت: مگر اين كه شوهر، خودش او را براي شيردادن طفل ديگر اجير كند.
*****
زنجانی: مسأله 2194-  زن می تواند برای شیر دادن اجیر شود و لازم نیست  از شوهر خود اجازه بگیرد ولی اگر نتواند بدون تضییع حقی از حقوق شوهر به اجاره عمل کند باید از وی برای اجیر شدن اجازه بگیرد.
جوادی آملی: مسئله ۲۳۵۰. زن در صورتی که حقّ همسر او از بین نرود می‌تواند جهت کارکردن یا شیردادن اجیر شود.
مسأله اختصاصي
بهجت: مسأله- ۱۷۳۱- در صورتي كه زن براي اعمالي غير از شير دادن، اجير غير شوهر شود، چنانچه اين اجير شدن با حقّ شوهر منافات داشته باشد، بايد با اجازه شوهر باشد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -