انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام طهارت و نجاست

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  20 : آيا آب دوشى كه معلوم نيست متّصل به كرّ بوده يا خير ،چيز نجس را تطهير مى‏نمايد يا خير؟ وضوء و غسل با آن چگونه است؟

جواب:  آب مطلقاً چيز نجس قابل طهارت را پاك مى‏كند ووضو وغسل با آن صحيح است. تفاوت كرّ و جارى با آب قليل در موارد ديگر - غيرآنچه كه در فوق ذكر شد - مى‏باشد مثلاً قليل به ملاقات نجس يا متجّنس، نجس مى‏شود ولى كر يا جارى، تا رنگ يا بوى و يا طعم آن تغيير نكند پاك است و نيز در آب قليل، تطهير گاهى احتياج به تعدّددارد ولى در كرّ و جارى تعدّد لازم نيست و همچنين .

سؤال  21 :بعدازنيم‏پخت شدن برنج (حين آبكش كردن) فضله موش در داخل برنج پيدا شد آيا با آب كشيدن پاك مى‏شود؟

جواب:  پاك مى‏شود.

سؤال  22 : گوشتى كه از دهان سگ گرفته مى‏شود با آب كشيدن پاك مى‏شود يا خير، در صورتى كه از دندان سگ باقى بماند چه حكمى دارد و اگر اثرش باقى نماند چه حكمى دارد؟

جواب:  باآب كشيدن پاك ميشود چه اينكه اثر دندان باقى بماند يا باقى نماند.

سؤال  23 : اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند اينها نجس شود با فرو بردن در آب كر و جارى پاك مى‏گردد، و اگر باطن آن نجس شود چطور؟

جواب:  اگر به اندازاه‏ى در آب بماندكه آب كر يا جارى به باطن آن نيز نفوذ كند باطن نيز پاك مى‏شود.

سؤال  24 : اگر چيز نجس را كه بايد دوبار بشويد يك بار بشويد ولى مقدار آبى كه يك بار مى‏شويد بيشتر از مقدار آبى است كه دوبار ميشويد،آيا ان چيز پاك مى‏شود؟

ج2:

سؤال  29 - اگر شخصى از مرجع خودش سؤال كرد كه مثلاً: آيا براى پاك كردن شئ نجس در آب جارى فشار لازم است يا خير؟ و آن مرجع هم جواب داد كه در پاك كردن فشار لازم نيست و آن شخص هم مدّتى بر اين فتوى عمل كرد امّا بعداً در رساله ديد كه فشار دادن لازم است و ظاهراً آن مرجع در موقع گفتن فتوى اشتباه نموده است، در اين صورت وظيفه مقلد چه خواهد بود؟ و تكليف نمازهاى او چگونه است؟ با توجّه به اينكه نظر مرجع عوض نشده و همان طور كه در رساله نوشته شده است مى‏باشد و آن شخص هم مى‏خواهد كه بر تقليد آن مجتهد باقى بماند - و اگر نمى‏خواهد باقى بماند، و اگر چنين قصدى ندارد وظيفه چيست؟ در پايان نظر جناب عالى در مورد پاك كردن با آب جارى چيست مرقوم فرماييد؟

جواب:  در صورتى كه شما از گفته مرجع تقليد خود يقين كرديد و بر اساس آن عمل نموديد ولى بعد متوجه شديد كه فشارِ لباس نجس لازم است بايد بر اساس آن عمل نمائيد و نمازهائى را كه يقين داريد با آنها خوانده‏ايد بايد در وقت اعاده و در خارج وقت قضاء نمائيد و باقى ماندن شما بر فتواى آن مرجع تقليد لازم است مگر اينكه اطمينان و علم پيدا كنيد كه ديگرى از او اعلم است و بر اساس نظر ما بنابر احتياط واجب بايد فرش و لباس و مانند اينها را طورى فشار يا حركت دهند كه آب داخل آن خارج شود.

سؤال  30 - آيا آب دريا با توجه به شورى آن حكمِ آب مطلق را دارد و طهارت با آن صحيح است يا خير؟ و كلاًّ آب شورى كه قابل شرب نباشد مطلق است يا مضاف؟

جواب:  آب دريا از جهت شورى مضاف نيست و همنيطور آب شور.

سؤال  31 - آيا عفو از خون جروح و قروح مواردى را كه - رطوبات خارجى وارد منطقه زخم بشود بطوريكه ورود اين رطوبات لازمه معالجه و درمان باشد و اين باعث متنجس شدن بخشى از بدن گردد و تطهير آن حرجى باشد - شامل مى‏شود يا خير؟

جواب:  چون اين رطوبات لازمه معالجه و درمان است و تطهير آن حرجى است مشمول عفو است.

سؤال  32 - در موارديكه علاوه بر خون جروح نجاست ديگرى از قبيل بول و غائط در بخش مجروح بدن دخالت داشته باشد و تطهير حرجى باشد عفو شامل مى‏شود يا خير؟

جواب:  چون تطهير حرجى است - ميزان هم حرجِ شخص است - مشمول قاعده لاحرج مى‏باشد.

سؤال  33 - آيا الكل صنعتى كه در انواع اُذكُلنها، عطرها، برخى رنگها و داروها بكار ميرود پاك است يا خير؟

جواب:  پاك است.

سؤال  34 - هر گاه سوزن و چاقو را وارد بدن انسان كنند و خارج كنند پاك است يا خير؟

جواب:  اگر وقت بيرون آمدن به همراه آن خون نباشد، پاك است.

سؤال  35 - با توجّه به احتمال بودن لباسهاى نجس آيا همه لباسشوئى‏هاى تمام اتوماتيك از لحاظ طهارت، لباسها را پاك مى‏كنند؟

جواب:  اگر بعد از برطرف شدن عين نجاست به آبِ لوله وصل باشد، پاك است.

جواب:  زيادى آب ميزان نيست و در موارد لزوم تعدّد بايد مراعات شود.

سؤال  25 : قسمتى از منزل كه نجس مى‏شود و امكان اين كه آب جارى يا آب قليل به سوى آن ريخته و از محلى خارج شود نمى‏باشد براى پاك شدن آن جاها به چه ترتيب بايد عمل شود؟

جواب: اگر به وسيله آب كر تمام محل نجس شسته شود و غُساله از محل نجس حركت كرده و رَدّ شود پاك مى‏شود و يكى از راههايى كه ممكن است اين است كه نقطه‏اى را بِكَنَندو حفره‏اى ايجاد كنندكه غُساله به آنجا سرازير شود و بعداًروى آن را بپوشانند.

سؤال  26 : اگر دهان خونى شود، و در دهان، دندان مصنوعى طورى باشد كه به دندان‏هاى طبيعى چسبيده باشد و به هيچ طريق نشود آن را براى تطهير از دهان بيرون آورد، نحوه تطهيرش چگونه است؟

جواب:  بنابر احتياط واجب حكم دندان طبيعى را ندارد كه به زوال نجاست پاك شود و بايد آب را در دهان بگيرد و تطهيرش كند.

سؤال  27: آيا تابيدن آفتاب از پشت شيشه بر جسم نجس پاك كننده است؟

جواب:  اگر از شيشه، مستقيم بر جسم نجس بتابد پاك كننده است.

سؤال  28 :فاصله چاه آب آشاميدنى و چاه آب توالت چند متر بايد باشد و آيا زمين نسفت با زمين نرم فرق دارد و يا اگر زمينى كه همه‏اش سنگ است و چند متر از چاهى كه همه‏اش نرم است پائين‏تر كنده شود به نحوى كه رطوبت چاه توالت به چاه آب آشاميدنى سرايت نمايد و مزه آب چاه تغيير كند نجس مى‏شود يا خير؟

جواب:  نقاط زمين از جهت سِفت بودن و سفت نبودن و نيز از جهت پستى و بلندى متفاوت است و بايد طورى باشد كه سرايت نكند. آب چاه تا رنگ و يا بو و يا مزه‏اش به واسطه نجاست تغيير نكند نجس نمى‏شودولى مسئله تنها نجس شدن نيست و آب آشاميدنى بايد پاكيزه باشد.

سؤال  ‏29 : اگر حيوان حرام گوشتى مانندگربه و غيره به چاه ببفتد و متلاشى شود آيا كشيدن آب چاه لازم است، واگر لازم است لطفاًمقدار آن را مشخص كنيد، و اگر موى حيوان در چاه بماند وظيفه چيست؟

جواب: اگر مزه آب و يا رنگ و يا بوى آن تغيير نكرده است كشيدن آب از جاه لازم نيست و در صورتى كه تغيير در صفاتى كه ذكر شد به وجود آمده باشد بايد آنقدر آب از چاه بكشيد تا تغيير زائل شود و آب چاه صفا و رنگ طبيعى خود را باز يابد .

سؤال  30 : ايا دست انسان به كافر و يا سگ و خوك خشك بخورد، بازهم نجس مى‏شود يا بايد مرطوب باشد تا دست نجس شود؟

جواب:  اگر مرطوب باشد نجس مى‏شود.

سؤال  ‏31 : آيا ملاقى سوم، از متنجس دوم نجس مى‏گردد يا خير پاك مى‏باشد؟

جواب:  نجس مى‏شود هر قدر واسطه زياد هم باشد.

سؤال 32 : اگر دست و صورت و لباس شخصى نجس باشد و يا بچه‏اى كه همراه او مى‏باشد نجس باشد آيا به صاحب خانه بگويد و آيا مسئول نيست؟

جواب:  مسئول نيست و لازم نيست به او بگويد در صورتى كه با او معاشرت نداشته باشد.

سؤال 33 : آيا متنجس منجِّس است يا خير؟ و آيا فرقى بين جامد ومايع نيست؟

جواب:  متنجّس اگر با رطوبت مسريِّه با چيز ديگر ملاقات كند منجس است.

سؤال 34 :خواهشمندم در مورد يقين توضيح دهيد،آيا يقين فقط ديدن است؟ و كسى كه نابينا است چطور مى‏تواند در مورد نجس وپاكى چيزى يقين كند؟

جواب:  به غير ديدن هم ممكن است يقين حاصل شود و تا يقين نكرده اجتناب لازم نيست و در اين موارد اطمينان مثل يقين است.

سؤال ‏35 : آيا حيوانى كه وطى مى‏شود، يعنى انسان با آن آميزش كند نسل آن حيوان هم نجس مى‏شود يا خير؟

جواب:  نسل آن حيوان هم حرام است ولى نجس نمى‏شود و مدفوع آن حيوان نجس است.

سؤال  36: خون لخته شده در داخل جگر و رگ گوسفند و مرغ و غيره در صورتى كه بتوان آنرا جدا كرد آيا نجس مى‏باشد يا خير؟

جواب:  در صورتى كه موقع زبح خون به اندازه متعارف خارج شده است پاك است ولى اگر لخته خون است نبايد آنرا خورد.

سؤال 37 : اگر قرآن نجس شود مى‏توان آن را شست؟

جواب:  بايد شست.

سؤال 38 : نظر حضرتعالى درباره طهارت يا عدم طهارت اهل كتاب چيست و بفرماييد معاشرت و دوستى و هم سفره شدن مسلمين با ايشان جايز است يا خير؟

جواب:  اهل كتاب يعنى يهودى و نصارى محكوم به طهارت مى‏باشند و معاشرت با آنها اگر شخص تحت تأثير فرهنگ آنها قرار نگيرد اشكال ندارد.

سؤال ‏39 : متأسفانه با رشد زياد فرقه ضالّه بهائيت، مسلمين ضعيف الايمان مبتلا به معاشرت با ايشان شده‏اند لطفاً بفرمائيد رفت و آمد و شركت در مراسم ايشان و دعوت آنها به مراسم خود مخصوصاً مراسم ترحيم كه غالباًدر مساجد بر پا مى‏گردد چه حكمى دارد؟

جواب:  بهائيت محكوم به نجاست مى‏باشند معاشرت با آنها جائز نيست و دعوت آنهابه مساجد نيز جائز نيست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -